سیره امام حسن(ع)، توازن میان اندیشه و رفتار بود
کد خبر: 4049917
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۰

سیره امام حسن(ع)، توازن میان اندیشه و رفتار بود

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بیان اینکه امام حسن(ع) اندیشه و رفتار متوازنی داشت، گفت: ایشان در عین اینکه دردمند جامعه بود و به حقوق همگان توجه داشت، از نظر عبادت و معنویت نیز در اوج بود و هیچ کدام را به بهانه اهمیت دیگری نادیده نمی‌گرفت.

علی غلامی عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

حجت‌الاسلام والمسلمین علی غلامی‌دهقی، دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان به بیان مسئولیت‌های اجتماعی در رفتار و اندیشه امام حسن مجتبی(ع) پرداخت و اظهار کرد: سه عامل باعث شده تا نسبت به مسئولیت‌های اجتماعی در سیره ائمه(ع)، به‌خصوص زندگی امام حسن مجتبی(ع) اهتمام لازم را نداشته باشیم، یا از آن غفلت کنیم.

وی افزود: یکی از عوامل، برجسته شدن مسائل سیاسی است، به‌گونه‌ای که یک مسلمان و شیعه وقتی نام امام حسن(ع) را می‌شنود، مسئله صلح با معاویه را در نظر می‌آورد، یا وقتی نام امام رضا(ع) را می‌شنود، به ولایتعهدی ایشان فکر می‌کند. البته این‌ها مباحث مهمی است و باید درباره آنها بحث و گفت‌وگو شود، همان‌طور که تاکنون کتاب‌ها و مقالات متعددی در این خصوص نوشته شده است، ولی اهمیت و برجستگی این مسائل باعث شده تا از جنبه‌های دیگری که امام را به‌عنوان یک انسان فعال، پویا و بانشاط در تمام عرصه‌های زندگی اجتماعی معرفی می‌کند، غفلت شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان عامل دوم را افراط و تفریط در خصوص مباحث کلامی و اعتقادی مربوط به امامت دانست و گفت: اکنون در جامعه ما، دو گروه مقابل هم قرار دارند؛ یک طرف در خصوص کرامات، علم غیب و عصمت ائمه(ع) مبالغه می‌کنند و طرف دیگر که گرفتار تفریط هستند، به کلی منکر این مسائل می‌شوند و امام را در حد یک عالم و دانشمند معرفی می‌کنند، در حالی که اگر کسی راه میانه و خردمندانه را انتخاب کند، در خصوص علم غیب و عصمت امام نه گرفتار غلو و مبالغه می‌شود و نه دچار انکار، بلکه در حد یکی از شئونات امام معصوم به این مسئله نیز باور و اعتقاد دارد.

وی تصریح کرد: به تعبیر برخی از علما، امامت طریقیت برای توحید دارد، یعنی به خودی خود موضوعیت ندارد و به تعبیری، ابزاری برای رسیدن به خداشناسی، توحید و بندگی خداست، نه اینکه امام را آن‌قدر برجسته کنیم که از خدا غافل شویم، او را بالاتر از خدا انگاشته و به مقام الوهیت برسانیم و نه گرفتار تفریط شده و بگوییم ائمه(ع)، انسان‌هایی شبیه ما بودند و فقط علم‌شان بیشتر بود که هر دو دیدگاه نیز نادرست است.

مغرضان شخصیت امام حسن(ع) را تخریب کرده‌اند

حجت‌الاسلام غلامی بیان کرد: شخصیت امام حسن مجتبی(ع) از سوی مخالفان و مغرضان، یعنی بنی‌امیه و بنی‌عباس مورد تخریب و تهاجم قرار گرفته و نسبت‌های ناروایی به ایشان داده‌اند که نوعاً نویسندگان شیعه در مقام پاسخ دادن به این شبهات هستند و البته باید پاسخ دهند. نسبت‌های ناروایی مانند اینکه امام حسن(ع) زیاد همسر اختیار می‌کرده و طلاق می‌داده که عباسیان به ایشان نسبت داده‌اند، یا بنی‌امیه که گفته‌اند امام حسن(ع) مانند جدش، پیامبر(ص) نرم‌خو و اهل صلح بوده و امام حسین(ع) مانند پدرش، امیرالمؤمنین(ع) جنگجو بوده است و این دو را در مقابل هم قرار داده‌اند، در حالی که این چهار معصوم(ع) به اعتقاد ما شیعیان، نور واحدی هستند، هم جنگ داشته‌اند و هم صلح و معلوم است که اولویت آنها به‌عنوان یک انسان خردمند، صلح برای اجرای عدالت بوده است، مگر در مواقع ضروری که ناچار به دفاع بوده‌اند. در واقع، این سه عامل باعث شده تا از جنبه‌های دیگر زندگی ائمه(ع) که امروز به کار ما می‌آید، غفلت کنیم.

