به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست علمی «انقلاب اسلامی و الهیات جنسیتی»، امروز دوشنبه 27 بهمنماه با حضور حجج اسلام والمسلمین محمدرضا زیبایینژاد، رئیس پژوهشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب، حسین بستان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مجید دهقان، عضو هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده دانشگاه ادیان و مذاهب برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین دهقان در این نشست اظهار کرد: چیزی که در تاریخچه مواجهه جامعه ایرانی با مدرنیته میتوانیم بررسی کنیم، این است که آیا وجه تکنولوژیک یا وجه سوبژکتیو آن در ابعاد مختلف از جمله مسائل زنان مورد توجه بوده است. جالب است که اولین بررسیها در این زمینه در مورد زنان بوده و در سفرنامههایی که در این زمینه نوشته شده به میزان زیادی نمود پیدا کرده است.
وی ادامه داد: مسئله زنان به این علت که بروز و ظهور اجتماعی زیادی دارد و در تضاد با سنتها است بیشتر مورد بحث قرار گرفته است. آن موقع یک طیف علمای ما بودند که از گذشته تا اواخر قاجار و نیز تاکنون به مسائل زنان همانطوری نگاه میکردند که در قرون گذشته نگاه میشد. آنها معتقد بودند آنچه در دین و فقه وجود دارد برای مسائل زنان کافیست و نیازی به بازنگری وجود ندارد. میتوانیم به مرحوم شیخ فضلالله نوری در این طیف اشاره کنیم.
دهقان افزود: برداشت طیف دیگری از اندیشمندان از مدرنیته برداشتی مثبت بود و آن را برگرفته از اسلام اصیل میدانستند، اما مسائل زنان را از مفاسد مدرنیته میدانستند و میگفتند خود فلاسفه اروپایی هم با آن مخالف هستند. لذا هر دو طیف سنتی و نوگرا در مسائل زنان مانند گذشته فکر میکنند و سیاست آنها در مسائل زنان، سیاست فهم است. برخی از روشنفکران سکولار هم داریم کلاً متون سنتی درباره زنان را طرد میکنند. به موازات اینکه جلوتر میآییم و به ویژه در زمان مشروطه و بعد از آن، طیفی معتقد به اصالت و فقه جواهری اما در زمینه زنان معتقد به بازبینی نصوص هستند. شاید شهید مطهری را بتوان در این طیف قرار داد.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب یادآور شد: به نظر میرسد این طیف بعد از انقلاب اسلامی نیز ادامه پیدا کرده با این رویکرد که احادیث مربوط به زنان را جلو گذاشته و آنها که ضعف سندی دارد و با عقل جور در نمیآید را کنار بگذاریم و به وضعیتی برسیم که با حقوق زنان تضاد نداشته باشد. رویکرد سومی که وجود دارد رویکردی است که برای توضیح آن باید تفاوتهایش با رویکردهای قبلی را توضیح دهیم. در دو رویکرد قبلی مسائل زن معاصر همانند کار پاره وقت، نقش مادری و ... مورد توجه نیست، بلکه مسائل متن دینی در مورد زنان مورد توجه است.
وی بیان کرد: در این طیف، گروهی وجود دارند که اندیشمند دینی هستند، اما به مسائل زن معاصر توجه دارند و صرفاً به موضوعاتی که در متن دینی آمده اکتفا نکردهاند، بلکه معتقدند متن دینی برای امروز جامعه کارآمد است. آنها معتقدند مسائل یک زن دهه نودی که با جامعه خود سرو کار دارند با مسائل زن قرون قبل متفاوت است. به نظر میرسد این تغییر نگاه ناشی از انقلاب اسلامی بوده است، هرچند ممکن است تحت تأثیر موارد دیگر نیز بوده باشد. در انقلاب اسلامی گفتمان کارآمدی دین از اهمیت زیادی برخوردار است، لذا توجه به مسائل زنان نیز از نشانههای کارآمدی دین است.
دهقان تصریح کرد: مفهوم دیگری که در انقلاب اسلامی مؤثر بوده اصالت دین است و مثلاً خود حضرت امام(ره) فقه جواهری را مورد توجه جدی قرار دارند، اما بر موضوعات جدید نیز توجه داشتهاند. به نظرم اگر فقها و علما در دوران پس از انقلاب به مسائل زنده زنان پرداختهاند و فقط به مسائل زنان در متون دینی توجه نکردهاند، ناشی از دو عنصر یعنی کارآمدی و اصالت دین در انقلاب اسلامی بوده است.
