به گزارش ایکنا، مالیات تورمی یا خلق پول سیاستی است که دولتها هرازگاهی برای تامین کسری بودجه خود اتخاذ میکنند. اما سؤالات مطرح این است که آیا این سیاست درست است؟ آیا این سیاست پولی توانسته است در اقتصاد دنیا درست عمل کند؟ آیا از نظر فقهی و شرعی مشکلی ندارد؟ در این زمینهها دیدگاههای مختلفی وجود دارد. کامران ندری استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) در این زمینه معتقد است مالیات تورمی سیاستی است که در دنیا خوب کار کرده و در تمامی کشورها به غیر از چند کشور محدود توانسته عملکرد خوبی به جا بگذارد و موجب مهار تورم هم باشد. در این زمینهها با وی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میتوانیدآن را بخوانید.
ایکنا_ همانطور که میدانید از دهه 60 به این طرف دولتها برای تامین کسری بودجه خود اقدام به سیاست مالیات تورمی کردهاند. ابتدا بفرمائید که دولتها در چه شرایطی این سیاست را اتخاذ میکنند؟ نهاد تصمیم گیرنده در این زمینه کدام است؟
قدرت خلق پول قدرتی است که بین حاکمیت و بانکها توزیع شده است و حاکمیت این توان را دارد که پول موجود در بانکها را هدایت کند، به نحوی که منجر به افزایش نرخ تورم نشود؛ یعنی تورم را در یک محدوده هدف یا معینی نگه دارد. البته نهاد حاکمیت مرتبط با این بحث به طور مشخص بانک مرکزی است. بانک مرکزی هم بنا به مدیریتی که در بخش پولی اعمال میکند وظیفه اصلی این است که تورم را کنترل کند.
اینکه بخشی از درآمدهای دولتها از طریق مالیات تورمی یا خلق پول تأمین شود، چیز عجیبی نیست. در همه کشورها به طور معمول بخشی از هزینههای دولت از طریق خلق پول تأمین میشود و اگر این اتفاق نیافتد، مجبورند مالیات بگیرند. مالیات هم اختلالات زیادی در سیستم اقتصادی ایجاد میکند از جمله اینکه باعث کاهش رفاه میشود؛ بخشی از این رفاه که از طریق مالیات کاهش پیدا میکند قابل جبران نیست و از نظر اقتصادی به آن رفاه از دست رفته میگویند. بنابراین اگر بخشی از هزینههای دولت از طریق خلق پول تأمین شود میتواند آثار مثبت اقتصادی هم داشته باشد.
ایکنا_ میزان تعیین خلق پول برای دولت چه مقدار باید باشد؟
این را باید براساس نرخ تورم تعیین کرد. کشورهای توسعهیافته از مالیات تورمی استفاده میکنند و کسری دولت را از همین مالیات تورمی تامین میکنند، منتها مشروط بر اینکه نرخ تورم در بازه یک تا سه درصد باشد؛ یعنی بیشتر از این اجازه نمیدهند که تورم ایجاد شود. این میزان در کشورهای در حال توسعه مقداری بالاتر است، تقریباً بین سه تا 6 درصد است. شکی نیست که اگر نرخ تورم بالای این مقدار برود هزینههایش بیشتر از منافعش خواهد بود به همین خاطر در محدوده حداکثر 5 یا 6 درصدی تورم، اگر از فرایند خلق پول برای تأمین هزینههای دولت استفاده کنید هیچ مشکلی ندارد اما مکانیزم انجام این کار به این شکل است که ابتدا بانکها اوراق قرضه بانکی را میخرند؛ یعنی از فرایند خلق پولی که در داخل بانکها اتفاق میافتد، برای تأمین مالی دولت استفاده میشود. حالا اگر بانکها با کسری مواجه شدند، بانک مرکزی با اعمال عملیات بازار باز موازنه لازم را ایجاد میکند. به نحوی که فرایند خلق پول آثار تورمی خیلی شدیدی نداشته باشد؛ یعنی یک مکانیزم کاملاً مشخص و تخصصی است که اگر بانکهای مرکزی بتوانند نقش مثبت خودشان را ایفا کنند تورم به وجود نمیآید.
مثلاً در مجموع از 200 کشور دنیا حدود 190 کشور موفق به مهار نرخ تورم شدهاند. کشورهای که نتوانستهاند یا یاد نگرفتهاند و بلد نیستند از این سازوکار پولی به نحو مناسب استفاده کنند، یعنی مالیات تورمی را به گونهای استفاده کنند که موجب تورم نشود یا کشورهای خیلی کمی از از جمله ایران هستند که تورم خیلی بالایی دارند. بنابراین از نظر اقتصادی نمیتوان گفت، مالیات تورمی به صورت مطلق، سیاست بدی است. اگر شما بتوانید از این مالیات تورمی برای تأمین مالی دولت استفاده کنید و تورم در سال حداکثر 6 درصد باشد، با فرض اینکه کشوری در حال توسعه هستید هیچگونه مشکلی بوجود نمیآورد.
