به گزارش ایکنا از قم، ششمین نشست علمی از سلسله نشستهای سیزدهمین همایش بینالمللی پژوهشهای قرآنی با موضوع «تأثیر مبانی جهانشناسی قرآنی در علوم انسانی» و با حضور حجتالاسلام والمسلمین قاسم ترخان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، روز گذشته، 15 آذرماه به همت دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم برگزار شد.
پیش از این و در بخش نخست این نشست تخصصی حجتالاسلام ترخان با اشاره به مهمترین چالش علوم انسانی بیان کرد: مشکل معرفتی مانند چالش حداقلی و چالش حداکثری، نادیده گرفتن تأثیر عوامل معنوی و فرامادی، نادیده گرفتن سنتهای الهی، چالشهای دینی، اخلاقی و کارکردی از جمله چالشهای علوم انسانی موجود است.
وی با بیان اینکه برای تولید علوم انسانی قرآنبنیان در ابتدا باید مبانی قرآنی را استخراج کنیم، ادامه داد: اندیشمندان این حوزه نباید بیش از اندازه در مبانی بمانند زیرا علوم انسانی قرآنبنیان زمانی تولید میشود که این مبانی در عرصه مقالات و کتب دانشگاهی جاری و کاربردی باشد.
ترخان با بیان اینکه دنیای مدرنیته سه نوع پاراداریم در روشهای تحقیقی دارد، گفت: پارادایم پوزیتیویسم یا اثباتگرایی، پارادایم تفسیری و پارادایم انتقادی از انواع پارادایمهای مدرنیته و پارادایم دیسکورس(گفتمان) از انواع پارادایمهای پسامدرنیته است.
وی تصریح کرد: در محور مباحث موضوع «تأثیر مبانی جهانشناسی قرآنی در علوم انسانی» این نتایج حاصل شد که اولا دو نگره طبیعتگرایی هستیشناختی و روششناختی مبنای علوم انسانی رایج بهشمار میآیند، البته میتوان نگره دوم را حاکم بر همه پارادایمها تلقی کرد. پارادایمهای تفسیری یا پستمدرنیسمی علیرغم اینکه با طبیعتگرایی روشی مخالفت کردند، علاوه بر اینکه به نسبیگرایی مبتلا شدند در همان زمین بازی پارادایم پوزیتیویستی بازی کرده و نتوانستند خارج شوند. دوما رویکردهای ضدطبیعتگرایی روششناختی از دو منظر الهیاتی و فلسفه علمی به این حوزه ورود کردهاند؛ این موضع اگرچه در پارهای موارد باارزش تلقی میشود، نتوانستهاند در نقد معرفتی رویکرد طبیعتگرایی روششناختی کامیاب باشند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه مباحث جلسه پیشین و در دومین بخش از نشست تخصصی با موضوع «تأثیر مبانی جهانشناسی قرآنی در علوم انسانی» با اشاره به تأثیر باورمندی به جهان غیب در علوم انسانی بیان کرد: باور به جهان غیب سبب رفتارهای متفاوت خواهد شد؛ مانند پذیرش عاقلانه شکست و تقویت مدیریت احساس که به نظریههای متفاوت در درمانگریها منتج میشود همچنین اتفاق متصل به ماکوت از شاخصهای اسنان رشدیافته معرفی میشود.
وی در ششمین نشست علمی از سلسله نشستهای سیزدهمین همایش بینالمللی پژوهشهای قرآنی با اشاره به نظریه نظام جهانی والرشتاین، نظریهپرداز آمریکایی، افزود: نظریه نظام جهانی، کوششی است برای تشریح خاستگاه سرمایهداری، انقلاب صنعتی و پیوندهای پیچیده موجود میان جهانهای اول و دوم و سوم؛ تحقیقات چند رشتهای نظریه نظام جهانی بر روی مطالعات تاریخی رشد نظام جهانی و فرآیندهای کنونی موجود در آن متمرکز است و در ادامه بر این معتقد است که امروزه جهان به یک نظام سرمایهداری رسیده است، اما این نظام با بحران مواجه شده است و اگرچه نگرانی راجع به نظام جایگزین آن وجود دارد، اما به اعتقاد او ممکن است یک نظام سوسیالیست روی کار آید. در واقع والرشتاین معتقد است هر حرکتی تابعی از نظام جهانی یعنی سرمایهداری است و سرمایهداری آخرین بازنده نظام مادی است و افول نظام موجود و جایگزینی سوسیالیسم مساواتگرا را پیشبینی میکند.