وی با تأکید بر اینکه امام حسن مجتبی(ع) رفتار و اندیشه‌ای متوازن داشت، اضافه کرد: در روایات متعدد آمده است که ایشان دو یا سه بار در طول عمر خود، نیمی از تمام اموالش را به مستمندان بخشید. در تاریخ، کمتر کسی سراغ داریم که چنین کاری انجام داده باشد، یا درب خانه‌اش همیشه به روی نیازمندان باز باشد و به‌گونه‌ای عمل کند که در عین اینکه قدرت و ثروت حاکمیت را در اختیار ندارد، مورد احترام جامعه باشد. در روایات تاریخی آمده است که وقتی حضرت از مسیری می‌گذشتند، مردم مدینه ایشان را کاملاً تکریم می‌کردند. مسائلی که در روضه‌ها بیان می‌شود، به دشمنان اهل بیت(ع) برمی‌گردد که به ایشان ظلم کردند و حقوقشان را نادیده گرفتند، وگرنه جامعه مسلمان به حضرت احترام می‌گذاشت، چون ایشان دردمند جامعه بود.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: نکته‌ای که باید به آن توجه کرد، اینکه امام حسن(ع) در عین حال که درد خلق را داشت، در اوج معنویت و عبادت نیز بود. مثلاً، در تاریخ آمده که ایشان ۲۰ بار پای پیاده به حج یا عمره رفته، یا وقتی در حال ساختن وضو برای نماز بود، رنگ رخساره‌اش زرد می‌شد و وقتی علت را از ایشان جویا می‌شدند، می‌گفت آیا می‌دانید قرار است در پیشگاه چه کسی بایستم و عبادت کنم؟ یا وقتی وارد مسجد می‌شد، این ذکر را بر زبان می‌آورد که بسیار زیبا و در اوج معنویت است: «ای خدای محسن و نیکوکار! من بدکار و خطاکار به در خانه‌ات آمده‌ام و مهمانت هستم.»

وی ادامه داد: همه این‌ها در حالی است که بخشی از افراد جامعه ما به بهانه اینکه دردمند دیگران هستند، می‌گویند فقط کافی است دست بینوایی را بگیریم و هر کار دیگری که انجام ندهیم، اهمیت ندارد، در حالی که این‌طور نیست. اخیراً شخصی در فضای مجازی نقل می‌کرد که منصور حلاج در ماه مبارک رمضان نزد جذامیان رفت و برای اینکه آنها دل‌شکسته نشوند، روزه‌اش را شکست. به دنبال نقل این ماجرا، قیل و قال زیادی در جامعه شکل گرفت، مبنی بر اینکه مبادا دل بشکنید، روزه شکستید، اشکالی ندارد، در حالی که سیره امام حسن(ع) این است که نه دل بشکن و نه روزه. گاهی در جامعه گفته می‌شود، به جای اینکه زیارت بروید، هزینه آن را صرف خرید جهیزیه کنید، در حالی که هیچ منافاتی ندارد که کسی هم جهیزیه برای نیازمندی بخرد و هم واجبات و مناسک دینی‌اش را انجام دهد. در واقع، امام حسن(ع) مسئولیت‌های اجتماعی را به صورت متوازن در کنار عبادت و معنویت انجام می‌داد.

