به گزارش ایکنا، حجتالاسلام حسین بنیادی، نایب رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در یادداشت اختصاصی که در اختیار ایکنا قرار داده است، نوشت:
اغتشاشات و وقایع اخیر که دستهای پیدا و پنهان کشورهای معاند با جمهوری اسلامی در آن به خوبی مشاهده میشود، مجموعهای از فتنهگریها و جنگ ترکیبیِ آشفته و پریشان دشمنان ستیزهجو است که با تمام قوا، جهت تضعیف و تخریب موقعیت کشورمان همسو و متحد شدهاند؛ تنوع بهکارگیری تجهیزات رسانهای و سرازیر شدن امکانات خرابکارانه و همچنین نوع اهدافی که از آن سخن میگویند و یا از رفتارشان پیداست، نماینگر استیصال و انفعال در برابر تأثیر و قدرت فراگیر جمهوری اسلامی در محور مقاومت و پایداری در برابر زیادهخواهی و امتیاز گرفتن از کشورمان است.
مجموعه این تحرکات نشان میدهد که دشمنان روی احساسات و مطالبات جوانان، حساب و با ریاکاری در صدد فضایی غیرواقعی از کشور در داخل و خارج هستند. شاید اگر قرار بر اعتراض بود، میبایست بر روی مشکلات اقتصادی متمرکز میشدند ولی وقتی مسأله زن و حجاب يا مباحث مذهبی، قومیتی و ملی را در صدر تحلیلها و تبلیغات خود قرار میدهند، گویای آن است که اتاق فکر اغتشاشات و خارجنشینان مرتجع، برنامهای فراتر از آنچه در برابر و فراروی بعضی از جوانان و اغتشاشگران قرار داده است، است به هر صورت پیچیدگیهای جنگ ترکیبی، نیازمند محاسباتی دقیق از سوی مسئولین و نیز جامعه است تا در چنین مواقعی که معاندین با انگیزه تحمیل فکر خود بر جامعه هستند، اهالی و آحاد جامعه به موضوعات، زمینهها، ریشهها، عوامل، روشهای فتنهانگیزی، آشوبگری و ستیزهجویی با جریان حق و حاکم بر جامعه توجه کافی داشته تا فتنهها خنثی و هزینهها تقلیل یابد.
این یادداشت بر اساس خطبهها و بیانات امیرالمؤمنین امام علی(ع) است تا نسبت به مهارت جامعه در شناخت و دفع فتنهها و با رویکرد به تکالیف جامعه نسبت بیاثر کردن توطئهها و فتنههائی است که افکار و رفتار جامعه را هدف گرفتهاند، تا نسبت به وقایع اخیر و تکالیف جامعه نسبت به حوادث و پشت صحنههای آن، همچون گذشته دقت بیشتری در اهداف و شرارتهای دشمنان، صورت گیرد و قبل از آن بیان چند نکته:
نکته اول: فتنه به معنای امتحان و آزمودن است، با دقت و مرور این واژه در قرآن کریم، ایجاد فتنه در جوامع را با توجه به انگیزهای فتنهگران بیان کرده است؛ فریب دادن ملتها(۱) تفرقهافکنی در جامعه(۲) بدعتگذاری(۳) شبههافکنی(۴) از جمله مصادیق فتنه است، اما آنچه در اذهان تبادر و تداعی میکند و به مرور، در محاورات به تدریج دارای معنایی اصلی و عرفی، مشهور شده، به معنای انگیزههای شوم در تفرقه و تخریب و برهم زدن نظامات و شاکلهی جامعهی اسلامی است که در صورت تداوم يا تسری به بدنهی جامعه، باعث خطرِ قرار گرفتن جامعه در تله دشمنان است؛ خداوند متعال خطر وقوع فتنه در جامعه را با صریحترین و دقيقترين تعابیر، بیان نموده و میفرماید: «الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ»(۵) وَ «الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ»(۶)
نکته دوم: تاریخ شیعه، حوادث و وقایع در دوران خود دیده که حامل درسها و پندهای آموزندهای برای جوامع است تا با درسموزی و عبرتگیری از بیداری و پویایی يا خفتگی و خمودگی آن دوران، رسالت عمومی جامعه در زمانهای دیگر را شناخت و به کار بست.
