به گزارش ایکنا، اولین وبینار و نشست فرهنگی مبانی تدبر در قرآن کریم با موضوع «رویکردی نوین به آیات قرآن» امروز، 29 فروردینماه بهمناسبت حلول ماه رمضان بعد از نماز ظهر و عصر برگزار شد. این نشست با سخنرانی مهدی فیض در محل نمازخانه سازمان جهاددانشگاهی صنعتی شریف برگزار شد.
مهدی فیض، مؤسس اندیشکده قرآنی تدبر، در آغاز این جلسه گفت: مطالبی که گفته میشود، فشرده است و نیاز به مباحثه دارد، ولی تلاش داریم آنچه در ذهن شما است ساماندهی شود. شاید حرف تازهای نباشد، اما نیاز به ساماندهی داشته باشد. بهعنوان نقطه شروع بحث، افراد بسیاری ممکن است نسبت به خود قرآن تردیدهایی داشته باشند که آیا کلام الله است یا کلام عادی است؟
وی ادامه داد: چند جملهای را درباره اعجاز بودن قرآن میگویم. برای اثبات حقانیت قرآن راههای زیادی وجود دارد. دو نکته بسیار مهم است، گاهی ما در دفاع از این موضوع خطا میکنیم و گرفتار دور باطل میشویم، معلوم نمیشود از کجا باید شروع و تمام کنیم، مثلاً میگوییم که پیغمبر صادق و امانتدار بوده و چنین فردی نمیتواند قرآن دروغ بیاورد. برای اثبات پیامبر(ص) هم میگوییم که قرآن فرموده این پیامبر، برحق است و ...، این دور باطل است، بعضی وقتها از قرآن و خدا کمک میگیریم که آنها را اثبات کنیم، از قرآن کمک میگیریم برای اثبات پیغمبر و از خدا کمک میگیریم برای اثبات پیغمبر. برای اثبات قرآن باید حواسمان باشد که گرفتار دور باطل نشویم.
فیض اظهار کرد: نکته دوم اینکه خود قرآن برای اثبات قرآن بهترین مورد است، گاهی به سراغ اعجاز علمی میرویم که درست نیست، مدام باید توجیه کنیم و روش خوبی نیست، وقتی قرآن خودش را با این روش اثبات نکرده، لزومی ندارد ما این کار را انجام دهیم. راهی که خود قرآن گفته را رها کردهایم و به سراغ راههای ابتکاری رفتهایم. خدا خودش بهتر میداند که چگونه قرآن را اثبات کند؛ قرآن با دو روش ایجابی و سلبی این کار را انجام میدهد.
وی با اشاره به آیه 121 سوره بقره، بیان کرد: در این آیه میخوانیم «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ كسانى كه كتاب [آسمانى] به آنان دادهايم [و] آن را چنانكه بايد مىخوانند، ايشانند كه بدان ايمان دارند و[لى] كسانى كه بدان كفر ورزند، همانانند كه زيانكارانند»، هرکه کتاب در دسترس او قرار گرفته، اگر این کتاب را آنگونه که شایسته است، بخواند به آن ایمان میآورد، مثل این است که برای کسی بخواهیم اثبات کنیم بنز بهتر از پراید است. لزومی ندارد مشخصات فنی را توضیح دهیم. سوییچ بنز را میدهیم و میگوییم یک هفته با این ماشین رفت و آمد کن، میفهمی که این ماشین با بقیه فرق دارد. قرآن را یک هفته بخوان، میفهمی که این کتاب با بقیه کتابهایی که خواندهای فرق میکند. قرآن میگوید اگر کسی بعد از اینکه ایمان آورد، خودش گفت نمیخواهم، او خودش ضرر کرده است، کفر در ادبیات قرآن بعد از ایمان، علم و یقین آمده است. هیچ کس کافر به حساب نمیآید، مگر بعد از یقین. همه ایمان میآورند بعضیها ایمان را نگه میدارند بعضیها میگویند به دردسرش نمیارزد و اگر «الف» را بگوییم باید تا «ی» برویم.
