به گزارش خبرنگار ایکنا، حمید مسعودی، عضو هیئت علمی دانشگاه بیرجند، امروز سهشنبه اول آذرماه در همایش «فرهنگ و هویتهای دیجیتال دانشگاه» با موضوع «شناخت بازنمایی هویت دانشگاهیان با کمک نتنوگرافی» به سخنرانی پرداخت. در ادامه متن سخنان وی را میخوانید:
تفاوت دسترسی، مهارت و نیاز متفاوت دانشگاهیان با افراد خارج از دانشگاهیان به تکنولوژی و فضای مجازی باعث شده که شاهد حضور بیشتر آنها در این عرصه باشیم. جوامع آنلاین را به واحدهای اجتماعی که متشکل از شبکههای اینترنتی و مجموعهای از کاربران هستند تعریف میکنیم. دانشگاهیان به صورت همبسته یا چیزی فراتر از فضای دانشگاهی اقدام به تشکیل این واحد آنلاین میکنند و به همین واسطه شاهد بازنمایی هویت آنها در فضای مجازی هستیم و لازم است چنین مسائلی را مورد تحقیق قرار دهیم اما سؤال این است که این تحقیق به چه روشی میتواند انجام شود؟
بررسی هویت دانشگاهیان در فضای مجازی خیلی کم مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از بهترین روشها در این زمینه مردمنگاری است و وقتی مردمنگاری وارد فضای مجازی میشود تبدیل به نتنوگرافی میشود که روشی کیفی و از نوع پژوهشهای عمیق است. دادههایی که توسط انبوهی از کاربران مخصوصاً کاربران دانشگاهی تولید میشود توسط محققان تحلیل و تبدیل به جامعه شناسی در فضای مجازی میشود. این تولید و گردآوری و تحلیل دائما تکرار میشود و به همین دلیل دائما با دادههای جدیدی مواجه هستیم.
مردمنگاری به شدت محققمحور است و زیباترین مردم نگاریها را به اسم محقق آن میشناسیم. مردمنگار بدون پیش فرض ذهنی به پژوهش در این زمینه از طریق مصاحبه و مشاهده میپردازد. همین کار را عینا در فضای مجازی انجام میدهیم یعنی اینترنت را با مردم نگاری ترکیب کرده و نتنوگرافی را ایجاد میکنیم. روش کیفی، مبتنی بر مطالعه تعاملات اجتماعی و مطالعه رفتارها و تولید دادههای طبیعی و واقعی است لذا مقرون به صرفهتر است و منجر به شناخت فرهنگ در فضای مجازی میشود. جامعه آماری آن نیز کاربران اینترنتی هستند و محقق به نوعی آنها را مشاهده میکند و گاهی در این شبکهها حضور دارد و با مشارکت، میتواند کاربران بهتر آنها را شناسایی کند.
برای اینکه یک نتنوگرافی خوب انجام دهیم باید کاربران دانشگاهی و فضای تعاملی که دانشگاهیان شکل میدهند را در نظر بگیریم چراکه دادههای بسیار غنی دارد و کاملاً مشخص است هویتی که این افراد در فضای مجازی نشان میدهند با هویت واقعی آنها متفاوت است. ما در فضای محدود و زمانیکه داده محدود داریم یعنی در فضای واقعی، به یک شکل و وقتی دادههای کثیر همانند میلیونها کامنت داریم به شکل دیگری عمل میکنیم. ما میتوانیم دادههای خود را دستهبندی کنیم و اگر دادهها محدود باشد به شکل دستی و اگر کثیر باشند به وسیله ربات، آنها را دستهبندی و به شکل کمی یا کیفی تحلیل میکنیم. همچنین دانشگاهیان وقتی توئیتی کرده یا کامنتی میگذارند از هشتگهای خاصی استفاده میکنند لذا با شناسایی این هشتگها هم میتوان دیدگاهها و هویت آنها را مورد بررسی قرار داد.
موضوع جالب درباره هویت دانشگاهیان، خودنتنوگرافی است یعنی هرکدام از اعضای دانشگاهی میتوانند وضعیت خود در فضای مجازی را تشریح و بازنمایی کنند. درباره هویت دانشگاهیان همچنین میتوان به پستهای اینستاگرامی دانشجویان، اساتید یا اعضای انجمن علمی و کامنتهایی که نوشته میشود اشاره کرد. بازنمایی هویت دانشگاهیان با توجه به فناوری و فضای مجازی چند نکته را به ما میرساند که البته هنوز اثبات شده نیستند. یکی از موارد این است که ما فهمیدهایم که دانشگاه دیگر جدای از جامعه نیست و با جامعه قاطی شده است لذا بررسی هویت دانشگاهیان کمکم در حال از میان رفتن است.
