به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین عبدالله محمدی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، شامگاه 30 آبان در نشست «فلسفه علوم انسانی و اجتماعی اسلامی از منظر علامه مصباح یزدی» که از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، گفت: در دو سه دهه اخیر جهان اسلام با پدیده تفکر غربی و تجدد روبرو شد و در جهان اسلام واکنشهای متعددی به همراه داشت؛ برخی از علما آن را نادیده گرفتند و برخی مواجهه سلبی و برخی مواجهه سلب مطلق و برخی پذیرش و شیفتگی نسبت به آن داشتند ولی علامه مصباح یزدی نه بغض نسبت به آراء غرب داشت و نه حب و شیفتگی.
وی افزود: در اصول علمی، نخستین ویژگی روش آیتالله مصباح یزدی این بود که ایشان عمدتا بر مسائل اصلی در فلسفه غرب تاکید داشت و از مباحث فرعی پرهیز میکردند. علامه به تک تک آراء غربی نپرداختند و مسائل بنیادین آنها را بررسی کردند و سراغ مبانی فکری رفتند و در بین مبانی فکری، مبانی ارزششناختی، هستیشناختی و معرفتشناختی را جدا کردند و سهم معرفتشناسی از همه بیشتر بود.
محمدی بیان کرد: ویژگی خاصی که حاکی از فراست وی بود این است که نظراتی را که به نوعی گلوگاه دانش شناخته میشد مورد توجه قرار دادند، با وجود دهها نظریه غربی در زمینه معرفتشناسی به موضوعاتی چون؛ شکاکیت و عینیت علوم انسانی، ارزش شناخت، نفس الامر، معقول ثانی، پاسخ به شبهه شیطان دکارتی و ... پرداختند.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران تصریح کرد: ویژگی دیگر مرحوم مصباح این بود که نگاه نظامواره به علوم انسانی داشتند و سراغ تک نگاهها نمیرفتند؛ به عنوان نمونه در دیدگاه مشروعیت سیاسی مبتنی بر خواست مردم، ایشان مسئله را مستقیما از آیات و روایات تحلیل نکرده و به ارزشهای اخلاقی برگرداندند و از این مسیر به اثبات نظر خود پرداختند؛ در بحث سعادت هم این مسئله را با واقعنمایی اخلاقی و آن را با مباحث معرفتشناسی تحلیل کردند.
وی اضافه کرد: ویژگی دیگر مرحوم مصباح این است که قبل از ورود به بحث، با مفهومشناسی دقیق از اصطلاحات، محل نزاع را تقریر میکردند. مفهوم اصالت و اعتباریت را با مفهومشناسی تحلیل کردند و دین و تساهل و تسامح در علوم اجتماعی و ... را با همین روش بحث کردند.
وی بیان کرد: ویژگی مهم ایشان آزاداندیشی و انصاف علمی ایشان بود؛ نه شیفته محض غرب بودند و نه بدبین نابجا؛ با اینکه نسبت به نظامات غربی منتقد بودند ولی حرف فلاسفه غربی را جدی میگرفتند و در مباحث علمی و فلسفی همان حساسیتی را که نسبت به علامه و ملاصدرا داشتند، نسبت به فلاسفه غربی هم داشتند. نفس الامر را ناظر به اشکالات راسل بیان کردند و تشخیص داده بودند شبهات غربیها درباره صدق بدیهیات با نظریات علمای گذشته قابل پاسخ نیست. همچنین دیدگاه ارسطو در معیار فضیلت را نقد کردند.
محمدی تصریح کرد: ویژگی دیگر ایشان در مواجهه با فلاسفه غربی این بود که وقتی دیدگاهشان را توصیف میکردند با همراهی حداکثری بود و آنها را نقص تحلیل نمیکردند؛ قویترین تقریر را انتخاب و آن را نقد میکردند و گاهی جوابی به نفع فیلسوف غربی تولید کرده و بعد دوباره پاسخ میدادند. ویژگی دیگر ایشان این بود که مسائل نظریات غربی را به صورت یک کل منسجم در سراسر تاریخ میدیدند؛ برخی تصور میکنند پوزیتویسیت صرفاً محصول متأخر است ولی ایشان در مواجهه موسی(ع) با بنی اسرائیل جستوجو کردند و معتقد بودند در حکومت امام مهدی هم این مسئله تکرار میشود.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران اظهار کرد: توجه همزمان به ابعاد عملی و علمی از دیگر ویژگیهای ایشان بود؛ ایشان امتداد عملی دیدگاههای غربی را در مسائل اجتماعی نشان میدادند. مباحث علوم انسانی را دور از اصطلاحات مغلق و برای عموم با زبان ساده بیان و حتی نقد مکاتب غربی و پلورالیزم و .. را در جلسات محرم مطرح میکردند.
وی گفت: ایشان بین انگیزهها و انگیختهها تمایز قائل میشدند، در اصول اخلاقی ایشان پرهیز از تعصب، بیان نرم و مؤدبانه حتی با مخالفانی مانند لاک و کانت داشتند و متواضع بودند و نکته جالب اینکه از سرزنش دیگران نهراسیدند و در فضای سیاسی دشواری که علیه ایشان درست شده بود نظریات اومانیستی وتساهل و تسامح و حقوق بشر را نقد کردند.
انتهای پیام