مؤسس اندیشکده قرآنی تدبر گفت: اگر کودک 7 ساله کتاب بنویسد، چه توقعی از این کتاب دارید؟ اگر یک فرد دیپلمه نوشته باشد، انتظار داریم غلط املایی نداشته باشد، اگر فیلسوف باشد، روی تمام کلمات دقت میکنیم، حالا اگر گفتند این کتاب را خدا نوشته، پس باید بهترین کتاب باشد. ممکن است فردی بگوید من قرآن را قبول ندارم که بخوانم، میگوییم مثل سوییچ بنز بردار و یک هفته با آن باش، ضرر ندارد.
وی عنوان کرد: پیشنهاد دوم قرآن این است که اگر حاضر به کار سادهای مانند این نیستی، پس اگر میگویی این کلام خدا نیست، یک سوره مثل آن بیاور. تا امروز 1400 سال گذشته همه بسیج شدهاند و نتوانستهاند مثل آن بیاورند. اگر نتوانستید که هرگز نمیتوانید، پس بپذیرید که این کتاب کلام خداوند است، این راه حل سلبی برای کسی است که مقاومت و لجبازی میکند، راه حل اول هم ایجابی بود. این روش اثبات حقانیت قرآن با استفاده از خود این کتاب است که به ما پیشنهاد کرده است. ممکن است اطراف شما کسانی باشند که ایمان قطعی نداشته باشند. از این جهت منطق خاص قرآن در اینجا برایتان ذکر شد.
فیض با بیان اینکه محور بحث ما تدبر در آیات قرآن و با رویکردی متفاوت خواهد بود، بیان کرد: ما عادتی داریم و آن کمیتگرایی در عبادت است، فکر میکنیم هر چه کمیت عبادت بیشتر باشد، خاصیت عبادت بیشتر است. فکر میکنیم انبوهخوانی ثواب بیشتری دارد، فایلهای صوتی یک جزء را در عرض نیم ساعت گوش میدهیم و میخوانیم، از این چه فهمیدیم؟ میگوییم ثواب بردیم، ثواب بردیم یعنی چه؟ ثواب یعنی جامه عمل به تن کردن یک نیت، یعنی تحقق یک نیت، پس ثواب بردن یعنی یک نیت تحقق پیدا کند، «برای اینکه ثواب ببرم» پاسخ نیست، بلکه ابهام را تکرار کردن است. ثواب یک پاسخ مبهم به این سؤال است که برای چه قرآن میخوانی؟
وی گفت: انبوهخوانی بدون توجه به محتوا، یکی از آفتهای عبادت است. این تصور رایج ما است که هر صلوات مثلاً یک قصر بهشتی است و چون دنبال کمیت هستیم، از کیفیت غافل میشویم. حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرماید: قرآن را بهگونهای بخوانید که در قلوب تأثیر بگذارد و دلهای سخت شما را به ناله و زاری درآورد و دغدغه شما رسیدن به آخر سوره نباشد. ما میگوییم بخوانیم جزء تمام شود، خیالمان راحت شود، به محتوا کار نداریم و کمیت برایمان ملاک شده است.