قبل از هرگونه تبیین نیاز به تجزیه و تحلیل جامعه نسبت به اتفاقات است، بدین معنا که جامعه خود را در مقابل سؤالاتی قرار دهد و برای خود و دیگران جوابی منطقی داشته باشد، این جواب نتیجه تجزیه و تحلیل واقعبینانه است که در شکل پاسخ ارائه میشود؛ اساساً جامعه فهیم، جامعهای است که دائم خود را در معرض سؤالاتی قرار دهد که برای پاسخ صحیح آنها نیاز به شناخت و هوشیاری از شوکها اجتماعی و شکوههای اهالی جامعه دارد، بدیهی است که تراکم سؤالات و پیدا نکردن پاسخ برای آنها مسیر جامعه را به صورت ملموسی، تغییر میدهد که الزاما نمیتواند مسیر درستی باشد. در همین رابطه میتوان به نتایجی واقعی برای حل مسائل دست یافت.
نکته سوم: فهم جامعه از مبدأ و منتهای اعتراضات و اغتشاشات، نکته مهم دیگری است که اهالی جامعه را به نتایجی که بتوان میان واقعیتها و تحریفات تمییز و تفاوت قائل شد، اموری مانند اینکه؛
آیا این اغتشاشات تمام ماجرا است يا مقدمه برای فتنهگریهای بعدی و آتشافروزیهای خطرناک، اينها در حالی است که هدف اصلی و هجمه سنگین رسانهها به اذهان عموم و در کل جامعه است همانطور که در مقیاس کوچکتر، رواج شبهه در جامعه با هدف تزلزل افکار و اسقاط ارزشهای ثابت در جامعه است.
اصل اولی در دفع فتنهها توسط جامعه، شناخت دامهای شیاطین و زمین دشمن میباشد، لازمه این امر، آگاهی جامعه از تلهها و دامهایی است که شیاطین و دشمنان با تزویر خودساخته و تزئین اهداف خود و و عدههای پوچ در اذهان جامعه القاء میکنند، و در گام نخست به فکر تسخیر افکار و سپس ایجاد تردید و سستی نسبت به اعتقادات و ارزشها و سپس درصدد تفرقه و تجزیه و تقابل در میان امت اسلامی میکوشند، از اینرو باید در شناخت دامهای شیطان و زمین دشمنان کوشید تا خواسته یا ناخواسته، مقهور فریب شیطان و مسحور وعدههای دشمنان نشده و در زمینی که بعضا آن را برای رسیدن به مقاصد شوم، هموار معرفی میکند، ایفای نقش ننمائیم، امیرالمؤمنین امام علی (ع) در بیانی دقیق خطاب به آحاد جامعه میفرماید:
«فَلَا تَكُونُوا أَنْصَابَ الْفِتَنِ وَ أَعْلَامَ الْبِدَعِ وَ الْزَمُوا مَا عُقِدَ عَلَيْهِ حَبْلُ الْجَمَاعَةِ وَ بُنِيَتْ عَلَيْهِ أَرْكَانُ الطَّاعَةِ»(۷) سعى كنيد كه شما پرچم فتنهها و نشانههاى بدعتها نباشيد، و آنچه را كه پيوند امت اسلامى بدان استوار، و پايههاى طاعت بر آن پايدار است، بر خود لازم شماريد؛ حضرت در ادامهی همین فراز سفارشی اکید و هشداری جدّی بیان و اعلام میفرمایند: وَ اتَّقُوا مَدَارِجَ الشَّيْطَانِ وَ مَهَابِطَ الْعُدْوَانِ»(۸) و از گرفتار شدن در دامهاى شيطان، و قرار گرفتن در وادى دشمنىها بپرهيزيد.
هر چند عوامل غفلت جامعه، فراوان است اما آنجا که دشمنان با بهکارگیری معادلات پیچیده سعی در ایجاد غفلتزدگی جامعه میکنند، بهصورتی که حقائق دیده نشود و عَلَمهای ستیزهجویان به صورت عریان و نمایان با قصد بر هم زدن آسايش و امنیت و زدودن پایبندیهای جامعه در دروازه عقل و قلب جامعه، اردو میزنند تا نگاهها و سپس نظرها را بر پایههای سست تغییر دهند، در چنین آوردگاه که ظرف آن وجود و معرفت و بصیرت انسانها است، منجی انسان دوری از ابزار و فضای ایجاد غفلت است؛ در واقع فهم از هجمهها و اهداف این هجومها است که جامعه را بیدارتر و در برابر تیرهای سهمگین فتنه، پایدار و مقاوم میسازد. امیرالمؤمنین در بیانی تکاندهنده از سیر فتنهگری و مقاصد فتنهجویان است تا جامعه از بند غفلت، رهایی یابد و راهی برای تفوّق و استیلاء بر این حرکت مرموز یعنی ایجاد غفلت و فراموشی اصول و فروع، پیدا کند که بصیرت، تفکر و عبرتآموزی است.
