عقلانیت در ذات اسلام نهفته است / تضاد فلسفه با دین در غرب
کد خبر: 3953168
تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۹
محمدرضایی مطرح کرد:

عقلانیت در ذات اسلام نهفته است / تضاد فلسفه با دین در غرب

استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران گفت: در غرب، فلسفه و عقل سر سازگاری با دین را ندارد و می‌گویند یا باید دیندار باشیم یا فیلسوف، اما عقلانیت در ذات اسلام نهفته است، لذا کسی مانند علامه مصباح به عنوان فیلسوف مسلمان و حکیم پیش‌قراول فلسفه دین در جهان اسلام می‌شود.

یبه گزارش ایکنا؛ هم‌اندیشی علمی «علامه مصباح و فلسفه دین» 21 بهمن‌ماه از سوی قطب علمی فلسفه دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با حضور محمد محمدرضایی، استاد فلسفه دانشگاه تهران، حجت‌الاسلام ابوالفضل ساجدی و حجت‌الاسلام مجتبی مصباح یزدی از اعضای هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار می‌شود.

محمد محمدرضایی در این نشست در سخنانی با اشاره به آیه شریفه 269 بقره «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ» با بیان اینکه علامه مصباح حکیم و فیلسوفی مسلمان بود، گفت: حکمت گزاره‌های واقعی است و فیلسوف کسی است که تلاش می‌کند با دلایل عقلی به کشف گزاره‌های واقعی بپردازد، البته گاهی به آن دسترسی می‌یابد و گاهی هم اینطور نیست.

وی افزود: مهمترین بحث، فلسفه توحید است که برخی از فلاسفه آن را اثبات و برخی نفی می‌کنند و بر این اساس، دو فلسفه الحادی و الهی شکل می‌گیرد؛ در مورد فلسفه دیدگاه‌های متعددی وجود دارد و استاد مصباح معتقد است فلسفه مجموعه علوم قابل استناد برهانی است و دین هم، همانند فلسفه واژه مشترک لفظی است.

محمدرضایی، افزود: از منظر علامه مصباح، اعتقاد به توحید باعث اعتقاد به معاد، نبوت و امامت و باور به عدالت و عامل رسیدن به سعادت است؛ با این وجود، برخی در رابطه فلسفه و دین قائل به تباین هستند؛ یعنی یا باید فیلسوف باشی یا دیندار، برخی فقها فلاسفه را مورد مذمت قرار می‌دهند و گاهی فلاسفه برخی فقیهان را سطحی‌نگر و ظاهربین می‌دانند.

استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه یکی از موضوعات محوری فلاسفه، خداست، تصریح کرد: استاد معتقد است همانطور که فقها در احکام مانند نماز جمعه با هم اختلاف دارند، در حالی که قطعاً یکی از این آراء فقهی درست است، در فلسفه هم این اتفاق رخ می‌دهد و ممکن است فیلسوفی رأی بدهد که با کتاب و سنت در تضاد باشد، اما باید با دلایل عقلی آن را رد کنیم؛ بنابراین اگر بخواهیم با دلایل عقلی توحید و نبوت و معاد را ثابت کنیم، مباحث فلسفی اعم از اثبات و نفی شکل می‌گیرد.

محمدرضایی اظهار کرد: ایشان فلسفه را در دفاع از کیان دین لازم می‌داند و فرموده ما چون دین الهی داریم که برخی آن را مورد هجمه قرار می‌دهند، ما هم اگر بخواهیم از دین دفاع کنیم، باید با زبان عقلی و فلسفی این کار را کرده و تهدیدات علیه دین را کم کنیم.

وی افزود: از منظر علامه مصباح، دفع شبهات از مصادیق بارز دفاع از دین است؛ در قرآن هم برای نفی شرک مطالب زیادی بیان شده است؛ سخن دیگر ایشان آن است که اگر می‌خواهیم از دین و تشیع دفاع کنیم، صرفاً نمی‌توانیم به ظواهر کتاب و سنت بسنده کنیم، زیرا کسانی اعتقاد به توحید و نبوت ندارند، لذا باید با زبان خود آنها یعنی براهین عقلی بتوانیم در حوزه نظری و عملی از دین دفاع کنیم.

دین، حکمت است

وی تصریح کرد: بنابراین از دید استاد مصباح دین، حکمت است و تلاش برای فهم آن فلسفه است و دفاع از این حکمت کار فلسفه است؛ اساسی‌ترین اعتقاد دینی هم توحید و باور به وجود خداست و باید آن را به صورت عقلی و فلسفی تبیین کنیم، زیرا اعتقادات محوری، تقلیدی نیستند.

استاد فلسفه دانشگاه تهران با بیان اینکه اثبات آموزه‌های دینی، فلسفه محسوب می‌شود، اضافه کرد: یعنی اگر کسی فلسفه الهی را پذیرفت و با برهان و عقل از آن دفاع کرد، فلسفه الهی شکل گرفته، اما اگر کسی فلسفه الحادی را به کار بگیرد، مبانی دین را انکار خواهد کرد.

محمدرضایی با اشاره به معنای فلسفه دین گفت: از منظر استاد مصباح، به تفکر عقلی در مورد آموزه‌های اساسی دین، فسفه دین گفته می‌شود؛ امروزه تصور غلطی در میان برخی اندیشمندان وجود دارد که اگر فلسفه به دفاع از دین بپردازد، کلام خواهد بود، این در حالی است که هیوم و راسل و کانت وقتی در وجود خدا تردید می‌کنند، باز فیلسوف دین هستند و وقتی ملاصدرا هم در اثبات دین نظر می‌دهد، او هم فیلسوف دین است یا آکوئیناس قائل به هماهنگی عقل و دین است، بنابراین آیا او فیلسوف دین نیست؟

استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران اضافه کرد: در غرب آموزه‌های فلسفی دین، رازوار هستند؛ یعنی می‌گویند ما باید ایمان بیاوریم تا بفهمیم، نه اینکه بفهمیم تا ایمان بیاوریم؛ مثلاً از دید مسیحیت، خطای آدم و حوا در خوردن درخت معرفت بوده که سبب شده تا گناه ذاتی داشته باشند و این گناه به بشر رسیده است؛ از منظر اینها، علم و خردورزی در تنافی با سعادت جاوادنه است. همچنین فلسفه‌های حاکم بر غرب قصد آشتی با دین را نداشته است و جریان تجربه و علم‌گرایی بر فضای فکری جهان غرب حاکم شد.

محمدرضایی ادامه داد: در جهان غرب، تفکر دینی سر سازگاری با عقلانیت نداشت و لذا برخی گفتند اگر بخواهیم دیندار شویم، باید عقل را کنار بگذاریم، طبیعی است جان هیک که محصول این تفکر است، فلسفه دین را شاخه‌ای از فلسفه بداند، اما ما تعبیری مانند الهیات عقلانی داریم؛ یعنی برای اثبات دین از عقل کمک می‌گیریم؛ از منظر آیت‌الله مصباح، به عنوان فیلسوف متدین به دین اسلام، تفکر دینی می‌تواند وسیله‌ای برای آموزش دین باشد، زیرا عقلانیت در ذات دین نهفته است.

استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: علامه مصباح یزدی، فیلسوف دین و پیش‌قراول مباحث فلسفه دین در جهان اسلام بودند و امیدوارم بتوانیم سیره چنین افرادی را تداوم بدهیم.

انتهای پیام
captcha