انسان خردمند متوازن عمل می‌کند

حجت‌الاسلام غلامی تصریح کرد: درست است که دل باید پاک باشد، قرآن نیز می‌گوید: «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ؛ مگر كسى كه دلى پاک به سوى خدا بياورد.» ولی دل پاک همین‌طوری به دست نمی‌آید، بلکه به اندیشه و رفتار پاک نیاز دارد. وقتی به متخصص تغذیه مراجعه می‌کنیم، در عین حال که می‌گوید این مقدار پروتئین مصرف کنید، دستور مصرف میزانی از ویتامین را نیز می‌دهد و به‌دلیل اهمیت پروتئین، سایر مواد را نادیده نمی‌گیرد. قرآن هر گاه بحث نماز را مطرح می‌کند، نمازگزاران را افرادی می‌داند که به اطعام مساکین و دستگیری از بینوایان اهتمام زیادی می‌ورزند، هم نمازگزارند و هم درد خلق را دارند. به قول استاد شهید مطهری، انسان مؤمن خردمند به همان میزان که درد خدا دارد، درد خلق نیز دارد. اگر فقط به عبادت و معنویت بچسبیم و از جامعه کناره‌گیری کنیم، این روش انبیا و ائمه(ع) نیست. از آن طرف نیز به بهانه اینکه می‌خواهیم درد دردمندان را بشنویم و معلوم هم نیست چقدر به آن عمل کنیم و مباحث معنوی و عبادات را نادیده بگیریم، این نیز درست نیست. یک انسان خردمند متوازن عمل می‌کند.

وی با بیان اینکه امروز یکی از مهم‌ترین نهادها در زمینه مسئولیت‌های اجتماعی و فرهنگی، نهاد مسجد است، گفت: در حدیثی از امام حسن مجتبی(ع)، کارکردهای مسجد که امروز به شدت به آن نیاز داریم، به زیبایی معرفی شده است. بنا به فرمایش ایشان، کسی که پیوسته به مسجد رفت‌وآمد می‌کند، باید یکی از ثمرات هشت‌گانه نصیبش شود. اگر این ثمرات وجود ندارد، به این دلیل است که روحانی مسجد آن‌طور که باید و شاید نمی‌تواند محیط را اداره کند، اولویت‌ها را نمی‌شناسد و نمی‌داند چه مسائلی را باید با این نمازگزاران مطرح کند، همان‌طور که متأسفانه بعضی از تریبون‌داران اولویت‌ها را نمی‌شناسند و واژه‌ها و عبارت‌هایی به کار می‌برند که بهانه دست مغرضان و مخالفان می‌دهد.

دانشیار گروه معارف اسلامی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بیان کرد: بر اساس روایت امام حسن مجتبی(ع)، اولین فایده رفت‌وآمد به مسجد این است که پایه اعتقادات دینی در انسان مستحکم می‌شود و به تعبیر امیرالمؤمنین(ع)، انسان یک ایمان ثابت و مستمر به دست می‌آورد، نه یک ایمان مبتنی بر احساسات که با کوچک‌ترین شبهه و دلزدگی، تزلزل پیدا می‌کند. در مرتبه دوم، مسجد باعث می‌شود انسان دوستان مؤمن و خردمندی پیدا کند که می‌توانند در کنار یکدیگر، گره‌ای از مشکلات جامعه باز کنند. به همین دلیل، این همه بر مسجد تأکید شده است.

وی افزود: در مرتبه سوم، انسان وقتی به مسجد می‌رود، باید دانش تازه و حرف نویی به دست آورد، نه اینکه همه چیز برایش تکرار مکررات باشد و این مسئولیت امام جماعت و تریبون‌داران در مساجد را سنگین‌تر می‌کند. چهارم، در مسجد باید انتظار داشت که رحمت خدا اعم از رحمانی و رحیمی شامل حال انسان شود. پنجم، گاهی کسی با گره‌ای مواجه است و وقتی به مسجد می‌رود، باید از امام جماعت یا دوستانش حرفی بشنود که برایش راهگشا باشد و راه را نشانش دهد. ششم، اگر دچار شبهه یا گمراهی شده، از او دستگیری شود. هفتم، انسان در نتیجه رفت‌وآمد به مسجد باید نافرمانی‌ها را کنار بگذارد، نمی‌توان به مسجد رفت‌وآمد داشت و در عین حال، مرتکب گناه شد. این ترک گناه هم از باب عشق به خداوند اتفاق می‌افتد و هم به‌دلیل ترس از خشیت الهی. محبت و خشیت خدا، ریشه در معرفت به خدا دارد. هر چه انسان معرفت و شناخت بیشتری نسبت به خدا داشته باشد، طبیعتاً محبتش به خدا نیز بیشتر است. قرآن می‌فرماید: «...وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ...؛ كسانى كه ايمان آورده‏‌اند، به خدا محبت بيشترى دارند.»