وی گفت: به نظرم میتوانیم در همین رویکرد یعنی توجه به مسائل زنده زنان با نگاه دینی، یک رویکرد دیگر هم داشته باشیم که نه با دغدغه انقلابی و دینی، بلکه با این نگاه که هویت زن تغییر کرده است به مسائل جدید زنان توجه دارد و به آیات و روایات هم استناد میکند. این دیدگاه برخاسته از مؤلفه کارآمدی و اصالت دین نیست.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین حسین بستان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در این نشست به ایراد سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: به نظر نمیرسد بحث جنسبت به طور خاص یک مسئله اصلی در جریان انقلاب و شکلگیری آن بوده باشد؛ در واقع باید بحث انقلاب را در سطح بالاتری یعنی سطح نزاع تمدنی بین تمدن غرب و احیای تمدن اسلامی تحلیل کنیم. در این سطح تقابلی شکل گرفته بود و این انقلاب اسلامی یکی از حلقههای این زنجیره بوده که در این مقطع یعنی دهه پنجاه در ایران اتفاق افتاده است. از این جهت آن چیزی که برای عموم زنانی که با طیفهای مختلف وارد جریان انقلاب شدند مهم بود مسئله جنسیت نبود و چنین دغدغهای هم نداشتند.
وی ادامه داد: البته موضوع کشف حجاب در زمان رضاخان در این حرکت زنان تأثیر داشت، اما مهمتر از آن نفی حاکمیت استبدادی و از بین بردن نظام شاهنشاهی برای آنان مهم بود. چون مراجع تقلید پیشگام انقلاب بودند، بخش زیادی از زنان نیز به حکم وظیفه وارد میدان شدند تا طاغوت از میان برداشته شود. اما بعد از انقلاب است که آن اجمال تبدیل به تفصیل شده و نگاههای مختلفی شکل گرفته و شاهد اختلافات و تنوع همانند فمینیسم اسلامگرا، غربگرا و سنتی هستیم. اینها مربوط به مرحله تثبیت نظام است لذا درباره اینکه چه انگیزهای باعث شد زنان وارد میدان شوند و چه جاذبهای برای آنها دارد باید به افقهای بالاتر از مقوله جنسیت توجه کرد.
حجتالاسلام بستان تصریح کرد: بعد از انقلاب با یک منظومه و مجموعهای از مسائل روبه رو میشویم، چراکه نظامی رقیب مدرنیته پا به عرصه گذاشته است و هر رقیبی که وارد میدان رقابت میشود نمیتواند برخی از عناصر آن نظام را نادیده بگیرد و مثلاً بگوید من فقط با بخش سیاسی یا آموزش و پرورش آن مشکل دارم، بلکه باید برای تک تک بخشهای آن برنامه داشته باشد و اینجاست که مقوله جنسیت برجسته میشود و نظام جدید باید در مورد آن موضع گیری کند و مثلاً اعلام کند قرار است چه حقوقی به زنان بدهد. در اینجاست که دیدگاههای متفاوتی درباره حقوق زنان شکل میگیرد. نکته مهم این است که همه اینها را به نحوی میتوانیم تحت تأثیر انقلاب اسلامی بدانیم.
وی افزود: نکته دیگر اینکه به نظر میرسد باید نگاه وسیعتری داشته باشیم، چراکه این بحث لایههای مختلفی دارد و همه این لایهها چه بنیادی، چه نظری و چه کاربردی تحت تأثیر انقلاب بودهاند. از سوی دیگر مقوله نگاه به حقوق زنان سطح مختلفی دارد، اما آنچه باعث تمایز میان کار ما با دیگران میشود این است که در عین حال که معتقدیم مباحث اجتهادی باید روزآمد باشد و در مسائل قبلی توقف نکند اما باید به قواعد و کلیات فقه و دین پایبند باشد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پایان سخنان خود تأکید کرد: ما قائل نیستیم هرچه در این زمینه مطرح میکنیم، قبلاً باید در منابع دینی و فقهی ذکر شده باشد، بلکه معتقدیم در مسائل زنان میتوان نوآوری داشت، چراکه نیاز ضروری در جامعه ماست و فقه سنتی نتوانسته است جواب آن را بدهد.
انتهای پیام