ترخان با اشاره به اینکه والرشتاین حرکت کشورهای ضعیف را غیرممکن تلقی میکند مگر اینکه بتوانند در محدوده انباشت نظام سرمایهداری حرکت کنند، بیان کرد: این نظریه هم یک سبقه فلسفه تاریخی دارد و هم یک دیدگاه سیاسی دارد، اما ایراد جدی این نظریه آن است که صرفا به توصیف حوادث جهان میپردازد و نمیتواند با تأثر از باورمندی به جهان غیب و مبانی جهانشناختی پیشبینی کند. در واقع او تنها به توصیف یک نظام و آنهم سرمایهداری میپردازد، اما سنتهای الهی و جهان فرامادی را در نظر ندارد.
وی با اشاره به جهان غیب و شهادت بهعنوان یکی از مبانی جهانشناختی در نقد نظریه والرشتاین ادامه داد: براساس سنتهای الهی، خداوند بارها در قرآن فرموده که ملت با استقامت و صبوری میتوانند ساختارشکنی کنند و کشورهای ضعیف با مقاومت و ایستادگی پیشرفت خواهند کرد. بنابراین، با تکیه به وعدههای الهی، این قسمت از نظریه والرشتاین که عملا پیشرفت کشورهای ضعیف را غیرممکن پنداشت، نقض و رد میشود.
ترخان با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی که پس از مقاومتها و ایستادگیهای ملت شریف ایران تشکیل شد، بهطور کامل نظریه والرشتاین را نقض و مبنای قرآن و سنت الهی را محقق کرد، گفت: باورها و سنتهای الهی در قرآن کریم برای ما به اثبات رسیده است، اما در نظام جهانی باید با ادلهها و استدلالهای منطقی و تجربی آن را به اثبات برسانیم که بخشی از آنها امکانپذیر است و باید در این زمینه تلاش کنیم، اما امکان به اثبات رسیدن برخی از مبانی جهانشناختی و فرامادی که فراتر از ظرف عقل و درک بشری است، وجود ندارد.
وی ضمن رد پیشبینی جایگزینی نظام سوسیالیست مساواتگرا با نظام سرمایهداری در نظریه والرشتاین اظهار کرد: این پیشبینی مورد قبول ما نیست و براساس سنتهای مروبط به تاریخ و جامعه پایان تاریخ را ظهور منجی عالم بشریت میدانیم و نظام سوسیالیست مساواتگرا را رد میکنیم.
ترخان با اشاره به نظریه حرکت تکاملی تاریخ و ضمن طرح یک پرسش مبنی بر «آیا جوامع و تاریخ از یک وضیعت پستتری به یک وضعیت عالیتری حرکت میکنند؟»، بیان کرد: هرچند برای اثبات حرکت تکاملی به مقتضای فطرت و جعل خلافت الهی(مبانی انسانشناختی)، نقش دین و انبیای الهی(مبانی دینشناختی) و حرکت جهان بهسوی خدا و عکسالعمل نشان دادن آن نسبت به ظلم و گناه(مبانی جهانشناختی) توجه شده است، اما از مقتضای سنن الهی غفلت شده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: با مطالعه آثار شهید مطهری به این نتیجه میرسیم که «تکامل تاریخ» به معنای به فعلیت رسیدن استعدادهای فطری جامعه است که معیار آن ایمان و ایدئولوژی و رشد آزادی و آگاهی در جامعه است. سیر تکامل تاریخ هم به این صورت است که در طول تاریخ، مجموع جوامع در مجموع زمانها، رو به تکامل هستند. این تکامل مجموعی اگر به معنای تکامل در نهایت تاریخ و در قالب جامعه مهدوی باشد قابل پذیرش است، اما بهصورت تکامل مجموعی در مقاطعی از تاریخ، همواره لزوما قابل پذیرش نیست، اگرچه برای دوره های تاریخی خاص پذیرفتنی است.
