محمد اسدیگرمارودی، استاد دانشگاه صنعتی شریف، در گفتوگو با ایکنا، به مسئله ظهور امام عصر(عج) و احیای معالم دین از سوی ایشان پرداخت و بیان کرد: یکی از موضوعاتی که در معارف دینی ما بدان تأکید شده و معصومین(ع) نیز در بحث انتظار نسبت به شیعیان به آن نکته توجه میکردند، مسئله محیی معالم دین بودن امام عصر(عج) است. ظاهراً زراره از امام صادق(ع) پرسیدند که فرج آل محمد(ص) چه زمانی است؟ عجیب است که امام(عج) در پاسخ به این پرسش فرمودند که مبادا از آنهایی باشی که برای دنیایت این سوال را کردی و این نکته عجیبی است، چون این سوال پیش میآید که مگر انبیا(ع) و معصومین(ع) برای دنیای ما نیز مهم نیستند و مگر ظهور امام عصر(عج) عدل و داد را در جامعه برقرار نمیسازد؟ باید توجه کنیم که اگر نگاه ما به امام(ع) و ظهور امام(ع) تنها مسئله دنیا باشد، منتظر واقعی نخواهیم بود و قطعاً بر اساس انگیزه دنیایی با آن بزرگواران همراه میشویم و اگر در یک شرایطی مشکلی برای دنیا پیش آید، باید فاصله بگیریم همانطور که امام حسین(ع) در ورود به کربلا فرمودند: «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون».
وی افزود: وقتی حکومت حقه الهی تحقق یابد، دنیا نیز آباد میشود، اما دنیا همانطور که در هدف انبیا(ع) نیز آمده است، هدف اصلی نیست، بلکه ابزار و وسیله است. لذا تا معالم دین زنده نشود و بر مبنای آنچه خدا برای مردم به عنوان دین معین کرده حرکت نکنند، نه دنیای آبادی خواهند داشت و اگر هم دنیای آباد و وضع اقتصادی خوبی پیدا کنند، در راستای هدف الهی و قرب حق موفق نخواهند شد. در نگاه قرآنی این بحث مطرح شده که آیا انبیا(ع) فقط برای دنیای ما آمدهاند؟ برخی به این آیه استناد میکنند که فرمود: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» و میگویند انبیا(ع) فقط برای عدل و داد و قسط آمدند، پس دنیاگرا هستند، اما آیات دیگری در قرآن داریم که بزرگانی چون علامه در المیزان بدان پرداختهاند که عبارت از «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» و یا «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» هستند.
اسدیگرمارودی گفت: قطعاً ثنویت در هدف مطرح نیست، بلکه هدف لقای رب و خدایی شدن و به قرب الهی رسیدن است، اما به وسیله جامعهای است که پر از عدل و داد باشد. در جامعهای که عدل حاکم است، قرب الی الله نیز به راحتی حاصل میشود، تا جامعهای که سرشار از ظلم است. لذا نخستین و برجستهترین مأموریت امام عصر(عج) زنده کردن معالم دین است. قبل از اسلام وقتی دین و کتاب الهی تحریف میشد، به پیامبر و دین جدید نیاز بود، لذا خداوند غیر از انبیای تبلیغی، پیامبران جدید ارسال میکرد. انبیای تبلیغی به تبلیغ دین قبلی میپرداختند تا جایی که اصل آن دین باقی بود و انبیای تبلیغی نیز میتوانستند آنچه دین قبلی برای مردم معین کرده، به صورت سالم به مردم بشناسانند، اما وقتی تحریف دین به جایی میرسید که دسترسی به حقیقت دین امکان نداشت، خدا پیامبر و شریعت جدید را میفرستاد.
