روز گذشته احمد نادری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، که در یکصد و چهلوسومین نشست اتحادیه جهانی بینالمجالس در اسپانیا به همراه هیئتی از نمایندگان خانه ملت حضور یافته بود عکسها و توئیتی از خود مبنی بر حضور در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو برای تماشای بازی رئال مادرید و سویا منتشر کرد. او در توئیتش توضیح داد که با هدف مردمنگاری طرفداران رئال مادرید بعد ازمدتها پا به استادیوم گذاشته است.
این عکسها و توئیت نادری با اعتراضاتی مواجه شد که وی در واکنش اعلام کرد اگر باعث رنجش خاطر شده عذرخواهی میکند. اما سؤال این است که او به عنوان نماینده مجلس و منتخب مردم تهران و مدعی انقلابی و مردمی بودن چگونه متوجه نبود که این انتشار این عکسها موجب آزردگی خاطر، ناراحتی و خشم مردمی نمیشود که در یکی دوسال اخیر به شدت تحت فشارها و تنگناهای معیشتی و اقتصادی، بحران آب و محیط زیست و ...هستند و با افزایش روزانه قیمتها و تورم کمرشکن و کاهش وحشتناک ارزرش پول ملی، به سختی گذران زندگی میکنند و بدتر اینکه تلاش میکند حضور تفریحی خود در یک استادیوم بسیار شیک را در پوشش الفاظ و اصطلاحات علمی مخفی کرده و این تفریح و خوشگذرانی در حین یک انجام یک ماموریت دولتی را به مثابه یک کار پژوهشی و علمی به مردم کشورش قالب کند. از قضا این نماینده عزیز در آماری که اخیرا منتشر شده جزو چند نمایندهای است که کمترین مشارکت را در رأیگیریهای مجلس داشتهاند و به عبارتی حتی زحمت دادن رأی ممتنع را نیز به خود ندادهاند.
نفس اینکه نماینده مردم به تناسب رفتارش با شرایط سخت زندگی مردم آگاهی ندارد نشانه این است که انقلابی و مردمی بودن به ادعا نیست و در میدان و صحنه عمل است که بسیاری از این ادعاها ثابت میشود؛ به تعبیر رهبر معظم انقلاب «انقلابینمایی غیر از انقلابیگری است؛ انقلابینمایی [یعنی] آدم جوری عمل کند که کأنّه ما [انقلابی هستیم]؛ انقلابیگری کار سختی است؛ پابندی لازم دارد، تدیّن لازم دارد.» (بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، 6 دی 1396)
امروز به واسطه فضای مجازی و گسترش امکان دسترسی به اطلاعات تک تک رفتار مسئولان زیر ذره بین نظارتی مردم قرار دارد و این ذرهبین نسبت به مسئولانی که ادعاهای بزرگتر از جمله انقلابی بودن و مردمی بودن دارند سختگیرانهتر رفتار کرده و با حساسیت بیشتری واکنش نشان میدهد.
امروز کشور در شرایطی است که مردم انتظار دارند مسئولان تمام تمرکز و انرژی خود را معطوف به حل مشکلات مردم کنند. البته این نافی انجام تفریحات عادی و رسیدگی به امور شخصی مسئولان نیست، اما براساس این قاعده که عمل خوب یک فرد برای دیگری گناه محسوب میشود حضور در یک استادیوم لاکچری در سفر کاری برای دیدن بازی فوتبال از سوی یک نماینده مدعی مردمیبودن یک خطا و توجیه علمی این حضور تفریحی دومین خطا محسوب میشود و لذا واکنش سخت مخاطبانی که بعضاً در تأمین نیازهای اولیه زندگی خود در ماندهاند کاملاً به حق و طبیعی است. البته مجموعه این قضایا دارای این حسن است که فرهنگ و سواد سیاسی مردم ارتقا پیدا میکند و متوجه میشوند که رفتار خیلی از فعالان سیاسی از جریانات مختلف سیاسی شباهتهای زیادی به هم دارد و ادعاها و شعارها را نباید چندان ملاک عمل قرار داد.
مهدی مخبری
انتهای پیام