به گزارش خبرنگار ایکنا، پنل اول نشست جهاد تبیینی «آسیبشناسی پروژه عادی سازی روابط کشورهای اسلامی و رژیم صهیونیستی؛ توافقنامه صلح ابراهیمی» دهم آذر، با حضور حمیدرضا حسینیدانا؛ رئیس اندیشکده راهبردی رسانهها و فضای مجازی، سیدوحید کریمی؛ کارشناس ارشد مطالعات آمریکا، علیرضا مقدم؛ کارشناس مسائل منطقه و حجتالاسلام و المسلمین مهدی جهان؛ پژوهشگر فلسفه اسلامی، در خبرگزاری ایکنا و با همکاری اندیشکده غربشناسی، اندیشکده راهبردی رسانهها و فضای مجازی، هسته پژوهشی پدافند رسانهای دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند و اندیشگاه سیاستپژوهی و راهبردنگاری سازمان بسیج اساتید کشور برگزار شد.
حمیدرضا حسینیدانا در این نشست درباره پروژه عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی و اسلامی و با رژیم صهیونیستی گفت: در طول سالهایی که از شکلگیری رژیم غاصب صهیونیستی میگذرد این رژیم طبق عادت همیشگی از سال ۱۹۴۸ و جنگهای اعراب و اسرائیل تا امروز در مقاطعی هر وقت توانسته نیرو جمع کرده و به سمت فلسطینیها و کشورهای اسلامی همسایه حرکت کرده تا اندیشه «نیل تا فرات» و پس از فراتش را پیاده کند و هر جا هم خسته و ناتوان شده اقدام به بستن پیمانهای صلح کرده است؛ کمپ دیوید، پیمان اسلو، توافق الخلیل، آتشبسهای پیش دستانه در جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه و غیره.
وی با بیان اینکه در واقع این پیمانهای صلح زمانی اتفاق افتاده که اسرائیل در موضع ضعف بوده است و این پیمانهای به اصطلاح صلح را با هدف تقویت و تجهیز خود برای حملات بعدی امضا میکند گرچه خود اسرائیل هم به نوعی در محاصره فلسطینیها، کشورهای عربی و اسلامی و جنبشهای آزادیخواه مخالف این رژیم قرار دارد، یادآور شد: آنچه بعد از کمپ دیوید رخ داد این بود که رژیم صهیونیستی علاقهمند است در یک فضای آرام اهدافش را پیش ببرد به همین دلیل از حدود ۴ سال پیش طرحی از سوی دو اندیشکده آمریکایی مطرح شد که امروز به پیمان صلح ابراهیمی معروف است.
رئیس اندیشکده راهبردی رسانهها و فضای مجازی بیان کرد: یکی از این اندیشکدهها، اندیشکده «ارتباطات برای صلح» است که دنیس راس، دیپلمات معروف آمریکایی، مؤسس آن است. دنیس راس سالها و چند دهه علیه شوروی و روسیه توطئهچینی کرده و از همین تجربه او علیه ایران و کشورهای محور مقاومت استفاده میشود. این اندیشکده با کشورهای عربی و اسلامی برای امضا توافقنامه صلح با رژیم صهیونیستی گفتگو و رایزنی میکند. اندیشکده دوم که پیشگامتر است مربوط به داماد ترامپ، جرد کوشنر، است که با دریافت مبالغ بالا از داخل و خارج امریکا سعی میکند کشورهای اسلامی را به امضای این توافقنامه نزدیک کند.
این کارشناس حوزه رسانه و فضای مجازی اظهار کرد: مهمترین ابعاد این توافق صلح نادیده گرفتن حقوق مردم فلسطین است و اصلاً فلسطینیها دیده نشدهاند. از طرفی این پیمان میتواند تهدید نوینی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران باشد که لازم است در سطح دولت و متفکران و رسانهها راهبردهای مناسب درباره آن اتخاذ شود تا بازدارندگی نرم را برای کشور ایجاد کنیم تا دشمن حضور خود را در این منطقه پرهزینه احساس کند.
دومین سخنران این نشست سیدوحید کریمی، کارشناس ارشد مطالعات آمریکا بود که به فلسفه تشکیل رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت: کلاً فلسفه وجودی رژیم صهیونیستی این بود که سد و مانعی برای نفوذ مسلمانان و اسلام در قاره اروپا شود، اما امروز به دلیل حضور جمهوری اسلامی ایران در مدیترانه و قدرت جبهه مقاومت، جایگاه اسرائیل در منطقه و حتی آمریکا رو به افول است.