حجت‌الاسلام غلامی اظهار کرد: امام حسن مجتبی(ع) در کنار رسیدگی به نیازمندان، به حقوق مردم و همسایگان نیز توجه زیادی داشت. کمتر کسی به روایت مشهور حضرت زهرا(س) توجه دارد که می‌گوید: «الجارُ ثُمَّ الدّارُ؛ اول همسایه، سپس خانه خود». راوی این روایت، امام حسن(ع) است که می‌فرماید: شب جمعه‌ای، مادرم، فاطمه(س) را دیدم که تا سحر مشغول عبادت و راز و نیاز بود و مؤمنین و مؤمنات را بسیار دعا می‌کرد، سحرگاه به ایشان گفتم چرا فقط برای دیگران دعا می‌کنید و مادر پاسخ داد که «الجارُ ثُمَّ الدّارُ.» این ماجرا، هم تربیت مادر نسبت به فرزند را نشان می‌دهد و هم توجهی که امام نسبت به رفتار مادر خود دارد که برایش ایجاد سؤال کرده، یا عمداً این سؤال را مطرح می‌کند تا آموزشی برای آیندگان باشد.

وی اضافه کرد: امام حسن(ع) در روایت دیگری می‌فرماید: «آشناترین انسان‌ها به حقوق مردم و برادران دینی‌شان، بالاترین جایگاه را نزد خدا دارند.» همچنین می‌فرماید: «هر کس در برابر مردم و برادران دینی‌اش متواضع باشد، از صدیقین و شیعیان علی بن ابیطالب(ع) به شمار می‌رود.» در واقع، اگر کسی ادعا می‌کند شیعه امیرالمؤمنین(ع) است، باید از نظر ادای حقوق همنوعان خود نمره بسیار بالایی دریافت کند و اگر ما در این زمینه ضعیف عمل می‌کنیم، نشان‌دهنده این است که در عمل شیعه نیستیم.

جایگاه فعالیت فرهنگی در سیره امام حسن(ع)

این استاد دانشگاه نکته قابل توجه دیگر در سیره امام حسن(ع) را فعالیت‌های فرهنگی بسیار زیاد ایشان دانست و گفت: امام اگرچه از روی اجبار و تحمیل، مجبور به واگذاری حاکمیت به معاویه شد، آن هم بر اساس مصلحت‌هایی که اولویت داشت، از جمله حفظ شیعیان و اینکه نمی‌خواست موضع خود را به مردم تحمیل کند، چون متوجه بود که اکثر مردم خواستار جنگ با معاویه نیستند، خسته شده‌اند، شهید زیاد داده‌اند و دیگر آمادگی جنگ ندارند، ولی در طول 10 سالی که خلافت در اختیار معاویه قرار داشت، این‌طور نبود که امام فقط مشغول عبادت باشد، بلکه اولین فعالیت ایشان، تربیت نیروهای فرهنگی و سیاسی بود.

وی ادامه داد: درست است که نیروها آمادگی به دست گرفتن قدرت را نداشتند، ولی امام از فعالیت فرهنگی عقب‌نشینی نکرد، از تمام شاگردان امیرالمؤمنین(ع) که در سایه تربیت ایشان رشد کرده بودند، حمایت می‌کرد و همان روش پدر در شاگردپروری را ادامه می‌داد. تلاش ایشان معطوف به این بود که شاگردان پدر را از نظر فرهنگی سیراب کند و از طرف دیگر، چون معاویه در دوران حکومت خود بدعت‌ها و تحریف‌های زیادی ایجاد کرده بود، امام تلاش می‌کرد فرهنگ اصیل و ناب اسلامی را در برابر حاکمیت معاویه ارائه دهد.

حجت‌الاسلام غلامی افزود: در منابع تاریخی متقن آمده است که گروهی از مردم مدینه به شام نزد معاویه رفتند، وی از آنها احوال امام حسن(ع) را پرسید، مردی قریشی بلند شد و گفت ایشان صبح که به مسجد می‌آید، تا طلوع آفتاب مشغول عبادت و راز و نیاز است و سپس تا ظهر در مسجد حضور دارد و به بیان احکام و آموزش معارف دینی می‌پردازد، ساعتی را مردان در حضور ایشان آموزش می‌بینند و بخشی از زمان نیز به آموزش زنان اختصاص دارد. یا مثلاً گفته می‌شود وقتی امام در مسجد حضور داشت، افرادی مانند عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر نیز در مسجد حضور داشتند، ولی مرجع مردم برای پاسخ نهایی به سؤالات، امام حسن مجتبی(ع) بود، به‌گونه‌ای که اگر کسانی جدال می‌کردند و دنبال ایجاد شبهه بودند، این امام حسن(ع) بود که پاسخ‌های علمی به آنها ارائه می‌داد. این‌ها نشان می‌دهد ائمه(ع) اگر هم به قدرت نرسیدند، از نظر فرهنگی بسیار فعال بودند که در منابع تاریخی متعدد به این موضوع اشاره شده است.

امام حسن(ع)؛ تجسم تام و تمام عقلانیت

وی با بیان اینکه تاریخ، امام حسن(ع) را به‌عنوان دارنده رفتار عقلانی می‌شناسد، گفت: این روایت را باید بسیار برجسته کرد که پیامبر اکرم(ص) درباره امام حسن(ع) فرمود و آن روایت این است که: «اگر عقل در قالب انسانی جلوه‌گر شود، آن انسان حسن(ع) خواهد بود.» در واقع، تمام وجود امام حسن(ع) را عقلانیت و رفتار خردمندانه فرا گرفته و این برای ما بسیار آموزنده است. متأسفانه بخشی از مذهبیون جامعه، به جای عقلانیت فقط به احساسات می‌پردازند. چرا باید پای روضه یک مداح که البته مورد احترام است، صدها جوان سینه بزنند، ولی پای مجلس سخنرانی یک حکیم، فیلسوف و استاد اخلاق نیمی از جمعیت نیز حضور نداشته باشند؟ چون مداحی و روضه‌خوانی احساسات‌شان را تحریک می‌کند و بعد هم که از مجلس خارج می‌شوند، معلوم نیست چقدر برایشان سودمندی داشته باشد. کسی که سخنان خردمندانه و عقلانی بیان می‌کند، تعداد کمی پای صحبتش حضور دارند، چون انسان کمتر زیر بار رفتار عقلانی می‌رود و اصلاً همه خیال می‌کنند دانای کل هستند، در حالی که ما از نظر فکری و اکتسابی نیازمند تقویت عقلانیت هستیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اظهار کرد: امام حسن(ع) در روایتی می‌فرماید: کسی که عقل ندارد، ادب ندارد؛ کسی که همت ندارد، مروت ندارد؛ کسی که دین ندارد، حیا ندارد و... . ایشان در روایتی دیگر، مکارم‌الاخلاق را برمی‌شمارد که عبارت است از  راستگویی، شجاعانه حرف راست را زدن، دستگیری از نیازمندان، حسن خلق، پاداش مناسب به خدمات دیگران، صله رحم و احیای پیوندهای خانوادگی، حمایت از همسایه، حق‌شناسی نسبت به هم‌نشینان، مهمان‌نوازی و در پایان، اصلی‌ترین و بالاترین مورد را حیا و شرم ذکر می‌کند، در برابر خدا، مخلوقات و همنوعان.

وی ادامه داد: این روایت از ایشان نیز بسیار جالب توجه است که می‌فرماید: «خردمندی موجب معاشرت نیکو با مردم است.» در واقع، انسان‌های بااخلاق، خردمندترین افراد هستند. در ادامه می‌گوید: «به وسیله عقل، خوشبختی و سعادت هر دو جهان به دست می‌آید.» یعنی هر کس از عقل محروم باشد، از سعادت هر دو جهان محروم خواهد شد. خدا به همه عقل عطا کرده، پس چگونه می‌شود که انسان از عقل محروم باشد؟ منظور این است که عقل را با آموزش، مطالعه و نشستن پای صحبت بزرگان تقویت نکرده، بنابراین عقلانیت اصلی‌اش را نیز از دست داده و یا به فرموده قرآن کریم، عقل دارد، ولی آن را به کار نمی‌گیرد. بنابراین، تمام رفتارهای امام حسن(ع)، از جمله رفتار سیاسی ایشان در صلح با معاویه، کاملاً مدبرانه، حکیمانه و عقلانی بود.

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محمدباقر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۰۱/۲۹ - ۲۱:۰۵
0
0
بسیار عالی
captcha