فیض اظهار کرد: روایتی از پیامبر(ص) نقل شده است که بعضی وقتها در «بسم الله الرحمن الرحیم» رفت و برگشت میکرد. یکی از همسران پیامبر میگفت دیدهام بعضی اوقات پیامبر 20 مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم را برای درک معنا میگفت. وقتی حس میکنیم آن چیزی که میخواهیم از بسم الله الرحمن الرحیم دریافت نکردهایم، دوباره برمیگردیم. در روایت است که پیامبر آیه 118 سوره مائده «إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ اگر عذابشان كنى آنان بندگان تواند و اگر بر ايشان ببخشايى تو خود توانا و حكيمى»، را از آغاز شب تا اذان صبح تکرار کرد. در این آیه نکته استراتژیک محاوره خداوند و حضرت عیسی در صحنه قیامت آمده است. خداوند به حضرت عیسی میفرماید، شما به قوم خودت گفتی که من و مادر من را در کنار خدا بپرستید؟ عیسی میگوید من جز آنچه تو به من یاد دادی، هیچ چیزی به آنها نگفتم، تا وقتی من در قوم خودم بودم، مراقبت کردم که چنین خبطی نکنند. وقتی که از دنیا رفتم، این تو بودی که مراقبت میکردی، میگوید اگر اینها را عذاب کنی، اینها قبل از اینکه امت من باشند، بنده تو هستند و اگر ببخشی چه میشود؟ تو عزیز و حکیم هستی، روایت میگوید پیامبر به این آیه رسیده بود و از شب تا صبح این آیه را میخواند و میگفت خدایا یعنی میشود این آیه را در مورد قوم من هم اجرا کنی؟
وی ادامه داد: یکی از عرفا میگوید که من یک سال بهطور کامل فقط سوره هود را میخواندم و بعد دوباره حس میکردم که هنوز خیلی حرف حساب در آن هست. امام صادق(ع) میفرماید کسی که به یک آیه از قرآن ایمان آورده است، گویی به تمام قرآن ایمان آورده است. روی یک آیه متمرکز شوید و به آن ایمان بیاورید. اینکه میگویند یک آیه بخوانید معادل ختم قرآن است، شاید منظور این بوده که یک آیه را با تفکر عمیق بخوانید. در خواندن باید از انبوهخوانی فاصله بگیریم.
فیض اظهار کرد: در کتاب 40 حدیث از امام خمینی آمده است «اوامر و نواهی قرآن تأثیر نکند و دعوتهای آن جایگزین نشود، مگر اینکه آداب قرائت رعایت شود». آداب قرائت یعنی چه؟ آیا این است که رو به قبله بنشینیم و مخارج حروف را رعایت کنیم؟ منظور آن نیست که تمام دغدغه متوجه ادای مخارج حروف شود، مخارج الفاظ و ادا کردن حروف به طوری که از معنای آن غافل شویم، موجب باطل شدن تجوید هم میشود و این یکی از حیلههای شیطان است که انسان متعبد را تا آخر عمر به الفاظ قرآن سرگرم میکند. مقصود از آداب قرائت، آدابی است که اعظم و عمده آن تدبر، تفکر و عبرت گرفتن از آیات است، این اصلیترین ادب قرائت است که ما از آن غافل هستیم.
وی ادامه داد: در بحث انبوهخوانی در دعاها هم مشکل داریم، جوشن کبیر هزار اسم خداوند را دارد؛ یعنی هزار نقطه که باید روی آن مکث کرد. گفته نشده که فقط در شب قدر خوانده شود، ولی ما در بقیه شبها نمیخوانیم. 30 شب فرصت داریم و هر شب میتوانیم 30 اسم خدا را بخوانیم؛ اسمهایی که جای فکر کردن دارند. این آفت انبوهخوانی است که ما گرفتارش هستیم، برای اینکه کمیتی در دستمان باشد. امام باقر(ع) میفرماید: قرآن عهدنامه (توصیهنامه) خداوند است. شایسته است که مؤمن اینگونه عمل کند که در هر روز 50 آیه را حداقل بخواند. این مقدار حدود یک درصد شبانهروز زمان میبرد. امام باقر میفرماید روزی یک درصد شبانهروزتان را برای قرآن بگذارید و بقیه را برای دیگر کارهایتان بگذارید. در ایام عادی هم روزی 15 تا 20 دقیقه وقت گذاشتن، کمترین انتظار است.