وی افزود: چون در اسلام، قرآن تحریفشدنی نیست و پیامبر(ص)، خاتم انبیا است، لذا دین جدید مطرح نمیشود و اگر در دعای ندبه در مورد امام عصر(عج) میخوانیم که: «أَیْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدیدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ» این بحث تجدید به معنای فریضهای غیر از آنچه پیامبر آورده نیست، چون روایات بسیاری از شیعه و سنی نقل شده که امام عصر(عج) همان سیره پیامبر(ص) را دارد و همان آیین را در جامعه به شکل صالح پیاده میکنند و تحقق میبخشند. این تجدید به این صورت است که در طول تاریخ اسلام اگرچه قرآن تحریف لفظی نشده و نمیتوانند آن را تحریف لفظی کنند، اما تحریف معنوی صورت گرفته است که عبارت از تفسیر غلط است. برای نمونه تفسیر داعشیها را میتوان مشاهده کرد که از همین سنخ است یا اگر تفسیر علمای درباری که در دربار ظالمین عالم قرار گرفتند و آنها را به عنوان اولیالامر معرفی میکنند، نگاه کنیم، مشخص است که تفسیر غلط را در دستور کار داشتند یا سنت را به نحوی آلوده میکنند که از صدر اسلام به گونهای شد که امیرالمومنین(ع) فرمود اسلام را به صورت دین وارونهای درآوردند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: زمانی که امام عصر(عج) ظهور میکنند، حقیقت دین و سنت نبوی را برای مردم محقق میکنند و چون بسیاری از مردم از آن حقیقت فاصله بسیار گرفتهاند، برایشان به عنوان چیز نویی جلوه میکند. گاهی این مثال را متکلمین دارند که اگر یک شاگردی در یک مقطعی از مدرسه نمره نیاورد و تجدید شد، به این معنا که درس دیگری به جای آن درس امتحان دهد نیست، بلکه باید همان درس را به نحو درست تجدید کند. تجدید کردن فرائض و سنن، زنده کردن معالم دین به شکل درستی است که خداوند برای ما مسلمانان مقرر کرده است. اگر اعتقاد ما این است که نجات و سعادت و کمال بشر به وسیله دینی است که خدا قرار داده، باید آن دین به صورت درستش در جامعه شناسانده و عمل شود.
وی در ادامه افزود: ما در دوران غیبت، هردو مشکل را داریم؛ یکی اینکه به دین پیرایه بسته شده و دین به نحوی تبلیغ شده است که بسیاری از مردم نحوه معرفت دینیشان با حقیقت معرفت دینی فاصله زیادی دارد و لذا وقتی امام(عج)، حقیقت دین را بعد از ظهور به مردم معرفی میکنند، زندهشدن معالم دین برای مردم به صورت جدید و نویی جلوه میکند. مشکل دوم، عاملنبودن ما مسلمانان در دوران غیبت نسبت به حقیقت دین است. برای نمونه اگر گاهی مانند داعشیها برداشتی از دین داریم که اگر کسی راه و اعتقاد ما را قبول نکرد، باید با او با اسلحه برخورد کنیم، این برداشت و معرفت غلط است، اما اگر همه مسلمانان میدانیم که نماز ستون دین است، اما عامل به نماز نباشیم، مشکل دوم و عدم عمل است. زنده کردن دین از سوی امام عصر(عج) شامل هر دو مورد خواهد شد. معرفت دینی صحیح را برای مردم ایجاد میکند و هم اینکه مردم عامل به دین میشوند.
این استاد دانشگاه گفت: در همین آیه شریفه: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» که برخی آن را عامل دنیاگرایی انبیا(ع) گرفتهاند، همین معنا را نشان میدهد؛ از طرف خدا، فرستادن رسولان و کتاب و میزان است که رسولان مشخص و کتاب نیز قرآن و میزان نیز طبق بحثهای تفسیری به معنای امام است؛ یعنی آنچه موجب سعادت مردم است عبارت از خدا، پیامبران، کتاب الهی و امامت بعد از نبوت است، اما اگر قرار باشد در جامعه تحقق یابد، باید مردم نقش ایفا کنند و باید در این زندهشدن کار کنند.