ایکنا_ آیا این امر از نظر فقهی و شرعی دارای مشروعیت است؟ و اساساً چه زمان و شرایطی به آن مشروعیت میدهد؟
از نظر شرعی ما با پدیدهای کاملاً مستحدث و جدید مواجه هستیم؛ یعنی نظام بانکی مدرن که در این چند قرن اخیر نضج پیدا کرده و در حال طی کردن مراحل تکاملی خود است. ما سابقه و نشانی از این سیستم پولی در گذشته پیدا نمیکنیم بنابراین یک پدیده کاملاً مستحدث است و تا آثار زیانبار برای اقتصاد نداشته باشد فکر نمیکنم امری نامطلوب باشد. کاملاً مباه است و اصلا غیر از این هم چارهای نداریم؛ یعنی جز این نمیتوانید اقتصاد کشور را مدیریت کنید.
خیلی از این صحبت میکنند که نظام پولی را به همان نظام مبتنی بر نقدی یا مبتنی بر طلا و نقره برگردانیم که عملا این کار امکانپذیر نیست. فقط در حد اشاره به سوابق تاریخی میتوانیم نظام مبتنی بر طلا را داشته باشیم. این نظام پولی یک سیستم پولی کاملاً مستحدث است و در دنیا هم خوب کار میکند. به جز ایران و چند کشور دیگر مانند ونزوئلا و زیمباوه و ... را که اگر مستثنی کنیم که یا بلد نیستند یا به دلایلی نمیتوانند تورمشان را کنترل کنند، تمام کشورهای دیگر دنیا مسئله جدیای به نام تورم ندارند. این نشان دهنده عقبماندگی ماست. حالا یا یاد نگرفتهایم یا دنبالش نرفتیم که چگونه میشود از آن استفاده کرد.
استفاده از مالیات تورمی در بعضی از جاها خیلی بهتر از مالیات است. چون مالیات عادی بر انگیزههای تولید تاثیر میگذارد، رفاه را کاهش میدهد و همانطور که گفته شد بخشی از رفاه را اصلاً نمیتوان جبران کرد. اگر این توانایی را داشته باشیم که نرخ تورم را زیر 5 درصد یا حداکثر 6 درصد کنترل کنیم، مالیات تورمی منافعی برای اقتصاد دارد و به تأمین مالی دولت کمک میکند و میزان اختلالی که مالیاتها میتوانند در نظام بانکی ایجاد کنند را کمتر میکند.
ایکنا_ از نظر فقهی برخی بحث ضرورت حکم حکومتی برای بکارگیری این سیاست را مطرح می کنند. نظر شما چیست؟
این سخن را نمیفهمم و دوستان آن را خیلی پیچیده کردهاند. مسئله این است که هیچ گریزی از این نظام پولی مدرن نیست. ناچاریم که علم جدید را بپذیریم و بدیل بهتری برای آن هنوز وجود ندارد، بنابراین ما با واقعیتی مواجهایم که نمیتوانیم آن را انکار کنیم. نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم و حتی نمیتوانیم آن را کنار بگذاریم. حداکثر زیانی که میتواند برای اقتصاد کشور داشته باشد تورم بالاست که خیلی از کشورها موفق به کنترل این تورم شدهاند و آن را مهار کردهاند.
به عنوان یک مثال عینی الان در اخبار میشنوید که امریکا برای مقابله با آثار زیانبار کووید 19 دو تریلیون دلار بودجه تامین کرده است. آیا برای تأمین این مقدار پول مالیات میگیرد؟ اگر بخواهند در این شرایطی که قرنطینه است و بنگاهها به صورت زیر ظرفیت کار میکنند، مالیات بگیرند که اقتصاد از هم میپاشد. این پول از طریق مالیات تورمی تأمین میشود، نهایتاً تورم 1/5 درصدی آنها را 2/5 درصد میکند که این مقدار تورم هم آسیب آنچنان زیادی برای اقتصاد ندارد. بنابراین میبینید که این مالیات تورمی چقدر میتواند مفید باشد. دو تریلیون دلار تقریباً مساوی با فروش چهل سال درآمد نفتی ما میشود که امریکا آن را در طول یک سال از طریق مالیات تورمی تأمین میکند. بنابراین مالیات تورمی خیلی از جاها میتواند به اقتصاد کمک کند و در خیلی از اقتصادها هم دارد کمک میکند.
