به گزارش خبرنگار ایکنا، کرسی ترویجی «روایتپردازیهای استاد مطهری از حجاب» امروز یکشنبه 10 اردیبهشتماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
مهدی جمشیدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست سخنرانی کرد و گفت: در سال های بعد از انقلاب اسلامی تلاشهای زیادی در زمینه حجاب شده اما در سالهای اخیر به سمت دوگانه حجاب و کشف حجاب پیش رفتهایم یعنی تشدیدشوندگی و برجستگی آن بیشتر شده است. نکته دیگر اینکه در مورد فعالیتهای فرهنگی در عرصه حجاب، صحبت زیادی شده اما بیشتر، عنوان آن را شنیدهایم و مضامین و دلالتهای آن چندان مورد بحث قرار نگرفته است. به نظرم یکی از اضلاع جدی این کار فرهنگی، روایتپردازی و نوروایتپردازی است. یکی از تعاریفی که میتوان برای کار فرهنگی انجام داد بازسازی ذهنیتها بر اساس روایتپردازی است.
وی ادامه داد: همچنین در ادبیات دینی، سه گانهای شامل تعلیم، تنبه و امر و نهی را مشاهده میکنیم؛ گویا کسانی که صحبت از معروفسازی میکنند، دغدغه و مطالبه آنها این است که ما دو مرحله پیشین را طی نکردهایم یعنی گویا افرادی که کشف حجاب میکنند یا جاهل هستند که محتاج تعلیم هستند یا غافل که نیازمند تنبه و تذکر. اگر این نکته را پذیرفتیم بنابراین معتقدم ضلعی از بازسازی شناختی مربوط به این حوزه روایتها باشد یعنی میتوانیم یک نظام معانی ذهنی ایجاد کنیم.
جمشیدی بیان کرد: نکته دیگر در باب روایتها که فلسفی یا شبه فلسفی است این است که مولانا میگوید «ای برادر تو همان اندیشهای/ مابقی خود استخوان و ریشهای» شهید مطهری هم چنین نظری دارد و حداقل در دو جا میگوید کسب مطلق معارف نظری، فضیلتی مستقل از عمل است یعنی اینگونه نیست که اگر به عمل رسید پس مطلوبیت دارد. ایشان استعارهای دارد و میگوید وجود و روح انسان همانند کتاب است و اگر حرف غلط بر ضمیر انسان نگاشته شده باشد بدین معنی است که آن کتاب مخدوش است. وی انسان را تصاویر و روایتها و اموری میداند که بر ذهن و روان او نقش میبندد. بنابراین میتوان از حجاب خوانش فرهنگی داشت و بخشی از این خوانش فرهنگی به روایت پردازی مربوط است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: درباره منطق عمل درونی روایت باید گفت که روایت، نظام معانی ذهنی را تغییر داده و افق جدیدی ایجاد میکند. مگر غیر از این است که حجاب امری هویتی است لذا اگر میخواهیم در مقابل آن، عملی انجام دهیم نیازمند تصرف هویتی و ساختشکنی معنایی هستیم و این معانی چسبیده به جهانِ تصاویر هستند لذا باید این تصاویر را یافت و در عرصه عمومی به آنها پرداخت یعنی آنها را به گفتوگوی جمعی گذاشت. اگر این اتفاق افتاد به صورت طبیعی، کجروایتها به حاشیه میروند. شهید مطهری هم میگوید من از چنین دیدگاههایی هراسی ندارم چون این جنگ در نهایت به نفع تفکر اسلامی تمام میشود و در یک مباحثه جمعی، کجروایتها به حاشیه میروند و در نتیجه سبک زندگی هم دگرگون میشود لذا دغدغه من ایجاد یک عالم هویتی متفاوت است که در آن، آدمها به یک خودفهمی متفاوت دست پیدا میکنند و سبک زندگی غیر دینی در آن، خلافِ آمد است.
جمشیدی بیان کرد: بنده به شهید مطهری به عنوان گنجینهای از معارف و حقایق نگاه میکنم که قطعا برای امروز ما کارآمد است. معتقدم تاکنون دو روایت از مسئله حجاب داشتهایم که یکی «زن گوهری در صدف» است و دیگری «حجاب مصونیت است نه محدودیت». اما بنده از صحبتهای شهید مطهری، چند رویت پیدا کردم. نکته مهم در اندیشه وی این است که حجاب مکمل کنش اجتماعی زن است. نکته دیگر اینکه میگوید عفت فقط به معنای پاکدامنی نیست بلکه پاک زبانی، پاک چشمی، پاک فکری و پاک فهمی را هم شامل میشود یعنی بر نوع سخن گفتن و راه رفتن زن هم عفت و بیعفتی شامل میشود. نکته دیگر دوگانه هوس و عشق است. وی رویکردی جوانانه و همدلانه اتخاذ میکند و میگوید میل به خودنمایی، کنشی مبتنی بر ساخت جامعههای مبتنی بر هوس و بدنمحوری است و چنین جوامعی با عشق نسبتی ندارند بلکه عشق پدیده جوامع اهل پروا و تقوا و محافظت از خویشتن است.