وی تصریح کرد: لذا اگر امام، عامل حیات و زندهشدن معنوی انسان و زندهکننده معالم دین است اختیار و اراده ما در به سوی امام(ع) رفتن نیز مطرح است و انتظار به همین معنا است. اگر ما علاقهمند ظهور امام عصر(عج) هستیم و از اینکه امام(ع) در پس پرده غیبت قرار گرفته است رنج میبریم، لازمه رهایی از این شرایط این است که معارفی که به وسیله پیامبر(ص) و ائمه(ع) برای ما قرار داده شده در دوران غیبت بشناسیم و به آنها عمل کنیم. پس انتظار باید با آنچه که مورد انتظار است وفق دهد. برای نمونه اگر ما منتظر یک عزیزی هستیم که نهار یا شامی به منزل ما بیاید، لازمه این انتظار این است که آنچه در مورد پذیرایی کردن و آماده بودن برای در خدمت این عزیز بودن است را تحصیل کنیم، نهاینکه بیاهمیت باشیم. لذا منتظر امام عصر(عج) کسی است که در صدد فهم درست معرفت دینی باشد و عامل به معرفت دینی باشد و جامعه را نسبت به این معرفت دینی و عمل کردن تربیت کند و گام بردارد.
اسدیگرمارودی گفت: امام صادق(ع) فرمودند اگر کسی در دوران غیبت امام عصر(عج) به وظیفه دینی خود عمل کند و منتظر واقعی امام عصر(عج) باشد، اما از دنیا برود و ظهور را درک نکند، به منزله کسی است که در زمان ظهور امام(عج) در خون خود غلتیده و در دفاع از امام زمان(عج) شهید شده است. یا در برخی از روایات است که چنین شخصی در خیمه امام عصر(عج) قرار گرفته است. در روایت دیگری فرمودند در شب قدر که یکی از مهمترین شبهای ما شیعیان است، یکی از بهترین عبادتها بحثهای دینی برای فهم بهتر دین است. پس کسی منتظر است که در صدد فهم درست دین باشد، آلودگیهایی که به دین بسته شده را بزداید و عامل به این آموزههای دینی باشد و به دیگران نیز این آموزههای دینی را بشناساند.
وی در پاسخ به این پرسش که تحلیل شما از واکنش برخیها که تا واقعهای میبینند به ظهور نسبت میدهند چیست؟ گفت: افراط و تفریط در هر کاری بسیار خطرناک است، امام علی(ع) نیز در نهجالبلاغه فرمودند جاهل را نمیبینی، مگر در افراط و تفریط. معمولا افراط و تفریط در اثر جهل است، بله یک حالتی هست که چون انسان منتظر است به اقتضای آن انتظار، وقتی حوادثی را میبیند، میگوید خدایا آیا میشود این نیز نشانهای باشد؟ مثلا پدر و مادری سالها فرزند خود را ندیدهاند و منتظرش هستند، حال هر خبری که میشنوند به فال نیک میزنند و میگویند امید که خبری از این فرزند بشود. این آن حالتی است که انسان علاقهمند است.
این استاد دانشگاه گفت: اما اگر هر حادثهای پیش آید بخواهیم به ظهور ربط دهیم، به دو دلیل درست نیست، دلیل اول اینکه علائم قطعیهای که در روایاتمان معرفی شده، چند مورد بیشتر نیست که بسیار هم مشخص است؛ از جمله خروج سفیانی یا صیحه آسمانی و ... است که نمیشود اینها را با هر حادثهای تطبیق داد، لذا خلاف آنچه دین گفته انجام میدهیم. مشکل دیگر اینکه ما با این کار، یک امیدی در افراد ضعیف ایجاد میکنیم و بعد که تحقق نیابد، مردم به اصل حقیقت ظهور بدبین میشوند. مانند برخی از این تبلیغات که دشمنان میکردند و برخی دستورات را در مفاتیح مینوشتند و میگفتند اگر این دعا را بخوانید، فلان حاجت شما برطرف میشود. مردم هم این کار را میکردند و به نتیجه نمیرسیدند، اما بدبین میشدند. دعا آدابی دارد و لذا ضمن اینکه ما امید داریم و برخی علائم را به فال نیک میگیریم تا آمادگی ظهور ایجاد کند، ایرادی ندارد، اما نباید علائم را قطعی گرفت، چون در روایت آمده انسانهایی که وقت تعیین میکنند، دروغگو هستند و حق این کار را نداریم.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام