به گزارش ایکنا، مجموعه درسگفتارهایی با عنوان «مشقی برای قرآنخوانی؛ اصلاح رویکرد رجوع به قرآن» ویژه ماه مبارک رمضان در ۳۰ قسمت تهیه شده است که شش قسمت آن با تدریس احمدرضا اخوت، پژوهشگر قرآنی ارائه شد. از قسمت هفتم تا دوازدهم نیز به تدریس رضا دژبخش، کارشناس قرآنی و مسئول مدرسه تزکیه و تعلیم دانشگاه تهران، اختصاص داشت. حال از قسمت سیزدهم تا هفدهم را کاظم رجبعلی، عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران، تدریس خواهد کرد. در ادامه متن و فیلم سخنان ایشان را بخوانید و ببینید؛
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
در مورد اصلاح رویکرد به قرآن صحبت میکردیم. چرا اصلاح رویکرد؟ به خاطر اینکه برای ظرفیت و ثروتی که 1400 سال در اختیار ما بوده، امکان استفاده فراهم نشده است. ما با اینکه قرآن داریم، فقیریم. خب، باید دیدمان را تصحیح کنیم. یک جای کار غلط است. قرآن که غلط نیست. رویکرد ما غلط است و باید اصلاح کنیم.
موارد و نکاتی گفته شد. یکی از مواردی که باید اصلاح شود، نحوه یادگیری است. در یادگیری اشاراتی داشتیم. اینکه شما باید به این سؤالات توجه کنید که فرستنده این کلمات(خدا) چه قصد و غرضی داشته است؟ باید به این موضوع فکر کنید و وارد قرآن شوید. این امر به شما در یادگیری کمک میکند. گفتیم که در یادگیری باید به کلمات، آیات، جملات و موضوعات بپردازید و آنها را بیاموزید.
امروز میخواهیم در مورد روشی در یادگیری صحبت کنیم که اگر رویکردمان اصلاح شده باشد و بفهمیم که اینطور باید یاد بگیریم، بسیار در بهره بردن از قرآن به ما کمک میکند و آن کتابت و نوشتن است. باید بنویسیم و در یادگیریمان از نوشتن کمک بگیریم تا رویکردمان اصلاح شود. مواردی هم در این موضوع وجود دارد که گفتن آن خالی از فایده نیست و بسیار کمکمان میکند.
به هر حال آدمی که میخواهد یاد بگیرد باید برای یادگیری زمان بگذارد. باید برای فهمیدن بیشتر تکرار و عمل و جستوجو کند. این امکان وقتی فراهم میشود که از ظرفیت کتاب و کتابت استفاده کنیم. اصلاً به این موضوع فکر کردهای که قرآن به شکل کتاب شده که در اختیار نسلها قرار گرفته. انگار خدا اراده کرده است که نظام آموزشیاش در اختیار ما قرار بگیرد. پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به این موضوع پرداختند تا این موضوع را نهادینه کند.
در یادگیری و نوشتن باید بدانیم که یکسری نکات هست و دقت بر آن و پیشنهادهایی که وجود دارد لازم است. اولین پیشنهاد این است که ما باید هرچه را که میفهمیم، بنویسیم.
پیشنهاد دوم این است که باید معلوم کنیم چه چیزی را یاد میگیریم و موضوع درباره چیست و تمرکزمان مشخص شود که با نوشتن این اتفاق میافتد و باید در نوشتنمان این را لحاظ کنیم.
سومین نکته این است که باید یادآوری داشته باشیم. اگر در یادگیری یادآوری، مرور و دوبارهخوانی وجود نداشته باشد، هدف محقق نمیشود. نوشتن را طوری در نظر بگیرید که این ظرفیت در آن به وجود بیاید و وجود داشته باشد.
چهارمین نکته این است که معلوم شود چقدر وقت میگذاریم. بسیاری از ما فکر میکنیم که بلد هستیم، خواندیم و وقت گذاشتیم، ولی چون دقایق و زمانش مشخص نیست گاهی فکر میکنیم که ما به آموزش اشتغال داشتهایم و یاد گرفتهایم.
نکته بعدی این است که باید نکات و مطالبمان را به شکلی ثبت کنیم که مقدمه یکدیگر شوند و بتوانیم استنتاج کنیم، مثلاً وقتی نکته اول و دوم را فهمیدیم، بتوانیم از آن نکته سوم را نتیجه بگیریم و همه این اهداف با کتابت اتفاق میافتد.
نکته ششم این است که باید از حالت سخنرانی و شنیدن مطلق خارج شویم و کتابت حتماً به ما کمک میکند.
آخرین نکته این است که ما باید درک داشته باشیم و عین معلمها بخوانیم. معلمها طوری میخوانند که بتوان آن را به دیگران فهماند و انتقال داد؛ چون اینگونه میخوانند، خودشان هم خوب میفهمند. خواندن همانند معلمان، بخشی از آموزش است و کمک بسیاری میکند.
این بحث را در این نقطه به اتمام میرسانیم و در جلسات بعدی ادامه آن را پی میگیریم.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ».
انتهای پیام