«فَلْيَنْتَفِعِ امْرُؤٌ بِنَفْسِهِ، فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً، يَتَجَنَّبُ فِيهِ الصَّرْعَةَ فِي الْمَهَاوِي وَ الضَّلَالَ فِي الْمَغَاوِي، وَ لَا يُعِينُ عَلَى نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّفٍ فِي حَقٍّ أَوْ تَحْرِيفٍ فِي نُطْقٍ أَوْ تَخَوُّفٍ مِنْ صِدْقٍ»(۹) هر كس بايد از كار خويش بهره گيرد، و انسان بينا كسى است كه به درستى شنيد و انديشه كرد، پس به درستى نگريست و آگاه شد، و از عبرتها پند گرفت، سپس راه روشنى را پيمود، و از افتادن در پرتگاهها، و گم شدن در كوره راهها، دورى كرد، و كوشيد تا عدالت را پاس دارد و براى گمراهان جاى اعتراض باقى نگذارد، كه در حق سختگيرى كند، يا در سخن حق تحريف روا دارد، يا در گفتن سخن راست، بترسد.
جامعه متشکل از انسانهایی است که به همین جهت افکاری متنوع را در خود جای داده است؛ افکاری که میتواند در خدمت حق یا در خدمت باطل قرار بگیرند، این موضوع در میان خواص جامعه خود را بهتر نشان میدهد و معمولا تأثیر بالایی در زدودن فتنهها و یا برافروخته کردن بیشتر آن دارد، تاریخ و تجربه فهرستی از خواص را در خود جای داده است که محوریت فهم در جامعه و مقابله با دسیسهها بودهاند و جامعه را از درههای سقوط به دیار امن رهنمون ساختهاند و عکس آن نیز به وفور ثبت و درج گردیده؛ گروه خواص جزیی از جامعه هستند اما آنچه که برای اهالی جامعه اهمیت والایی دارد و کلیت جامعه را به جامعهای فهیم و نخبه ارتقاء میبخشد شناخت خواص و نوع رفتار آنان در دوره فتنه است که این نیز نه تنها از تکالیف عقیدتی و معرفتی جامعه است بلکه موجبات استحکام و اتحاد جامعه یا عکس آن را رقم میزند؛ امیرالمؤمنین امام علی (ع) در خطبهها و نانههای خود گاه جامعه را و گاه صنفی را و گاه فردی را مورد خطاب قرار میدهند تا تأثیر متقابل آنها در رویدادهای جامعه را تبیین همراه با هشدار نمایند. بیان جامع آن حصرت درباره ضرورت شناخت اصناف مردم در جامعه، نسخهی کاملی است بر اهمیت و بکار بستن بصیرت در شناخت افراد جابر در جامعه، میفرمایند:
«وَ النَّاسُ عَلَى أَرْبَعَةِ أَصْنَافٍ: مِنْهُمْ مَنْ لَا يَمْنَعُهُ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَهَانَةُ نَفْسِهِ وَ كَلَالَةُ حَدِّهِ وَ نَضِيضُ وَفْرِهِ. وَ مِنْهُمْ الْمُصْلِتُ لِسَيْفِهِ وَ الْمُعْلِنُ بِشَرِّهِ وَ الْمُجْلِبُ بِخَيْلِهِ وَ رَجِلِهِ قَدْ أَشْرَطَ نَفْسَهُ وَ أَوْبَقَ دِينَهُ لِحُطَامٍ يَنْتَهِزُهُ أَوْ مِقْنَبٍ يَقُودُهُ أَوْ مِنْبَرٍ يَفْرَعُهُ وَ لَبِئْسَ الْمَتْجَرُ أَنْ تَرَى الدُّنْيَا لِنَفْسِكَ ثَمَناً وَ مِمَّا لَكَ عِنْدَ اللَّهِ عِوَضاً. وَ مِنْهُمْ مَنْ يَطْلُبُ الدُّنْيَا بِعَمَلِ الْآخِرَةِ وَ لَا يَطْلُبُ الْآخِرَةَ بِعَمَلِ الدُّنْيَا قَدْ طَامَنَ مِنْ شَخْصِهِ وَ قَارَبَ مِنْ خَطْوِهِ وَ شَمَّرَ مِنْ ثَوْبِهِ وَ زَخْرَفَ مِنْ نَفْسِهِ لِلْأَمَانَةِ وَ اتَّخَذَ سِتْرَ اللَّهِ ذَرِيعَةً إِلَى الْمَعْصِيَةِ. وَ مِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْكِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ وَ انْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَى حَالِهِ فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ وَ تَزَيَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ وَ لَيْسَ مِنْ ذَلِكَ فِي مَرَاحٍ وَ لَا مَغْدًى»