فیض بیان کرد: از جهت کیفیت هم وقتی به خود قرآن نگاه میکنیم، قرآن نکاتی را درباره تدبر دارد. مثلاً میفرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛ آيا به آيات قرآن نمىانديشند يا [مگر] بر دلهايشان قفلهايى نهاده شده است»؛ یعنی آیا یک عده میتوانند در قرآن تدبر کنند و نمیکنند؟ حالت دوم این است که مبادا قفلی بر قلب زده شده باشد که نمیتواند تدبر کند؟ مگر اینکه قفل بر قلبش زده شد و توان تدبر را ندارد. قفل به راحتی زده نمیشود. درباره منافق گفته میشود که بر قلب آنها قفل زده میشود، اما ما که منافق نیستیم و قفلی بر قلب ما زده نشده، پس برای چه تدبر نمیکنیم؟
وی ادامه داد: خداوند در جای دیگر میفرماید ما این قرآن را فرستادهایم برای اینکه مردم در آن تدبر کنند. فلسفه نزول قرآن این بوده که تدبر در آن صورت بگیرد، تدبر در قرآن جزو بدیهیات به حساب میآید. اینقدر بدیهی که خداوند میفرماید من تعجب میکنم که تدبر نمیکنید. تا اسم تدبر میآید، یاد تفسیر به رأی میافتیم، این مقاومت یعنی اینکه تا کودک میخواهد راه رفتن را یاد بگیرد، نگذاریم و بگوییم راه نرو روی زمین میافتی. این افتادن به زمین بهتر از این است که تا آخر عمر چهار دست و پا راه برود. ما قرآن میخوانیم ثواب ببریم و اگر خواستیم تدبر کنیم کتاب تفسیر میخوانیم و این اوج هنر ما است.
فیض عنوان کرد: یکی دیگر از آفتها این است که جز مفسرین، کسی را حق استفاده از این کتاب شریف نیست، با همین تفکر که فقط چیزی که در تفسیر گفته شده را بفهم. اگر چیز دیگری بفهمی، تفسیر به رأی میشود. استفاده عرفانی به هیچ وجه مربوط به تفسیر رأی نیست. این جمله امام است. بسیاری از استفادههای از قرآن از این قبیل است. محتمل است که تفسیر به رأی راجع به آیات احکام باشد. حداکثر 500 آیه از قرآن آیات احکام است، ما به خاطر کمتر از 10 درصد آیات قرآن، خودمان را از 90 درصد بقیه محروم کردهایم. امام میگوید این باور جزو موانع تدبر است. قرآن در دستشان هست اما نیست، همه جا هست «اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا؛ پروردگارا قوم من اين قرآن را رها كردند»، این قرآن را گرفتهاند، رها نکردهاند، اما چگونه گرفتهاند؟
وی در پایان به سخنی از علامه طباطبایی اشاره کرد و گفت: ایشان میفرماید برخی گفتهاند در فهم مراودات قرآن باید به بیان پیامبر و حضرات معصومین رجوع کرد، ولی این سخن قابل قبول نیست، زیرا حجیت بیان پیامبر و امامان معصوم را باید از قرآن استخراج کرد. حداقل سه منبع روایت در این موضوع است که هر چه از ما نقل شد را به کتاب خدا عرضه کنید و اگر موافق بود، بپذیرید و اگر مخالف بود، آن را دور بیندازید. این تفکر، تفکر غلطی است که فهم قرآن مطلقاً به استفاده از روایت محدود شود و البته این منافات ندارد با اینکه پیامبر و حضرات معصومین عهدهدار جزئیات و احکام بودهاند. فهم ابتدایی قرآن منوط به استفاده از حدیث نیست. جلسه آینده وارد بحث تدبر میشویم و اینکه چگونه برای همگان امکانپذیر میشود.
یادآور میشود، جلسات بعدی این نشست در روزهای 5، 12 و 19 اردیبهشتماه بعد از نماز ظهر و عصر برگزار میشود.
انتهای پیام