ناجی امهز، تحلیلگر لبنانی در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری ایکنا به بررسی ابعاد اقدام مجله شارلی ابدو مبنی بر انتشار کاریکاتورهای توهینآمیز علیه رهبر انقلاب اسلامی پرداخته است. ترجمه فارسی این یادداشت از نظر میگذرد.
پس از توهین روزنامه فرانسوی شارلی ابدو به حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران، مرجع دینی شیعیان و شخصیت بینالمللی اسلامی، بسیاری از نخبگان اروپایی به این اقدام اعتراض کردند. این اعتراض نه از سر همبستگی با جهان اسلام یا مردم ایران و مقلدان امام خامنهای در سرتاسر جهان، بلکه به این دلیل انجام گرفت که بسیاری از آنها اقدام شارلی ابدو را اشتباهی راهبردی و تبلیغی غیرمستقیم برای حضرت آیتالله خامنهای در سطح جهان دانستهاند. بهویژه اینکه پس از اعتراضات و نوشتههایی که منتشر خواهد شد، بسیاری از اروپاییها به شخصیت ایشان احترام خواهند گذاشت.
از سویی به دلیل احترامی که ایشان نزد مسلمانان زیادی از آن برخوردار است، تحقیقات بسیاری در مورد شخصیت امام خامنهای انجام خواهد شد و این تحقیقات ممکن است در نهایت منجر به این شود که بسیاری از اروپاییها بهویژه نسل جدید تحت تأثیر شخصیت و کاریزمای امام خامنهای قرار گیرند.
در واقع دورنمایی از تحقق این احتمال را میتوان با توجه به آمارهای موجود در مرورگر گوگل مشاهده کرد. چرا که جستجوی نام امام خامنهای پس از این اقدام شارلی ابدو به اوج خود رسیده است، پیشتر نیز در شهریورماه پس از انتشار اخباری در مورد سلامتی ایشان، اوجگیری جستجو را شاهد بودیم.
بسیاری از رسانهها و مراکز غربی که بازتاب کاریکاتور توهینآمیز حضرت آیتالله خامنهای را دنبال میکنند، میافزایند که این توهین در جهان عرب و اسلام از سوی مردم مورد استقبال قرار نگرفته و تأثیری برجای نگذاشته است چرا که مجله شارلی ابدو به دلیل انتشار مطالب توهینآمیز علیه نمادهای اسلامی به ویژه پیامبر اسلام(ص) مشهور است و بسیاری نیز این تهاجم غیراخلاقی شارلی ابدو علیه بزرگان جهان اسلام از جمله حضرت آیتالله خامنهای را محکوم کردهاند.
دو روز پیش و پس از انتشار خبر چاپ کاریکاتورهای توهینآمیز علیه مرجعیت، به نظر میرسید که جهان برخلاف آنچه قبلاً در اهانت به رسول اسلام رخ داده بود، شاهد واکنش متفاوتی از مسلمانان علیه مطالب شارلی ابدو باشد.
بسیاری از دشمنان انقلاب اسلامی ایران انتظار داشتند که واکنشهای خشن و شدیدی علیه این اقدام صورت گیرد و در نتیجه بتوان از این اقدامات برای حمله به ایران سوءاستفاده کرد و طرفداران انقلاب به تشویق به استفاده از خشونت متهم ساخت.
اما اعتراض شیعیان به کاریکاتورهای توهینآمیز علیه رهبری به شیوهای دموکراتیک و به دور از خشونت صورت گرفت؛ و مواضع اتخاذ شده، مقالات انتشار یافته و محکومیتهای این اقدام، طنین نخبهگرایانه عمیقی داشت که دارای ابعاد یک انسانگرایی فلسفی همراه با آگاهی، حکمت و استدلال بود؛ امری که حاکی از آن است که شیعیان جهان ظرفیت بسیار وسیعی برای گفتوگو دارند.
در خاتمه میتوان گفت که شارلی ابدو چیزی جز یک مجله رکیک نیست که توفیق چندانی در هدایت افکار عمومی نداشته است. این مجله بارها در کسب جایگاه مناسب برای خود در اروپا ناتوان بوده و چندین بار به دلیل توهین به اصول اخلاقی حتی در اروپا، تعطیل و تعلیق شده است.
بر سیاستمداران پوشیده نیست که شارلی ابدو مجلهای است که توسط جریانهای فراملیتی تأمین مالی میشود و به دنبال بیثبات کردن اروپا، از طریق اعمال فشار به اروپاییها برای درگیری با مهاجران مسلمان هستند؛ امری که در نهایت در خدمت دشمنان فرانسه خواهد بود.
بسیاری در فرانسه نیز تصریح کردهاند، اقدامات شارلی ابدو هیچ ربطی به آزادی بیان ندارد بلکه در واقع اعمال تروریسم فکری علیه بسیاری از اقلیتهای مذهبی در اروپا است. همچنین بسیاری از کاریکاتورها و مطالبی که در این روزنامه انتشار مییابد، توهین به هنجارهای انسانی، نقض آشکار حقوق و خدشهدار کردن احساسات بشر است که حق او برای انجام مراسم مذهبی خویش در منشور سازمان ملل نیز تضمین شده است.
بسیاری به دنبال این هستند که با اعتراض به دولت فرانسه جلوی انتشار این مجله غیراخلاقی را بگیرند؛ مجلهای که با استفاده از روشهایی خلاف اخلاق به ارزشهای انسانی توهین میکند. حال آنکه حرفه روزنامهنگاری و دلیل وجودی آن خدمت به ارتقا و پیشرفت انسان است.
انتهای پیام