به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «آسیبشناسی مدیریت با استفاده از روش تحقیق موضوعی در قرآن کریم» امروز سهشنبه 29 آذرماه برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین ابوالفضل عزیزآبادی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست سخنرانی کرد. در ادامه سخنان وی را میخوانید:
درباره اینکه چرا آسیبشناسی مهم است؟ باید گفت به این دلیل که ضعفهایی در مدیریت یک مجموعه وجود دارد و چون دیدیم مدیریت خوب کار نمیکند بنابراین به این نتیجه میرسیم که مدیریت ضعف دارد و اگر بخواهیم درک کنیم که چرا مدیریتها دچار ضعف هستند به معنای این است که ما دنبال آسیبشناسی هستیم؛ همان آسیبهایی که باعث شده مدیران در عملکرد خودشان مردود شوند و نتوانند به اهدافشان برسند. البته منبعی که آسیبها را به وسیله آن شناسایی میکنیم هم باید کارآمد باشد چراکه اگر یک منبع ضعیف و ناقص در شناسایی داشته باشیم از بد هم بدتر است چون مشکلی به ضعف مدیریت اضافه میشود.
مهمترین منبعی که خدای متعال برای هدایت ما انسانها فرستاده است قرآن کریم است و ما در مراجعه به وحی الهی میتوانیم به خوبی آسیبهای مدیریت را کشف کنیم. قاعدتاً باید آسیب هر مدیریت را متناسب با نوع و جایگاه آن شناسایی کنیم مثلا نمیتوانیم مدیریت غربی را با استفاده از نهجالبلاغه آسیبشناسی کنیم چراکه مدیر غربی در یک حال و هوا و فضای فکری خاصی بوده که با فضای فکری ما متفاوت است. حال سؤالی که پیش میآید این است که اگر مدیریت آسیبشناسی شود چه فایدهای دارد؟ از جمله امتیازات آسیب شناسی مدیریت این است که منشأ مشکلات و موانع تحقق اهداف مدیریت را شناسایی و از تلف شدن منابع جلوگیری میکنیم و به جامعه نشان میدهیم که مدیریت، یک علمِ کتابی نیست بلکه اگر محقق شود مزایایی زیادی برای جامعه دارد. در نتیجه مردم حس میکنند که مدیریت علمی خوب و کارا است. در قانون اساسی ما هم آمده است که باید قوانین را از قرآن استخراج کنیم.
سؤال دیگری که وجود دارد این است که آیا قرآن درباره مدیریت چیزی گفته است؟ خداوند در قرآن کریم فرموده است: « وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ۖ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَىٰ هَٰؤُلَاءِ ۚ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَىٰ لِلْمُسْلِمِينَ ؛ و روزی که ما در میان هر امتی از (رسولان) خودشان گواهی بر آنان برانگیزیم و تو را (ای محمد) بر این امت گواه آریم (آن روز سخت را یاد کن و امت را متذکر ساز)، و ما بر تو این کتاب (قرآن عظیم) را فرستادیم تا حقیقت هر چیز را روشن کند و برای مسلمین هدایت و رحمت و بشارت باشد» (نحل/ 89) بر اساس این آیه قرآن درباره همه چیز دارای مطلب است اما باید به گونهای این مطالب را بیان کنیم که افراد آن را بپذیرند مثلا وقتی میخواهیم بگوییم قرآن درباره نانو هم نظر دارد باید شیوه بیان ما برای دانشجو دلپذیر و قابل فهم باشد.
مدیریت با اداره کردن و مفهوم سرپرستی رابطه دارد. اداره کردن یک مجموعه هم قاعدتا بر اساس تعامل دو دسته آدم است که یک دسته مدیر و دسته دیگر زیردستان هستند. قرآن درباره مدیریت، کلیدواژههایی را به کار برده است که از جمله آنها مفهوم اطاعت است چراکه یکی از مواردی است که باعث شکلگیری نظام مدیریت میشود و اگر اطاعت نباشد دیگر چیزی از مدیریت باقی نمیماند. در قرآن کریم 129 مرتبه مشتقات اطاعت به کار رفته است لذا ما مدعی نیستیم که همه قرآن شامل مسائل مربوط به مدیریت است بلکه بخشی از این آیات مرتبط با مدیریت هستند.
در آیه 19سوره علق آمده است: «كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ؛ (ای رسول گرامی) چنین نیست (که ابو جهل پنداشته که تو را به زجر و ظلم مطیع خود تواند کرد) تو هیچ از او اطاعت مکن و به نماز و سجده خدا پرداز و به حق نزدیک شو» از این آیه میتوانیم موضوعی مدیریتی استخراج کنیم چراکه قرآن به زیردستان میگوید اطاعت نکنید و این نشان میدهد که قرآن برای زیردستان هم در امر مدیریت، جایگاهی را قائل شده است. البته این سخن در مواردی است که یک مدیر لیاقت نداشته باشد.
اگر از مدیری که اهل طغیان و سرکشی است اطاعت کنیم در نهایت خودمان هم مانند او میشویم به همین دلیل است که قرآن تأکید دارد از مدیری اطاعت کنید که لیاقت داشته باشد. قرآن کریم فرموده است مدیری که شما را در مسیر رجعت الهی قرار نداده و شما را از مسیر خدا باز میدارد نباید مورد اطاعت قرار گیرد. همچنین مدیریتی که مسیر خدا را تکذیب و تصور میکند خدا او را نمیبیند نباید اطاعت شود. در آیه 21 سوره مبارکه تکویر هم آمده است: «مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ؛ و در آنجا فرمانده فرشتگان و امین وحی خداست» بنابراین مدیری که عدم تعادل شخصیتی و اجتماعی دارد، قیامت را انکار میکند، بخیل است، به حوادث قیامت ناآگاه است و نمایندگان فاقد قدرت و وجاهت به کار گمارده است نباید تبعیت شود.
خداوند متعال در آیه 16 سوره تغابن فرموده است: «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنْفِقُوا خَيْرًا لِأَنْفُسِكُمْ ۗ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ پس تا بتوانید خدا ترس و پرهیزکار باشید و (سخن حق) بشنوید و اطاعت کنید و از مال خود برای (ذخیره آخرت) خویش (به فقیران) انفاق کنید. و کسانی که از خوی لئامت و بخل نفس خود محفوظ مانند آنها به حقیقت رستگاران عالمند» مدیری که بین ضرر و نفع خود و خدای متعال، تعادلی برقرار نمیکند دچار مشکل است چراکه انسان هر سود و زیانی ببیند باید تاکید کند که این امر خارج از اراده خداوند نیست در غیر این صورت دچار آسیب مدیریتی شده است. البته باید توجه داشت تا وقتی تعامل درستی میان مدیر و زیرمجموعه شکل نگیرد امور به خوبی پیش نخواهد رفت و مدیر کارایی ندارد.
انتهای پیام