مردم چهار گروه اند: ۱- گروهى اگر دست به فساد نمىزنند، براى اين است كه روحشان ناتوان، و شمشيرشان كند، و امكانات مالى در اختيار ندارند. ۲- گروه ديگر، آنان كه شمشير كشيده، و شرّ و فسادشان را آشكار كردهاند، لشكرهاى پياده و سواره خود را گرد آورده، و خود آماده كشتار ديگرانند. دين را براى به دست آوردن مال دنيا تباه كردند كه يا رييس و فرمانده گروهى شوند، يا بر بلندی فرا رفته، سخن بگویند؛ چه بد تجارتى، كه دنيا را بهاى جان خود بدانى، و با آنچه كه در نزد خداست معاوضه نمايى. ۳ - گروهى ديگر، با اعمال آخرت، دنيا را مىطلبند، و با اعمال دنيا در پى كسب مقامهاى معنوى آخرت نيستند، خود را كوچك و متواضع جلوه مىدهند، گامها را رياكارانه و كوتاه بر مىدارند، دامن خود را جمع كرده، خود را همانند مؤمنان واقعى مىآرايند، و پوشش الهى را وسيله نفاق و دو رويى و دنياطلبى خود قرار مىدهند. ۴- و برخى ديگر، با پستى و ذلّت و فقدان امكانات، از به دست آوردن قدرت محروم ماندهاند، كه خود را به زيور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشيدهاند، اينان هرگز و در هيچ زمانى از شب و روز، از زاهدان راستين نبودهاند.
آنچه در این ایام مشاهده شد، متحد شدن استکبار با کشورهای مستبد در راه انداختن جنگی کور و ترکیبی برای اختلاف و اغتشاش در جامعه اسلامی است و در اين حرکت مذبوحانه تمام امکانات خود را به کار بسته است، و هدف اصلی آنها بیشتر اختلاف در صفوف متحد جامعه و تضعیف! جریان مقتدر نظام اسلامی است، امیرالمؤمنین درباره خطر بنیامیه و جریان فتنهگر و سلطهجوی این گروه میفرمایند: «فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ عَمَّتْ خُطَّتُهَا وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ»(۱۱) فتنه آنان فتنهاى كور و ظلمانى كه سلطهاش همه جا را فرا گرفته و بلاى آن دامنگير نيكوكاران است.
خطاب امام(ع) به مردم و تعبیر از فتنه بنیامیه، به فتنه کور و ظلمانی تعبیری دقیق است که خطر آنها برای جامعه فراگیر و جدی است که عبرتها را در زمان کنونی بیشتر میکند و در اين ميان نقش عموم جامعه اسلامی بهویژه مسئولین و مدیران در زدودن بسترها و زمینههای وقوع فتنهها، اساسی و سرنوشتساز است تا بهانهها برای تکرار چنین رخدادهایی را بگيرد.
البته چنانکه این مطالب را عرض میکنیم، ایمان راسخ داریم که جامعه و امت اسلامی و مؤمن ایران عزیز و ملت غیور، در مقابل اینگونه دسیسهها چنانکه تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی مبیّن و مؤید آن است با در نظر داشتن ابعاد و زوایای وقایع و تبعیت از رهبری حکیم و درایت در عمل، توطئههای دشمنان را خنثی خواهد کرد و با عنایت و وعدههای الهی، شکست در اردوگاه دشمنان، امری محتوم است.
۱. اعراف - ۲۷
۲. توبه - ۴۷
۳. مائده - ۴۹
۴. آلعمران - ۷
۵. بقره - ۱۹۱
۶. بقره - ۲۱۷
۷. نهجالبلاغه - خطبه ۱۵۱
۸. همان - خطبه ۱۵۱
۹. همان - خطبه ۱۵۳
۱۰. همان - خطبه ۳۲
۱۱. همان - خطبه ۹۳
انتهای پیام