وی به ضرورت تقویت قدرت نرم جمهوری اسلامی در منطقه با هدف مقابله با توافقنامه صلح ابراهیمی اشاره کرد و افزود: الحمدالله ما در میدان قوی هستیم، اما باید قدرت نرم را در کنار قدرت سخت تقویت کرد و حتماً برای تقویت قدرت نرم باید به شرایط داخلی رسیدگی شود. متأسفانه به خاطر ضعف در درک مفاهیم مرتبط با کلمه شناخت در حوزه قدرت نرم ضعف داریم. به باور من برای تقویت قدرت نرم نیاز به شهید سلیمانیها داریم. همچنین باید نخبگان و رسانههای کشور به یک مخرج مشترک دست پیدا کنند. متأسفانه در میان نخبگان ایرانی درباره اسرائیل تعدد افکار وجود دارد و حتماً این افکار باید تجمیع و عملیاتی شوند.
این پژوهشگر روابط مطالعات منطقهای در کنار تقویت قدرت نرم، حضور جمهوری اسلامی در مدیترانه را یکی دیگر از راههای مهار قدرت اسرائیل و محدود کردن این رژیم دانست و در اینباره گفت: من در یکی از مقالات خود بر نیاز ترکیه به نفت مدیترانه تأکید کردم و گفتم که ایران میتوانست تحت عنوان کمک به ترکیه در مدیترانه حضور خود را تقویت کند. اگر در مدیترانه حضور فعال داشته باشیم، در اصل ماهیت وجودی اسرائیل را از بین خواهیم برد. الحمدالله رهبر معظم انقلاب برای بهبود شرایط دستور دادهاند که ناوگان دریایی ایران فعال شود و این میتواند نکته مثبتی باشد.
کریمی در بخش دیگری از سخنرانی خود «بهره بردن از قدرت لابیهای موجود در واشینگتن» را به عنوان سومین راهکار در مقابله با توافقنامه صلح ابراهیمی نام برد و تأکید کرد: استفاده از لابیها صرفاً نباید برای روابط دوجانبه باشد، بلکه باید با هدف پیشگیری مورد استفاده قرار گیرد تا مبادا دیگران آمریکا را اجیر نکنند. به عنوان مثال لابی ارامنه بسیار در آمریکا قوی هستند و حتی اعراب هم برای اینکه آمریکا را به جان دشمنان خود بیندازند از لابی ارمنی در این کشور استفاده میکنند.
وی چهارمین راهکار برای مقابله با این توافقنامه را تشکیل یک سازمان واحد و قوی اقتصادی در منطقه عنوان کرد و گفت: تنها ضعف منطقه اقتصاد است و اگر بتوان پلتفرم اقتصادی در منطقه ایجاد کرد، قطعاً کشورهای منطقه از آن استقبال خواهند کرد، اما متأسفانه تنها پلتفرم اقتصادی موجود همان اکو است که خیلی مورد استفاده قرار نگرفته است.
حجتالاسلام والمسلمین سیدابوالفتح دعوتی، محقق و پژوهشگر قرآنی به عنوان سومین سخنران این نشست علمی گفت: صهیونیستها از سال ۷۰ میلادی تا ۱۹۴۸ میلادی از این منطقه خارج شده بودند و در این مدت آواره و سرگردان در دنیا بودند و در گتوها و ... زندگی میکردند و تا به حال اینجا نبودند. در تفاسیر قرآن آمده است که سفیانیهای روزگار یا قدرتهای استکباری اینها را به این منطقه میآورند، زیرا حضرت داوود (ع) و عیسی (ع) آنها را لعنت کردند که دیگر ساکن اینجا نشوند.
وی اظهار کرد: به نظر من آمدن اسرائیل به منطقه مانند رفتن شاه به تخت جمشید است که مایه سقوطش شد. اینها هم که به این خانه و سرزمین آمدهاند، زوال پیدا میکنند. به عبارتی آمدهاند که نابود شوند. باید به امت اسلام گفت اینها به این منطقه نیامدند که بمانند بلکه قرار است به عقوبتی بدتر از بختالنصر آن هم به دست علما و مومنان و ولایت فقیه و ... دچار شوند. این معنای «إِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا» است.
این محقق قرآنی معتقد است، حضور اسرائیل زمینه قیام امت اسلامی است که شروع شده است و ملتهای اسلامی علیه آنها به پا میخیزند. در واقع حضور آنها در منطقه و ستم آنها مایه بیداری و هوشیاری امت اسلامی میشود.
دعوتی با بیان اینکه به نظر من ایرانیها هستند که میتوانند اسرائیلیها را به نفع فلسطینیها از این سرزمین خارج کنند، گفت: باید این مباحث را نه فقط در ایران بلکه در جهان اسلام بیان کرد و به نوعی به گوش همه امت اسلامی رساند تا مردمی شود.
