به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، استاد حوزه و دانشگاه و معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی، شامگاه 20 آذرماه در نشست علمی «حکمرانی حِکمی فضای مجازی»، گفت: از نظر قرآن کریم، عقل به چهار دسته عقل نظری، عقل عملی، عقل معاش و عقل معاد و آخرتاندیش تقسیم میشود که اگر این چهار عقل با هم جمع شوند، خرد ناب ایجاد خواهد شد.
خسروپناه گفت: مشکل حکمرانی فضای مجازی در دنیای مدرن این نیست که عقل معاش ندارد و از قضا این عقل را دارد و اتفاقا کلیدیترین واژه مدرنیته، همین عقل معاش است که از زمان دکارت شروع شد و تا الان که هابرماس است ادامه دارد. از عقل عملی هم استفاده میکنند ولی مشکل آنها در عقل معاد است.
وی افزود: سکولاریسم که به غلط به جدایی دین از سیاست تعبیر میشود، جدایی دنیا از آخرت است یعنی اصالت دنیا و دنیاگرایی؛ امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه چند پیام کلیدی دارند و یکی از مهمترین آنها همین دنیاگرایی است. دنیا بهانه برای آخرتگرایی است نه آخرتگرایی رهبانیتی و قرآن هم بر به دست آوردن حسنه در دنیا و آخرت تاکید دارد. نقطه مقابل سکولاریسم در غرب، آخرتگرایی بود که از قرون وسطی آغاز شد، سکولارها آبادانی دنیا را به هر بهانه و با هر وسیلهای مجاز دانستند لذا زن، آزادی و زندگی در خدمت ثروت قرار گرفت.
وی ادامه داد: آنها فکر کردند چگونه زن را به بازار ثروت خودمان بکشیم، گفتند کاری میکنیم که زن با پای خودش به این سمت بیاید، خودش و جان و زندگیاش را فدای ثروت ما کند و از این فداشدگی هم لذت ببرد؛ لذا مسخ و فسخ میشوند بدون اینکه خودشان هم درک کنند و در این شرایط فرد فکر میکند آزاد است.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: وقتی عقل معاد کنار رفت، عقل معاش علیه عقل معاد خواهد شد و ما در حکمت ابتدا بر علم نافع تاکید داریم ثانیا علم نافع را باید بر عقل منطبق کنیم لذا کلینی کتاب عقل را بر علم ترجیح داده و مقدم کرده است. عقل هم شامل عقول چهارگانه است؛ اگر علم نافع مبتنی بر خرد ناب و این چهار عقل شد، تبدیل به حکمت خواهد شد.
خسروپناه با بیان اینکه حکمت مرحله وسط است و قلب و صدر مرحله بعدی است، افزود: اگر این قلب و صدر سالم باشد وحی الهی نصیب انسان میشود که با وحی دینی که به انسان کامل میرسد فرق دارد. حقیقت الهام و وحی نصیب انسانی میشود که قلب سلیم دارد و این الهام از حکمت هم بالاتر است؛ البته این حکمت در دسترس همه هست و همه میتوانند به آن برسند.
وی اضافه کرد: بنابراین اگر حکمرانی حکمی فضای مجازی را ایجاد کنیم یعنی سیاستگذاری، تنظیمگری و خدمتدهی و ... مبتنی بر حکمت با توضیحات فوق باشد، در این صورت هوش انسانی حِکمی به هوش مصنوعی حکمی تبدیل خواهد شد و به روانشناسی، فلسفه، علوم شناختی و ... محتاج است و این علوم هم مبتنی بر حکمت خواهند بود و ما نمیتوانیم علوم انسانی را بر مبنای سکولاریستی و اومانیستی تبیین کنیم.
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: زبان در اینجا پیوند وثیقی با انسان حکیم پیدا خواهد کرد زیرا اگر این پیوند را برقرار نکرد با انسان دنیاگرا پیوند برقرار خواهد ساخت، یعنی وقتی تئوری شخصیت را توضیح میدهیم باید با انسان حکیم پیوند بخورد. وقتی وارد نظریه رشد و مباحث تربیتی میشویم باید با انسان حکیم پیوند داده شود و البته هر تئوری که در فلسفه، روانشناسی و مدیریت و زبانشناختی و ... است باید با حکمت گره زده شود؛ مثلا اگر قرار باشد ما عصبشناسی را منهای انسان دارای روح مجرد معنا کنیم عصبشناسی ما ماتریالیستی خواهد شد و چنین عصبشناسی روی هوش مصنوعی هم تاثیر ماتریالیستی میگذارد و برعکس عصبشناسی معتقد به روح، روی هوش مصنوعی هم اثرگذار خواهد بود.
