به گزارش خبرنگار ایکنا، ششمین پیشهمایش ملی خیر ماندگار امروز چهارشنبه، 15 بهمنماه به همت بنیاد خیریه راهبری آلاء و همراه با سخنرانی وحید یاری، عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) با موضوع «دلالتهای حکمرانی شبکهای برای حکمرانی امور خیر در ایران» به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این همایش، وحید یاری، عضو هیئت علمی دانشکده معارف اسلامی و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) طی سخنانی در رابطه با موضوع حکمرانی شبکهای امور خیر ضمن عرض تبریک به مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرای مرضیه(س) و ایام دهه فجر انقلاب اسلامی، اظهار کرد: پروفسور لارنس لین در سال 2010 مقالهای را در رابطه با حکمرانی امور خیر به رشته تحریر درآورد که این مقاله نوعی جمعبندی از پژوهشهای انجام شده در این زمینه بود. این پژوهشگر حوزه حکمرانی در مقاله خود پنج تعریف از حکمرانی بیان میکند. اولین معنا به مثابه یک حاکمیت نظمیافته است. دومین تعریف از حکمرانی نیز از نگاه این پژوهشگر مطرح، حکومت و نقش آن در راهبری اجتماعی است که در حوزه عمومی از آن به عنوان دولت یاد میشود.
وی ادامه داد: سومین تعریف حکمرانی در این مقاله، حکومت، دولت و حکمرانی خوب است که در این تعریف، حکمرانی دولتی مطرح میشود که البته در چارچوب آن از شرکتها و نهادهای خصوصی نیز بهرهگیری میشود. تعریف چهارم حکمرانی، فراتر از دولت است که معنای آن این است که علاوه بر دولت، بازیگران دیگری نیز در جامعه وجود دارند که در تخصیص منابع و ارائه خدمات نقشآفرینی دارند.
یاری افزود: معنای پنجم حکمرانی از دیدگاه این پژوهشگر که نوعی معنای افراطی از مقوله حکمرانی است، ایجاد زمینهای است که دولت در آن هیچ نقشی ندارد و جای خود را به طور کامل به بخش خصوصی، شبکههای اجتماعی و جامعه مدنی داده است و این نهادها هستند که برنامههای مختلف اجتماعی را پیش میبرند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) بیان کرد: حکمرانی آنطور که مشهور شده، فقط به معنای حکمرانی خوب نیست و معانی متعددی دارد و بنابراین سابقه تاریخی به درازای جوامع بشری دارد؛ یعنی حکمرانی از هزاران سال پیش وجود داشته است و حاکمیتی بوده است که برای خود نظمی پیدا کرده است. برای مثال پدرسالاری در خانوادههای قدیم خود نوعی از حکمرانی است.
وی با بیان اینکه طبق این مقاله، تعاریف چهارم و پنجم حکمرانی، معنای حکمرانی جدید دارند، تصریح کرد: حذف دولت و جایگزین کردن نهادهای اجتماعی و خصوصی به جای آن معنای جدیدی از حکمرانی هستند. بنابراین حکمرانی همیشه در مقابل حکومت نیست و این فقط یکی از تلقیهای موجود در این زمینه است. تعریف بعدی که میتوان مطرح کرد، تعریف پژوهشگری به نام لوئیس میولمن است. این تعریف به معنای فرا حکمرانی ساختارها، شبکهها و بازارها است. طبق این تعریف اینگونه بیان میشود که چگونه میتوانیم تعاریف مختلف حکمرانی را با هم تلفیق کرده و مدل حکمرانی مطلوب برای اهداف مورد نظر را به دست آوریم.
یاری گفت: میولمن تعاملاتی که در آن دولت و سایر بدنه عمومی جامعه با هم مشارکت کرده و نسبت به حل مسائل اجتماعی و خلق فرصتهای جمعی اقدام میکنند را حکمرانی مطلوب میخواند. در موضوع حکمرانی، برخی از مفاهیم از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. اولین مفهوم مهم در رابطه با حکمرانی، مفهوم اقتدار است. یعنی زمان که صحبت از حکمرانی میشود، موضوع آن اعمال اقتدار و اراده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) اظهار کرد: موضوع مهم دیگر در مقوله حکمرانی، مسئله تبعیت است. زمانی که میخواهیم ارادهای را حاکم کنیم، باید مورد تبعیت قرار بگیریم و طرف دیگر اقتدار و اراده، تبعیت است. زمانی که بخواهیم در خانواده خود ارادهای را حاکم کنیم، باید اعضای خانواده نیز از ما تبعیت کنند. موضوع مهم دیگر در زمینه حکمرانی، بازیگران و ذینفعان هستند که ممکن است پیچیدگیهایی را در رابطه با حکمرانی به وجود آورد.
وی با بیان اینکه تعاملات نیز یکی دیگر از مفاهیم مهم در زمینه حکمرانی مطلوب است، گفت: در این تعاملات، به طور طبیعی تعارضاتی نیز ایجاد خواهد شد که این مسئله نیز موجبات پیچیدگی حکمرانی را ایجاد میکند. همچنین قواعد بازی نیز از دیگر مفاهیم مربوط به مسئله حکمرانی است. اگر بخواهیم تعاملاتمان به درستی جریان پیدا کند و بین بازیگران نیز تعارض ایجاد نشود، باید قواعد بازی وجود داشته باشد تا افراد نیز به این قواعد ملتزم باشند.
یاری با بیان اینکه قواعد بازی در بازار، سلسلهمراتب و شبکهها شکل میگیرد، بیان کرد: این قواعد بازی است که تعاملات و بازیگران را با هم جهت داده و هماهنگ میکند. همچنین، ساختارهای سهگانه سلسلهمراتب، بازار و شبکه در حکمرانی وجود دارد و مفهوم حکمرانی اعم از این ساختارها است یعنی گاهی با سلسلهمراتب، زمانی با بازار و گاهی اوقات نیز با شبکه ایجاد میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه نظریه بروکراسی وبر عمدتاً بر سلسلهمراتب استوار بود، افزود: در این نظریه اینگونه بیان شده است که سلسلهمراتب بهتر میتواند یک سازمان را نظم دهد. طبق نظریههای بعدی که در جهان مطرح شد، نظریهپردازان به این نتیجه رسیدند که میتوان از ظرفیت بازار و شبکه نیز برای حکمرانی بهره برد. زمانی میزان دولتی بودن امور در آمریکا چنان زیاد بوده است که ما در کشور خود هیچ زمانی چنین وضعیتی را تجربه نکردهایم. غربیها در طول سالیان متمادی از رویکرد سلسلهمراتب به سمت بازار و سپس، در یکی دو دهه اخیر به رویکرد شبکهای روی آوردهاند که طبق آن به این نتیجه رسیدند که امور مختلف را به مردم و شبکههای اجتماعی بسپارند.
وی با بیان اینکه تفکر بازاری تفکری مبتنی بر استقلال است، افزود: در این رویکرد نوعی استقلال حداکثری وجود دارد. امروز که متأسفانه خانوادهها متزلزل شده و روابط اجتماعی نیز تغییر پیدا کرده است، با نوعی تفکر بازاری مواجه هستیم. اما تفکر شبکهای بدان معنا است که هیچ فردی نمیتواند به تنهایی به اهداف خود دست پیدا کند، بلکه باید در این زمینه نسبت به ایجاد ارتباطات شبکهای اقدام کند.
یاری با بیان اینکه در رویکرد شبکهای هیچکس نمیتواند هر کاری که دلخواه او است، انجام دهد، گفت: با وجود اینکه ساختارهای سلسلهمراتب، بازار و شبکه از بهترین انواع ساختارها هستند، اما هیچکدام از این رویکردها به طور کامل محقق نمیشود. برای مثال با وجود رویکرد سلسلهمراتبی در سازمانهای مختلف، ممکن است تا رگههایی از مفاهیم بازاری و شبکهای نیز در بین افراد و کارکنان آنها ایجاد شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه رویکرد مهمی که در دنیای امروز ارائه میشود، رویکرد ترکیبی بین این ساختارها است، اظهار کرد: گاهی اوقات مدیریت دولتی نوین ترکیبی از سلسلهمراتب و بازار است. یعنی با وجود رویکرد سلسلهمراتبی در نهادهای مختلف، نوعی آزادی عمل و رویکرد بازاری و مستقل نیز به افراد داده میشود. امروز به هیچ وجه نمیتوان اقتصاد، سیاست و مدیریت را از یکدیگر جدا کرد. به همین دلیل سیاست همیشه نگران این موضوع بوده است که کشورهای مستقل به سمت بلوک شرق بغلتند، بنابراین برای اینکه بتواند از جنبشهای سوسیالیستی در این کشورها جلوگیری کند، رویکرد دولت رفاه را در داخل کشور خود و نیز کمکهای توسعهای را به کشورهای دیگر در نشر میگیرد.
وی با بیان اینکه یکی از بحثهایی که در مورد حکمرانی مطرح است، بحث فرهنگ و حکمرانی است، افزود: باید ساختارهای حکمرانی را متناسب با فرهنگ خود تنظیم کنیم. به همین دلیل کشورهایی که ساختارهای فرهنگی متفاوتی دارند، نمیتوانند از الگوی کشورهای دیگر استفاده کرده و از آن تقلید کنند. مطالعات فرهنگی مختلف نشان میدهد که اگر کشورها از ساختارهای فرهنگی خود در شیوه حکمرانی به خوبی استفاده کنند، بسیار موفق خواهند بود.
یاری ادامه داد: فرهنگ کشور ما در گذشته فرهنگ کار جمعی بوده است، برخلاف آن چیزی که امروز از سوی برخی بیان میشود، فرهنگ ما فرهنگی شبکهای بوده است. میتوان گفت که اساساً انقلاب اسلامی ما نیز انقلابی شبکهای بود. یعنی امام(ره) با عدهای از یاران و شبکهای از روحانیون در کشور و مساجد، شبکهای از مبارزان را علیه شاه و طاغوت شکل داد که این شبکه توانست پس از 15 سال فعالیت به پیروزی برسد. سیستم حکومتی شاه نوعی از سیستم سلسلهمراتبی بود که با حذف رأس آن از هم پاشید، اما انقلاب اسلامی مردم ایران چون سیستمی شبکهای بود، توانست برنامه خود را به خوبی به پیش ببرد. البته بقای انقلاب نیز با شبکه است و یکی از توصیهءهای مهم مقام معظم رهبری نیز همیشه این بوده است که انقلاب و اداره آن باید مردمی بماند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) بیان کرد: برخی از نهادها مانند جهاد سازندگی و ... که در ابتدای انقلاب اسلامی به وجود آمدند نیز دارای سیستم شبکهای بودند که در نهایت تبدیل به سازمانهایی خدمترسان به مردم شدند. البته در ادامه متأسفانه این شبکه خدمترسان مسیر دیگری را طی کرد و پس از تبدیل شدن به وزارتخانه، در نهایت در وزارت کشاورزی ادغام شده و شبکه گستردهای که داشت نیز عملاً از بین رفت. با وجود این مشکلات، امروز میتوان گفت که این شبکه خدمترسان دوباره در قالب گروههای جهادی احیا شده و به خدمترسانی میپردازد.
وی با بیان اینکه این مسئله که عدهای دور هم جمع شوند و نسبت به رفع مشکلات محرومان اقدام کنند، به فرهنگ بومی ما بازمیگردد، تصریح کرد: دفاع مقدس ما نیز به صورت شبکهای انجام شد و با تشکیل بسیج عمومی در قالب سپاه و بسیج در کنار ارتش، شبکهای وسیع برای دفاع از کشور ایجاد شد که در نهایت نیز موجبات پیروزی غیورمردان ایرانزمین را فراهم کرد.
یاری ادامه داد: جنبش جنگل در برابر استعمارگران، قیام مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان، دلیران تنگستان و ... همگی به صورت شبکهای از مردم عادی کشور بودند که بدون اینکه هیچگونه وابستگی به ارتش آن زمان داشته باشند، وارد میدان شده و از کیان این مملکت در برابر بیگانگان دفاع کردند. با اینکه در صد سال اخیر از سلسلهمراتب و کژکارکردهایی که داشت، به رویکرد بازاری رسیدیم و از کژکارکردها و آنارشی رویکرد بازاری نیز به رویکرد شبکهای رسیدیم، باید بدانیم که هیچکدام از این رویکردها از بین نرفته است و هر کدام از آنها به نوعی در سیستم حکمرانی وجود دارند. نکته بعدی اینکه این رویکردها مسئله جدیدی نیستند و در طول تاریخ بشریت وجود داشتهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه نمیتوان گفت که ساختار شبکه لزوماً بهتر از دو ساختار دیگر است، گفت: نکته مهم این است که هر کدام از این ساختارها در پی کژکارکردهای قبلی تجلی بیشتری پیدا کرده و تبیین شدهاند، اما این بدان معنا نیست که بازار تکامل سلسلهمراتب و شبکه تکامل بازار است. نکته مهم بعدی تناسب با نوع مسئله و فرهنگ است. اینکه ما کجا از هر کدام از این ساختارها استفاده کنیم، به فرهنگ و مسئله مورد نظربستگی دارد.
وی بیان کرد: بسیاری از پژوهشگران معتقدند که در شرایط بحرانی باید از ساختار سلسلهمراتبی استفاده کرد. مسئله بعدی فرهنگ جامعه است که این موضوع نیز نشاندهنده این است که باید از چه ساختارهایی برای رسیدن به اهداف خود استفاده کنیم تا بتوانیم به خوبی به مقصود خود دست پیدا کنیم.
یاری در ادامه سخنان خود به نقاط ضعف ساختار شبکه اشاره و اظهار کرد: هیچکدام از این ساختارها نوشداروی ساختارهای دیگر نیستند. البته هر کدام از این ساختارها طرفداران فراوانی دارند که الگوی مورد نظر خود را به عنوان یگانه راه حل مسائل اجتماعی معرفی میکنند. ما نباید نسبت به هر کدام از این ساختارها حب و بغض داشته باشیم و به صورت متعصبانه به پیروی از آنها بپردازیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه ساختار شبکه ناپایدار است، گفت: ممکن است که در یک پایگاه بسیج، نیروها ضمانتی برای انجام فعالیتها نداشته باشند که این مسئله از نقاط ضعف ساختار شبکهای است. همچنین شبکه کارایی سلسلهمراتب را ندارد؛ چراکه سلسلهمراتب کارها را به سرعت و هزینه کمتر انجام میدهد، اما ممکن است شبکه چنین کارایی را در کوتاهمدت نداشته باشد و تا زمانی که بتواند کارها را به خوبی پیش ببرد، زمان زیادی صرف شود.
وی در ادامه تصریح کرد: ممکن است گاهی اوقات در ساختار شبکه نوعی مرکزیت ایجاد شود و زمانی که این مرکزیت از شبکه حذف شود، شبکه چندپاره شده و از هم بپاشد. برای مثال تا زمانی که پدربزرگها در خانواده هستند، اعضای خانواده را دور هم جمع میکنند، اما زمانی که از بین ما میروند، شبکه خانواده دچار چندپارگی شده و ممکن است در کوتاهمدت از بین برود. البته وجود این مرکزیت (همانند سلبریتیها، فرقههای نوظهور و ...) ممکن است در زمانی موجب ایجاد خسران شده و نوعی ساختار سلسلهمراتبی ایجاد کند که در جهت منفی حرکت کند.