وی گفت: روایت دیگر اشباع و عطش میل است. برداشت بنده این است که روایت وی از حجاب به شدت آمیخته با مسائل جنسی است یعنی حجاب را امری دانسته که موجب خویشتنداری جنسی میشود و این امر در کتابهای وی به خوبی مشخص است. ایشان میگوید برهنگی نقطه توقف ندارد و دائما پیش میرود و تجربه غرب نیز همین را نشان میدهد. نکته دیگر دوگانه شیوارگی و شخصیتمندی است. این امر در مقدمهای که بر کتاب نظام حقوق زن در اسلام نگاشته قابل مشاهده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: شهید مطهری میگوید حجاب، زن را از کالای مصرف شونده به هویت انسانی سوق میدهد. نکته دیگر اینکه کسانی که کشف حجاب میکنند تصورشان این است که اقدام شخصی آنهاست اما شهید مطهری میگوید نظام سرمایهداری پشت این مسئله است چون دنبال ذائقهسازی فرهنگی هستند. معتقدم تنوع روایتها به تنوع مخاطبها برمیگردد یعنی هر روایتی با هر مخاطبی سازگار نیست لذا اگر چنین مواردی را در نظر داشته باشیم نحوه مواجه ما با حجاب نیز تغییر خواهد کرد.
سارا طالبی، مدیر موسسه عالی حوزوی رفیعه المصطفی در این نشست گفت: حضرت امام به نقش زن در پیشرفت کشور اشارات زیادی داشتهاند و از جمله میفرمایند زن و مرد باید این بیغولهای که پهلوی برای ما به جای گذاشته است را بسازند. شهید مطهری نیز میفرمایند خصوصیت دخالت زن در انقلاب اسلامی ایران در این است که زن مسلمان ایرانی در عین اینکه مستقیما در کار سازندگی تاریخ با مرد مشارکت کرده پشت جبهه را فراموش نکرده و کرامت و هویت زنانه خود را محفوظ داشته است. این روایت از زن و حجاب میتواند جمع زیادی را با خود همراه کند.
وی افزود: نکته دیگر اینکه کتاب «مسئله حجاب» اثر شهید مطهری وقتی چاپ شد بسیار چالش برانگیز بود و ایشان از سوی متدینین سنتی مورد هجمه قرار گرفتند بنابراین ایشان فردی بوده که در زمینه حجاب علمدار بوده است و از جمله میگوید مانتو هم میتواند پوششی اسلامی باشد. چنین روایتهایی از حجاب در دوران کنونی نیز میتواند مورد تحلیل قرار گیرد.
ابوالفضل اقبالی، پژوهشگر حوزه مطالعات زنان و خانواده نیز در این نشست گفت: اساسا روایت، متعلق به علوم اجتماعی و علوم ارتباطات است که تعریف و کارکرد خود را دارد. روایت نوعی جوسازی است و ماهیت رسانهای دارد. روایت میتواند پشتیبان انتخابهای ما در مقیاس حکمرانی باشد تا هژمونی ایجاد کند که کسی خارج از آن نتواند اظهار وجود کند. لذا در بحث حجاب حتما نیازمند توجه به آن هستیم اما باید توجه داشته باشیم منجر به تحول وجودی در افراد نمیشود اما اگر این تلقی از روایت را در نظر داشته باشیم اساسا بازگشت به شهید مطهری کار درستی نیست و ظرفیتسوزی است یعنی از شهید مطهری به مثابه اندوخته روایتی استفاده کردن بدین منظور کار اشتباهی است.
وی گفت: البته کتاب ایشان از بهترین منابع در زمینه حجاب است است اما امروزه مسئله و مختصات میدان در حوزه حجاب و کشف حجاب، تحولات پرشتابی را تجربه کرده که اساسا روایتسازی بر اساس دوگانههای چهل سال قبل امکانپذیر نیست اما اندوختههای روایتی غنیتری را الان میتوانیم داشته باشیم، مثلاً از بیانات مقام معظم رهبری میتوان روایتهایی را استخراج کرد که در امتداد ایدههای شهید مطهری است اما به لحاظ تکنیکال به شدت پیشروتر و مؤثرتر است.
گزارش از اکبر ابراهیمی
انتهای پیام