حجتالاسلام والمسلمین مهدی جهان، پژوهشگر فلسفه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی چهارمین سخنرانی بود که در این نشست به تحلیل ابعاد توافقنامه صلح ابراهیمی پرداخت و در این رابطه گفت: بیانیه مشترک امارات، آمریکا و رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۰ حاوی عنوانی بود که مدلی برای توافقنامه بعدی با بحرین و اردن شد. پیش از این سه توافقنامه هم متنی نوشته شد که بیان کردند که ادیان توحیدی مانند اسلام، مسیحیت و یهود میتوانند با هم دوست باشند. چون همگی از اولاد پیامبری به نام ابراهیم (ع) هستند و او فرزندانی داشته که این فرزندان ادیانی را به نام ادیان توحیدی ترویج دادند و لذا پیروان این ادیان میتوانند با هم ارتباط داشته باشند.
وی با بیان اینکه با این تحلیل ماهیت پیمان ابراهیم از یک بنای سیاسی و دینی محض فراتر میرود، اظهار کرد: اگر سخنرانی سه مقام یهودی اسرائیلی، مسیحی آمریکایی و مسلمان عرب اماراتی را در نشست امضای توافقنامه بررسی کنیم متوجه قضیه میشویم. از نظر آنها این یک راه جدید ناشی از سرخوردگی از سیاستهای اجتماعی و سیاسی در دنیاست و میخواهیم حرف جدیدی را بزنیم. پژوهشگر فلسفه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود اینکه طرف مقابل اسرائیل، فلسطینیها هستند، اما فلسطینیها در این توافقنامه صلح جایی ندارند، گفت: اعتقاد من این است که عناصر فکری معاهده ابراهیم نشان میدهد که به طور مستقیم جریان روشنفکری را در کشورها هدف قرار داده است. اسرائیل متوجه شده با سیاستمدارها نمیتواند ارتباط برقرار کند، چون آنها دنبال معامله هستند و از طرفی سیاستمدارها تغییر پیدا میکنند و جریانات انتفاضه و انقلابها که در چند سال اخیر در کشورهای عربی پدید آمده در حال تغییر معادلات سیاسی است.
وی افزود: در واقع اسرائیل میخواهد با این معادلات سیاسی کاری انجام دهد و از طرفی فیلسوفی مانند کانت هم نیست که برای او فلسفه جدید تدوین کند. تمام نگاه اسرائیل به عملگرایی محض منفعتطلبانه آمریکاست که میگوید یا با مایی یا بر مایی. در واقع آمریکاییها واقعگرایی عجیب و غریبی در فلسفه خودشان دارند.
علیرضا مقدم آخرین سخنران این نشست بود که در ابتدا به ضعفهای موجود در بررسی مسئله فلسطین اشاره کرد و گفت: نسبت به بررسی مسئله فلسطین با برخی ایرادات و ضعفها مواجه هستیم. متأسفانه ما در خصوص مسئله فلسطین و صلح اعراب و اسرائیل متعدد سخت گفتهایم و بیشتر این سخنان جنبه شعاری و تبلیغاتی داشته است، اما هرگز درباره اینکه واقعاً مسئله فلسطین و مواضع کشورهای عربی نسبت به آن چه بوده سخن نگفتهایم.
وی در تحلیل عوامل مؤثر بر پیوستن اعراب به توافقنامه صلح ابراهیمی به رخدادهای تاریخی اعم از چهار دوره جنگ میان اعراب و اسرائیل، تحولات منطقهای، جهانی و داخلی مانند تغییر رویکرد چین و شوروی و حمایت قاطع آمریکا از اسرائیل و نیز به وجود آمدن گروههای اسلامگرا و واهمه گروههای فلسطینی از آنها اشاره کرد.
پژوهشگر حوزه مطالعات منطقهای تأکید کرد: مجموعه این تحولات منجر به این شد که کشورهای عربی به صورت عام و گروههای فلسطینی به صورت خاص چارهای جز ورود به روند صلح با اسرائیل نداشته باشند.
مقدم با بیان اینکه مسئله کشورهای عربی تشکیل دولت فلسطینی است نه نابودی اسرائیل گفت: کشورهای عربی که در سال ۱۹۴۸ خواستار نابودی اسرائیل بودند امروز به دنبال این هستند که اسرائیل اجازه دهد دولت فلسطینی شکل بگیرد. درواقع کشورهای عربی میگویند از وضعیت کنونی خسته شدهاند.
انتهای پیام