خسروپناه با تاکید بر اینکه علوم انسانی باید مبتنی بر حکمت باشد، اضافه کرد: برخی دوستان ما وارد مباحث علوم انسانی و هوش مصنوعی میشوند ولی همان مباحث سکولاریستی و مادیگرایانه را دنبال میکنند و این هوش مصنوعی ممکن است سامانهای ایجاد کند که ما خیلی راحت راویان را از نظر وثاقت و جرح و تعدیل و جعلیبودن حدیث را بشناسیم ولی این نوع هوش مصنوعی ما را به سمت دنیاگرایی سوق خواهد داد.
معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی افزود: بنده نمیگویم این نوع هوش مصنوعی 180 درجه با هوش مصنوعی ماتریالیستی فرق دارد و وجه اشتراکی ندارند و بخش عمده آن وابسته به نگاه کاربر و تاثیری است که کاربر دارد زیرا هوش مصنوعی قرار است انسان بسازد نه عروسک خیمهشب بازی، بنابراین با تغییر نگاه دو نوع مدیریت فضای مجازی خواهیم داشت.
استاد حوزه و دانشگاه با طرح این پرسش که چگونه فضای مجازی را به سمت تربیت انسان حکیم ببریم، بیان کرد: در همین ایران وقتی به برخی استادان و دانشجویان میگوییم از پیامرسان داخلی استفاده کنید میگویند ما به اینها اعتماد نداریم ولی همین افراد به پیامرسان صهیونیستی ماسونی اعتماد میکنند؛ چطور انسان مسخ میشود؟
وی افزود: اگر صد تا از این پیامرسانها و فضاهای داخلی ایجاد شود و بستر مناسب برای فعالیت اقتصادی هم در این بسترها رونق بگیرد (که البته باید این کار را بکنیم) ولی همچنان مشکل فرهنگی باقی است.
خسروپناه با بیان اینکه یکی از نقدهای وارد به شورای عالی فضای مجازی این است که پیوند این فضا را با حکمت برقرار نکرده است، افزود: بحث بنده فراتر از اینترنت ملی و بحث فقهی و فلسفی است؛ اگر جمعیت زیادی از مردم ایران وارد فضای مجازی بومی نشوند و از همان فضای صهیونیستی استفاده کنند هزینه سنگینی برای کارآیی حداقلی خواهیم داشت بنابراین باید سواد رسانهای جامعه را بالا ببریم. سواد رسانه این نیست که افراد بتوانند از اینترنت و فضای مجازی استفاده کنند.
وی با اشاره به جنگ شناختی که متاسفانه در سریالهای خانگی و تلویزیون خود ما هم وجود دارد، تصریح کرد: گاهی بدترین فیلمهای جنگ شناختی توسط همین برنامهها به مردم منتقل میشود. یا در جشنواره فیلم فجر هم شاهد برخی از این نوع فیلمها هستیم و فرقی هم در سیاستگذاری بین چپ و راست وجود ندارد. نمیگویم همه آثاری که تولید میشود بد است ولی در همین سریال آنتن ببینید، یک مشت افراد احمق و بیمغز را مسئول امور فرهنگی و حراست گذاشتهاند و بعد به اعتراض و اغتشاش و ... دعوت میکنند. در سریال مختار با همه خوبی که داشت وقتی افراد شهید شدند جز خود مختار بقیه شهادتین بر لب نداشتند.
وی افزود: بنده در جمع استادان دانشگاه مطرح کردم از زمان قاجار جریانی راه افتاد که ایرانیان را با بیعقلی، دروغگویی، فساد و بیتدبیری و ... توصیف کنند و کتابهایی هم در این رابطه نوشته شد تا هویت ملی را زیر سؤال ببرند. برخی از این استادان به بنده گفتند خب درست گفتهاند؛ بنده خطاب به آنها گفتم یعنی تک تک شما بیوجدان، فاسد و دروغگو هستید؟ یک دفعه به فکر رفتند که نه این حرفها درست نیست؛ ببینید تبلیغات و اثرپذیری از فضای مجازی چه بلایی ایجاد میکند بنابراین ما باید دقت داشته باشیم وارد این نوع بازیها نشویم.
خسروپناه اظهار کرد: ببینیم فضای مجازی چگونه هویت ما را به بازی میگیرد و خودمان هم احساس نمیکنیم که وارد چه فضایی میشویم و حتی برخی اوقات افراد حس میکنند آزادی و هویت هم پیدا کردهاند. بنابراین به نظر بنده روی تئوری حکمرانی حکمی فضای مجازی باید تامل جدی کرده و برای سیاستگذاری، تنظیمگری و ساختارها و برنامهریزی در ذیل این مقوله تدبیر داشته باشیم.
انتهای پیام