ما کارمان این شده که به نظامهای اقتصادی دنیا ایراد میگیریم و این ایرادگیریهای بیمورد و خیالی باعث شده که در کشور پنج دهه است که تورم بسیار بالا داریم و نمی توانیم آن را کنترل کنیم. مدام میگوییم این سیستم ربوی است، این سیستم اشکال شرعی دارد، اما از طرف دیگر میبینیم که بالاترین نرخ تورم را در دنیا داریم. شما چه کار کردهاید؟ نه تنها سیستمی بدیل را ارائه نکردهاید، بلکه همین سیستمی که در تمام دنیا استفاده میشود بدون اینکه مضر باشد و پیامد منفی داشته باشد را به شکل ناکامل انجام میدهید و نمیتوانید آن را درست انجام دهید یا اینکه بلد نیستید. مثلاً برای همین کووید 19 چکار کردهایم؟ یک قدم جدی برای جبران آسیبهای اقتصادی آن بر معیشت مردم، برنداشتهایم لذا مسئله کاملاً اقتصادی و تخصصی و مستحدث و جدید است. ضمن احترامی که برای همه نظرات قائلام فکر نمیکنم در شرایط فعلی باید یادآور شد که همه دنیا از این سیستم مالیات تورمی و فرایند خلق پول، استفاده میکند، فرایند خلق پول معاملات را کاملاً تسهیل میکند و برای تأمین هزینههای دولتها هم استفاده میشود و در عین حال تورم را توانسته مهار کند. این مهم هم مربوط به یک سال و دو سال نیست، یعنی نمی توانیم بگوییم که در این سه سال نرخ تورم در این کشورها پایین بوده است، بلکه بالای سی سال است که نرخ تورم را مهار کردهاند. تنها کاری که باید بکنیم این است که متواضع باشیم و دست از این غرور و تکبرمان برداریم و ببینیم که آنها به چه شکل توانستهاند این سیستم را به خدمت بگیرند.
در دنیا هیچ چیز را پیدا نمیکنید که خیر محض باشد. هرچیزی را در نظر بگیرید، مثلاً مالیات، از یک طرف خیر است یعنی بدون مالیات نمیشود اقتصاد را تأمین کرد و از طرفی شر است؛ یعنی مالیات بر رفاه جامعه تأثیر میگذارد. هر سیستمی را نگاه کنید یک طرفش خیر و یک طرفش شر است. شما باید این هنر را داشته باشید که میزان شر یا هزینههایش را کم کنید که ما متأسفانه نداشتهایم و شاید تنها کشوری هستیم که پنجاه سال است که نرخ تورم دو رقمی بالا داریم. شاید برخی از کشورها در طی چند دهه گذشته، چند سالی درگیر تورمهای بالایی بودهاند، اما ما پنجاه سال یعنی از قبل از انقلاب تا الان دچار اینگونه تورم هستیم و هیچ کاری نتوانسته ایم انجام دهیم و حتی بدتر هم شده است، آن هم در دنیای پیشرفته امروزی که اکثر کشورها توانستهاند مالیات تورمی را به خدمت بگیرند و آثار منفی آن را به حداقل برسانند.
یادتان باشد که اینها هم بخشی از هنر اداره کردن کشور است؛ همین تورم میتواند امنیت اقتصادی مردم را به خطر بیاندازد که این کار را هم کرده است. یعنی اگر به دنبال ارتقای سطح امنیت در جامعه هستیم، باید یاد بگیریم که چگونه از این نظام پولی مدرن استفاده کنیم.
ایکنا_ آیا در شرایط عادی هم به این سیاست میپردازند یا فقط در شرایط بحرانی آن را اعمال میکنند؟
در شرایط عادی هم استفاده میکنند. مثلاً در امریکا نرخ تورم 1/5 درصد بوده که در این شرایط بحرانی و سخت، به دو و نیم درصد رسیده است. البته آنجا با اینجا قابل مقایسه نیست. آنها در شرایط عادی تورمشان یک درصد است، اما ما در شرایط عادی تورممان 18 یا 19 درصد است، در شرایط بحرانی تورم ما به حدود 60 درصد میرسد. واقعاً تورم 60 درصدی کارنامه بسیار بسیار بدی برای یک کشور است. تازه این هم یک سال یا دو سال هم نیست، بلکه 50 سال است که نشان دهنده این است که علیرغم آن ادعاهایی که میکنیم و همه چیز دنیا را هم زیر سؤال میبریم، استفادههایی که باید از آیات و روایات بکنیم، درست نیست. مگر آیات و روایات به ما چه میگویند؟ غیر از این است که میگویند باید در جهت رفاه مردم گام بردارید، فقر را باید کاهش دهید و شاخص فلاکت را به حداقل برسانید. الان نگاه کنید شاخص فلاکت در ایران در این سالهای گذشته چقدر افزایش یافته است؟ آیات و روایات به ما نمیگوید که هر چیزی که در این دنیا هست و میتواند به اداره کردن کشورتان کمک کند را باید یاد بگیرید؟ ما همه اینها را زیر پا گذاشته ایم و متأسفانه یک چهره اقتصادی با این تورم بالا داریم. این اقتصاد چه الگویی را میخواهد به دنیا معرفی کند؟ نهایتاً میگویند که اگر هنر داشتید در این 50 سال گذشته تورمتان را زیر ده درصد نگه میداشتید.
گفتوگو از خداداد خادم
انتهای پیام