کد خبر: 4128968
تاریخ انتشار : ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۰

عید نوروز و افزایش بهره‌کشی از کودکان کار

با نزدیک شدن به عید نوروز تعداد کودکان کار و ساعات حضور آن‌ها در خیابان‌ها و به‌ویژه در بازارهای بزرگ شهر به‌طور چشمگیری افزایش پیدا می‌کند؛ همچنین تعداد بسیاری از کارگاه‌های غیررسمی و زیرزمینی در همین ایام با بهره‌کشی از کودکان کار و حقوق‌های ناعادلانه برای تولیدات نوروزی به کاسبی خود رونق می‌دهند.

مرجان انصاری، روانشناس کودک و نوجوانبا نزدیک شدن به عید نوروز تعداد کودکان کار و ساعات حضور آن‌ها در خیابان‌ها و به‌ویژه در بازارهای بزرگ شهر به‌طور چشمگیری افزایش پیدا می‌کند؛ همچنین تعداد بسیاری از کارگاه‌های غیررسمی و زیرزمینی در همین ایام عید، با بهره‌کشی از کودکان کار برای تولیدات نوروزی به کاسبی خود رونق می‌دهند و به چشم هم نمی‌آیند و کودکان با حقوق‌های ناعادلانه و شرایط بسیار سختی کار می‌کنند.

بهره‌کشی از کودکان کار توسط کارگاه‌های غیرمجاز، تنها یکی از اشکال کودکان کار به‌شمار می‌رود. در شرایطی که پدیده نامناسب و غیرقانونی کودک کار به‌صورت مکرر و مستمر در جامعه و در دید عموم مردم قرار دارد، در ابتدا باید از عادی‌انگاری و کاهش حساسیت‌ها نسبت به آن بپرهیزیم و سپس برای اینکه در مسیر تقویت و گسترش این پدیده حرکت نکنیم، باید با چگونگی مواجهه، مراقبت و یا حمایت از آن آشنا شویم. از‌این‌رو، با مرجان انصاری، روانشناس حوزه کودک و نوجوان، در این باره به‌ گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن در ادامه از نظر می‌گذرد.

مرجان انصاری، روانشناس حوزه کودک و نوجوان در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا از قم بیان کرد: در ابتدا باید تعریفی از کودک کار داشته باشیم؛ برای اینکه یک کودک در زمره کودکان کار قرار می‌گیرد یا خیر در ابتدا باید شرایط او را مورد بررسی قرار بدهیم، در واقع عمدتاً کودکان زیر 18 سال را نیروی کار خردسال تلقی می‌کنند، اما معیار اطلاق «کودک کار» به او، سنجش توازن و تناسب میان شرایط کاری و شرایط جسمی و روحی، پرخطر یا کم‌خطر بودن کار و تضییع شدن یا نشدن حقوق کودک است.

وی افزود: با این پیش‌فرض، اگر یک پسر 16 ساله در آفریقا، ضمن در نظر گرفتن شرایط آن کشور، به‌طور فصلی در زمین‌های کشاورزی کار و دستمزد دریافت می‌کند و در کنار این فعالیت از تحصیل باز نمی‌ماند، کودک کار محسوب نمی‌شود، اما بیگاری کشیدن از یک کودک 5 تا 13 ساله‌ در محیط کاری که شرایط تغذیه‌ای، بهداشتی، آموزش و تحصیل، بازی و رفاه او را نقض می‌کند، کودک کار به‌شمار می‌رود.

انصاری با اشاره به عوامل شکل‌گیری کودکان کار در کشور اظهار کرد: فقر اقتصادی، مهاجرت، اعتیاد والدین، فوت سرپرست خانوار یا بدسرپرست، نداشتن اوراق هویتی، جنگ و بلایای طبیعی از جمله سیل و زلزله که به‌دنبال آن کودکانی از این مهلکه نجات پیدا می‌کنند، از عوامل شکل‌گیری پدیده کودکان کار در کشور است.

روانشناس حوزه کودک و نوجوان بیان کرد: کودکان کار که از یک محیط آسیب‌دیده وارد بازار کار می‌شوند و به‌دلیل محدودیت‌های جسمی، شناختی و اجتماعی بسیار آسیب‌پذیرتر از افراد دیگر جامعه هستند. در این شرایط اگر کودک در مدت زمان طولانی و با شدت بیشتری در معرض عوامل خطرناک قرار بگیرد دامنه و عمق آسیب وارده بر او بیشتر است و متأسفانه کودکان کار در چنین شرایطی قرار دارند و مستعد میزان بالایی از آسیب‌پذیری جسمی، اجتماعی و روانی هستند.

وی ادامه داد: کودکانی که به‌طور مداوم در معرض آسیب‌های روانی، جسمی و جنسی قرار داشته باشند، احتمال اینکه در بزرگسالی، به آسیب‌زننده در جامعه تبدیل ‌شوند وجود دارد و باید نگران این مسئله هم بود.

در مواجهه با کودکان کار، کار و کودک را تفکیک کنیم

روانشناس حوزه کودک و نوجوان با اشاره به اینکه مردم به‌عنوان مخاطب عمومی نمی‌توانند برای کودکان کار نقش حمایت‌گری و درمانگر داشته باشند، اظهار کرد: رفتار با کودکان کار با رعایت حریم شخصی آنان باشد، در بسیاری از موقعیت‌ها، مردم در مواجهه با کودکان کار توقف طولانی ندارند و شتاب‌زده از کنار آنان عبور می‌کنند، به‌ همین‌ خاطر اگر ما به‌عنوان یک شهروند عادی نمی‌توانیم یک آسیب را بهبود ببخشیم و یا از آن مراقبت کنیم، نباید با اشتباهات رفتاری و عملکردی، آسیب‌های بیشتری را به کودکان کار وارد کنیم.

انصاری گفت: در مواجهه با کودکان کار، باید آنان را به‌عنوان یک فروشنده بدانیم، رفتارهای انسانی که حرمت کودکان لگدمال نشود باید با رفتارهای پرخاشگرانه، توهین‌آمیز، بی‌حوصلگی و ترحم‌آمیز جایگزین شود، زیرا باید برای لحظاتی کودک بودن را از کار او جدا کنیم و با جملاتی شفاف و واضح پاسخ آنان را بدهیم، اگر قصد خرید کردن از او را نداریم با جملاتی محترمانه مثل «به این جنس احتیاج ندارم» و یا «در حال‌ حاضر پول نقد برای خرید کردن ندارم» پاسخ بدهیم و اگر هم به آن اقلام احتیاج داریم، از او خرید کرده و مبلغ واقعی، نه بیشتر یا کمتر، را به او پرداخت کنیم. این‌گونه رفتارهای محترمانه به کودک احساس مفید بودن و هویت داشتن، می‌دهد.

روانشناس حوزه کودک و نوجوان با اشاره به اینکه یکی از اشکال کار کودک، کارگاه‌های زیرزمینی و غیرقانونی، کوره‌های آجرپزی و باندهای تکدی‌گری و فروش فال است، افزود: در اکثر محیط‌هایی که احتمال حضور کودکان برای کار کردن وجود دارد، کارفرمایان از سلامت روان برخوردار نیستند و می‌توانند خشونت متمرکز به کودکان وارد کنند، در واقع کودکان مورد سو‌ءاستفاده‌های جسمی و جنسی کارفرمایان خود قرار می‌گیرند.

کودکان کار را حذف نکنیم

وی با اشاره به نقش نهادهای دولتی و مسئولان در مراقبت و بهبود وضعیت زندگی و کاری کودکان کار، بیان کرد: مسئولان باید در ارائه آمار کودکان کار در جامعه شفاف‌سازی کنند زیرا با عدم آگاهی از ابعاد یک آسیب اجتماعی نمی‌توان به راهکاری برای کنترل آن رسید، همچنین مسئولان باید بپذیرند که این آسیب در کشور وجود دارد و کودکان کار را حذف نکنند و به انزوا نکشانند؛ اگر به‌جای پذیرش، دست به انکار واقعیت زده شود، این آسیب با شدت بیشتری در جامعه بروز و ظهور پیدا می‌کند.

انصاری با اشاره به اینکه برای بحران هویت فردی کودکان کار باید اقدامات لازم انجام شود، تصریح کرد: نظارت و مراقبت‌های بهداشتی از کودکان کار باید در دستورکار باشد، به‌طور مثال، بهزیستی به‌عنوان یکی از ارگان‌های مرتبط با حوزه کودکان کار می‌تواند، با تشکیل گروهی از متخصصان حوزه پزشکی و روانشناسان داوطلب و اعزام آن‌ها برای معاینه آسیب‌های روانی و جسمی کودکان کار، به‌‌طور منظم در مراقبت از آنان ایفای نقش کند.

وی ادامه داد: بسیاری از کودکان کار از سنین پایین به‌علت حضور در محیط‌های آسیب‌زا و یا توسط کارفرمایان خود در راستای مطیع کردن آنان، آلوده به موادمخدر می‌شوند. این کودکان در بزرگسالی مصرف‌کننده موادمخدر هستند و در چرخه آسیب باقی می‌ماند زیرا محیط دیگری در انتظار آنان نیست.

انصاری با اشاره به اینکه برخوردهای قهری با کودکان کار، جمع‌آوری آنان و یا اجرای طرح‌هایی به نام ساماندهی با ادبیات تخصصی حوزه اجتماعی همخوانی ندارد، بیان کرد: به‌جای اقدامات قهری باید از خانواده کودکان کار حمایت شود زیرا کودکان کار قربانی شرایطی مانند خانواده بی‌سامان، معتاد یا دارای فقر اقتصادی هستند. نهادهای ذی‌ربط می‌توانند در عرصه افزایش رفاه عمومی، کنترل سیستم پخش مواد مخدر می‌توانند ایفای نقش کنند.

کودکان در بازار کار مسئولیت‌پذیر نمی‌شوند

وی اظهار کرد: عده‌ای گمان می‌کنند کار کردن کودک در سنین پایین می‌تواند سبب مسئولیت‌پذیری در آنان شود و گواه مطلب آنان هم سبک تربیتی بسیاری از خانواده‌ها در گذشته بوده است که فرزندان خود را از سنین کودکی به‌جای مدرسه، به محل کار می‌فرستادند، اما نکته اینجاست درستی یا نادرستی یک اصل تربیتی را باید با توجه به فضای فرهنگی و اجتماعی آن برهه زمانی جامعه و میزان مورد اقبال عمومی واقع شدن آن، بررسی کنیم.

انصاری تصریح کرد: به‌طور مثال، ممکن است فضای فرهنگی و اجتماعی در گذشته به‌گونه‌ای بوده که یک کودک با تحصیلات ابتدایی و کسب یک مهارت شغلی و سرکار رفتن در آن سن پایین، در جامعه پذیرفته‌ شده بود، اما با پیشرفت جوامع و ضرورت نیاز بشری به آموزش، جذب کار و استخدام‌های شغلی براساس استاندارهای تحصیلی و مهارتی بالا انجام می‌شود و در چنین جامعه‌ای، کودک بازمانده از تحصیل جایی برای ورود به بازار کاری سالم ندارد.

وی با اشاره به اینکه کودک برای مسئولیت‌پذیر شدن، به آموزش بیشتر از قرار گرفتن در موقعیت کاری نیاز دارد، بیان کرد: آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان هم باید در ابتدا، در محیط سالم و امن خانواده و با دادن مسئولیت‌های کوچک انجام شود و به‌تدریج و با توجه به توان جسمانی و شرایط سنی فرزندان این مسئولیت‌ها را کاهش یا افزایش دهیم. کودک کار با اجبار وارد بازار کار شده است و الزاماً مسئولیت‌پذیر نمی‌شود.

گزارش از محدثه نعیمی‌فرد

انتهای پیام
captcha