به گزارش ایکنا، حجتالاسلام رضا لکزایی، پژوهشگر پژوهشگاه بینالمللی المصطفی(ص)، شامگاه پنجشنبه در نشست علمی «صورتبندی نظریات فرهنگی بر اساس منظومه فکری امام خمینی(ره) با تأکید بر عرصه بینالملل» که به همت گروه مطالعات شیعیان پژوهشکده مطالعات منطقهای به صورت مجازی برگزار شد، اظهار کرد: معنویت و دوری از آن یکی از چالشهای امروز جامعه بشری است، به طوری که امام راحل معتقد بودند بشر با بحران معنویت روبروست.
این محقق و پژوهشگر حوزه علمیه به تبیین نظریه فرهنگی متعالی امام خمینی(ره) پرداخت و اظهار کرد: به درستی که مصداق بارز معنویت از نظر امام(ره)، اسلام ناب محمدی(ص) است؛ بنابراین صرفاً با اسم دین و اسلام، نظریه فرهنگی، متعالی و اسلامی نمیشود. مطالعات نظریه فرهنگی، دانش جدیدی در ایران به شمار میرود و جوامع و ملتهای مختلف دارای فرهنگهای گوناگون هستند؛ حتی گاهی بخشهایی از افراد هر کشور فرهنگهای گوناگون دارند.
وی در تبیین صورتبندی نظریات فرهنگی براساس منظومه فکری امام خمینی(ره) پرسشهایی مطرح کرد و در پاسخ این پرسش که «دین و فرهنگ چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟» اظهار کرد: دین، سازنده و معمار فرهنگ است. بنابراین، نسبت دین به فرهنگ، نسبت معمار به ساختمان است همان طور که محققان پس از بررسی پنج نهاد کلیدی خانواده، اقتصاد، بهداشت، تعلیم و تربیت و حکومت دریافتند که دین، دین فرانهاد و سازنده نهاد فرهنگ است.
استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ پرسش دوم که «فرهنگ چیست؟»، با استناد به سخن امام خمینی(ره) تصریح کرد: امام فرمود: «بیشک، بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد.» از منظر امام خمینی(ره)، انسان حداقل دارای سه بُعد «روحی و عقلی»، «نفسی و قلبی»، «جسمی و بدنی» است و این ابعاد سهگانه، هویت و موجودیت انسان را میسازد، نه اینکه انسان تکبعدی باشد و فقط یک وجود مادی یا یک وجود روحی و معنوی داشته باشد؛ در نتیجه فرهنگ طرز زندگی انسان است.
سخنران نشست ادامه داد: با توجه به «انواع انسان» و «تبیین انسانشناسانه» امام خمینی(ره)، انسان چهار قوه شهویه، غضبیه، همیه و عاقله دارد که براساس مناسبات این چهار قوه، در دنیا با هشت مدل انسان و در نتیجه هشت مدل نظریه فرهنگی روبرو هستیم. این هشت نظریه اشتباه کرده و به دنبال مصادیق غیرواقعی رفته و به همین دلیل دچار تشتت و کثرت شده اند، حال آنکه در نظریه فرهنگی متعالی با تشکیک روبرو هستیم.
وی افزود: این هشت مدل عبارتند از؛ «انسان عقلانیت محور که براساس فطرت، به دنبال کمال حقیقی است»، «انسان شهوت محور که به دنبال نظریه فرهنگی مادی است»، «انسان خشونت محور که به دنبال نظریه فرهنگی تنازعی است»، «انسان شیطنت محور که به دنبال نظریه فرهنگی شیطانی است»، «انسان شهوت محور و خشونت محور که به دنبال نظریه فرهنگی مادی تنازعی است»، «انسان شهوت محور و شیطنت محور که به دنبال نظریه فرهنگی مادی شیطانی است»، «انسان خشونت محور و شیطنت محور که به دنبال نظریه فرهنگی تنازعی شیطانی است»، «انسان خشونت محور، شهوت محور و شیطنت محور که به دنبال نظریه فرهنگی مادی تنازعی شیطانی است».
پژوهشگر پژوهشگاه بینالمللی المصطفی(ص) با بیان اینکه هریک از این نظریهها ویژگیهایی دارند که تبیین آنها ماهیت نظریهها را بیشتر نمایان میکنند، ادامه داد: برخی از ویژگیهای نظریه فرهنگی تنازعی که انسان خشونتمحور آن را رقم میزند، عبارت است از: «افراد در این نظریه فرهنگی، خواهان سلطه و قدرت نامحدود هستند»، «در این نظریه فرهنگی، محبت و رحمت و عطوفت به صورت بسیار متزلزل و کم رنگ حضور دارد»، «این نظریه فرهنگی ممکن است کینه و بغض به بندگان خدا، حتی انبیا و اولیا و بلکه کینه و بغض به خداوند متعال را ترویج و نهادینه کند»، «حسادت، از دیگر ویژگیهای فرهنگ تنازعی است»، «در نظریه فرهنگی تنازعی، خشم، نزاع، حمله، درگیری، خشونت زبانی و جسمی و سلطه بر دیگران اصالت دارد».
استاد حوزه و دانشگاه به برخی از ویژگیهای نظریه فرهنگی شیطانی، که انسان شیطنت محور آن را رقم میزند اشاره کرد و گفت: «ابزار کار در این فرهنگ، نرم، تصویری و هنرهای متنوع و گوناگون است»، «ترویج ناامیدی، خودباختگی و اعتماد نداشتن به خود»، «تحقیر فرهنگهای دیگر و بیارزش دانستن آنها»، «تفکیک میان مقام نظر و عمل»، «نگاه ابزاری به دین و استفاده از مقدسات به شکل ابزاری» از جمله ویژگیهای فرهنگ شیطانی است.
وی ادامه داد: از ترکیب این موارد هم چهار صورت پدید میآید؛ بنابراین، می توانیم این هفت صورت را در سه طیف تکساحتی، دوساحتی و سهساحتی و در سه وضعیت ساده، پیچیده و بسیار پیچیده طبقهبندی کنیم.
انتهای پیام