وی ادامه داد: نظام تکوین و نظام تشریع باید هماهنگ باشد تا پیشرفت حاصل شود، در غیر این صورت توسعه پایدار اتفاق نمیافتد و اگر این مبنای جهانشناختی را بپذیریم دیگر حرکت جامعه رو به سقوط نیست؛ در اینجا عدهای معتقدند پس نقش انسان چیست؟ شهید صدر در پاسخ به این پرسش سنت مطلق و سنت مشروع و سنت مطلق مشروع و منطقپذیر را ارائه داد و مطرح کرد در سنت مطلق مشروع و رقابتپذیر، خداوند اراده کرده است که دین خود را حاکم کند و انسان میتواند در مقابل این دین بایستد و زیر بار فطرت خود نروند و در امانت خداوند خیانت کند و خلیفه خداوند بر روی زمین نباشد و در واقع نقش انسان در کمیت و کیفیت این حاکمیت است؛ یعنی انسان میتواند سرعت تحقق حاکمیت خداوند بر جهان را کاهش دهد و نیز میتواند با آگاهی و مسئولیتپذیری حاکمیت خداوند و ظهور منجی عالم بشریت را بپذیرد و یا به اجبار آن را بپذیرد زیرا در هر صورت، این حاکمیت اتفاق میافتد.
ترخان تصریح کرد: سیر جوامع و حرکت تاریخ تکاملی است و این امر بر تاریخ و جامعه حاکم است؛ یکی از آنها سنت گرایش به حق است که یک سنت مطلق رقابتپذیر است. این سنت در بیان شهید صدر اینگونه توضیح داده شده است که انسانها اگرچه میتوانند در مقابل چنین گرایشی موضع منفی بگیرند، اما قادر نخواهند بود آن را محو کنند.
وی افزود: دقیقا بهخاطر همین بر این باوریم که منحنی سیر جامعه و حرکت تاریخ نهایتا تکاملی و حرکت رو به بالا و صعودی است، هرچند فرازونشیبهای فراوان و چشمگیری میتواند داشته باشد و حتی در دورههایی با رکود و سیر قهقرایی مواجه شود. این همان آینده قطعی است که انتظار آن سازنده و امیدبخش است.
ترخان بیان کرد: اگر ما رابطه جهان غیب با شهادت و وجود خداوند را پذیرفتیم، نقطه نهایی و مقصد مطلوب خداوند را هم میپذیریم و این مقصد مطلوب نهایی آهسته آهسته و با فراهم آوردن آمادگی برای بشریت تحقق پیدا میکند و در همین راستا با استناد به سنت استخلاف صالحان که سنت مطلق مشروع است، میتوان تصویر واضحی از حرکت تکاملی جوامع و تاریخ ارائه کرد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: یکی دیگر از سنتهای الهی که حاکم بر حیات انسانها و در طی قصص قرآنی به آن اشاره شده، سنت حاکمیت صالحان بر زمین است. طبق این سنت، پیروزی نهایی از آن صالحان بوده و تنها آنها حاکم بر زمین خواهند شد که قرآن در سوره انبیا آیه ۱۰۵ میفرماید: «در زبور پس از ذکر (قرآن) نوشتیم که زمین را بندگان صالح ما به ارث خواهند برد.»
وی با اشاره به اینکه سنتهایی از قبیل ابتلاء و استیصال ناظر به مسیر حرکت تکاملی تاریخ است، اظهار کرد: سنت ابتلاء به دو نوع مطلق و مشروط است. برخی از ابتلائات بهوجود میآید تا مؤمن از غیرمؤمن تفکیک شود و به این نوع ابتلاء، ابتلای مطلق میگویند، اما سنت ابتلای مشروط به این معناست که برخی از ابتلائات با اراده انسان انجام میشود و انسان با اختیار خود مبتلا میشوند که این نوع ابتلاء نیز برای رشد و غربالگری انسانهاست. در واقع خداوند سنتهای خود را اجرا میکند تا در طول تاریخ و در مسیر تکاملی بشریت انسانها غربال شده و به مقصد نهایی برسند.
ترخان با اشاره به اینکه پیش از سنت استخلاف صالحان، سنت استیصال حاصل میشود، تصریح کرد: با درک صحیح از سنتهای الهی میتوان سیر جامعه و حرکت تکاملی تاریخ را توصیف و توجیه کرد؛ در واقع افت و خیزهای سیر تکاملی تاریخ هم با درک صحیح از سنتهای الهی برای ما روشن میشود و انسانها در طول این مسیر با سنتهای الهی مواجه شده و بر همین اساس غربالگری میشوند تا به مقصد نهایی و مطلوب که ظهور منجی عالم بشریت و برپایی عدل الهی در نظام جهانی است، برسند.
انتهای پیام