نکته دیگر اینکه درباره عملکرد استادان دانشگاه این است که حضور آنها در فضای مجازی باعث ضعف عملکردشان شده است چراکه قدرتی در فضای مجازی پیدا کردهاند که بیشتر از قدرت آنها در فضای واقعی است. از سوی دیگر بسیاری از رفتارهایی که دانشگاهیان در فضای مجازی انجام میدهند همخوانی با جایگاه آنها در دانشگاه ندارد و بعضاً منجر به چالشهایی برای اساتید و دانشگاهیان میشود و این باعث کاهش حضور برخی اساتید در فضای مجازی نیز میشود. فردِ دانشگاهی به واسطه فضای مجازی در حال تبدیل شدن به یک شهروند است و جایگاه تخصصی خود را از دست داده و تبدیل به یک فرد اجتماعی میشود. از سوی دیگر دانشگاه محل مراجعه نیست بلکه فضای مجازی محل مراجعه است. همچنین بسیاری از شهروندان به جای اینکه اساتید را از طریق کتاب و مقالات آنها بشناسند به پستها و کامنتهای آنها در فضای مجازی توجه میکنند. اینها مسائلی هستند که لازم است آنها را در فضای علمی کشور مورد توجه قرار دهیم.
همچنین احسان شاهقاسمی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این همایش با موضوع «کشاکش دانشگاه و سلبریتیها» صحبت کرد که گزیده سخنان او را در ادامه می خوانید:
هم جامعه و دانشگاه پذیرفتهاند که دانشگاه جای یک عده آدم عجیب و غریب است که درباره مفاهیم موهوم صحبت میکنند و جایشان هم آنجاست اما اگر وارد مسائل اجتماعی شوند که مسئولیت حرفهای آنهاست میگویند این چه ربطی به شما دارد؟ در دو دهه گذشته بسیاری از اصطلاحات دانشگاهی همانند نخبه را فقط برای دانشآموزان ممتاز به کار میبردند اما یکی از بزرگترین ظلمها به دانشآموزان ممتاز ما این بود که الان در پربینندهترین برنامه تلویزیونی ایران یعنی عصر جدید، همکلاسی تنبل آن دانشآموز ممتاز پشتک میزند و میگویند این نخبه است. لذا وقتی دانشآموزان ممتاز را تحقیر و دانشآموز تنبل را برجسته میکنیم این به معنای انتقام دانشآموز تنبل از دانشآموز ممتاز است لذا چون استعدادهای اصیل تحقیر میشوند امور به صورت فزایندهای، نه با ارزشهای واقعی که با ارزشهای نمایشی شناخته میشوند.
ما در حوزه مهندسی و پزشکی واقعاً عالی هستیم و بهترین نخبهها را داریم اما کشورهای دیگر نخبههای ما را میدزدند چراکه امور ما جنبه نمایشی پیدا کرده است و وقتی ما مقرری ماهانه برای دانشآموز ممتاز در نظر نگرفته و دانشجوی دانشگاه تهران پول ژتون غذا ندارد و از سوی دیگر سلبریتی که ماهی یک میلیارد تومان درآمد دارد مالیات نمیدهد بنابراین ما با اینهمه مشکلات مواجه میشویم.
در کدام کشور دنیا پول بیتالمال هزینه سلبریتیها میشود؟ وقتی به این فرصتطلبها و افراد بیسواد بگویید ترکمنستان کدام سمت ایران است، اکثر آنها بلد نیستند. آنها هیچ دستاوردی ندارند و اقدامات آنها فقط ارزش نمایشی دارد. بنابراین وقتی پول را خرج آنها میکنید در دانشگاههای ما فاجعه اتفاق میافتد. ما به سلبریتیها خدمات ایمنی و امنیتی میدهیم. در حالیکه هر کسی به آنها اعتماد میکند دچار اشتباه شده است چراکه بسیاری از سلبریتیها سر همه را کلاه میگذارند اما چون ما دانشگاهیان در شأن خودمان نمیدانیم با آنها مبارزه نمیکنیم هرچند خود بنده از معدود افرادی هستم که با آنها مبارزه میکنم اما چون بسیاری از افراد از تبعات آن میترسند بنابراین با سلبریتیها گلاویز نمیشوند.
انتهای پیام