یاری بیان کرد: حکمرانی شبکهای میتواند در سه سطح دلالتهایی برای امر خیر داشته باشد. سطح اول این دلالتها در داخل یک مؤسسه، مسجد، هیئت، بنیاد، انجمن خیریه، گروه جهادی، سازمان و ... است. سطح دوم، سطح بین مؤسسات است که این مؤسسات خیریه و انجمنها و نهادهایی که وجود دارند با یکدیگر تعامل دارند. همچنین، سطح سوم نیز ارتباط بین مؤسسات و حکومت (سیاستگذاری، تنظیمگری و تسهیلگری) است. در سطح اول که داخل مؤسسه است، مؤسسات خیریه میتوانند در جذب نیرو، منابع، ارتباط با خیران و ... از دلالتهای شبکهای استفاده کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) گفت: در موضوع دلالت بین مؤسسات که در سطح دوم قرار دارد، بهرهگیری مؤسسات و خیریهها از ظرفیتهای مختلف یکدیگر مطرح میشود که همان همافزایی بین مؤسسات و تشکلهای خیریه است. در این مقوله همچنین، مفهوم عدم موازیکاری بین مؤسسات نیز مطرح است که کمک زیادی در ارائه خدمترسانی در امور خیر میکند. ارائه خدمات چندبعدی جهت توانمندسازی مؤسسات در ارائه خدمت به محرومان، تبادل دانش، تقویت انگیزهها، اشتراک گذاشتن امکانات و منابع و نوآوری نیز از دیگر موضوعات مهم در سطح دوم یعنی سطح بین مؤسسات است.
وی با اشاره به سطح سوم یعنی ارتباط بین مؤسسات خیریه و دولت نیز اظهار کرد: در این سطح بحث دولت یکپارچه مطرح میشود؛ یعنی خود دولت باید به صورت یکپارچه عمل کند و اولین دلالت حکمرانی شبکهای مربوط به خود دولت است که مصداق آن تفاوتهایی است که در زمینه صدور مجوزها در بین سازمانهای مختلف دولتی وجود دارد. بنابراین، دولت باید در این زمینه به صورت شبکهای عمل کرده و در درون خود از سیاستگذاری تا اجرا یکپارچه شود.
یاری افزود: دومین مطلب این است که دولت تصمیم بگیرد تا از ساختار سلسلهمراتبی صرف خارج شده و ضمن به رسمیت شناختن ساختار شبکهای، از ظرفیتها آن نیز استفاده کرده و در هنگام مواجه شدن با آن از ادبیات سلسلهمراتبی استفاده نکند. همچنین، دولت، بخش خصوصی و تشکلهای اجتماعی باید ظرفیتها، شایستگیها و مهارتهای خود در حکمرانی شبکهای را افزایش دهند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه دولت نیاز به مدیران شبکهای دارد، تصریح کرد: این مدیران باید اهل تفکر و راهبردی باشند و فقط به امروز فکر نکنند. مدیران شبکهای باید مهارت داشته باشند و خود را خادم بدانند. شهید حاج قاسم سلیمانی مصداق بارز یک مدیر شبکهای بود. این شهید سرافراز توانست شبکه گسترده مقاومت در منطقه را ایجاد کند و در برابر مستکبران و زورگویان عالم بایستد. ایشان شخصیتی داشتند که همگان را به خود جذب میکردند که این مسئله از ویژگیهای مهم یک مدیر شبکهای است. حضور در میدان، ارتباط دائمی با کف عملیات، اخلاص و ... از جمله ویژگیهای این شهید بزرگوار بود.
وی با بیان اینکه مهمترین جلوهها از حکمرانی شبکهای در سنت ما وجود داشت است، گفت: امروز بسیاری از مؤسسات خیریه کشور به صورت شبکهای فعالیت میکنند و موفقیتهای زیادی را نیز به دست آوردهاند. مدیریت تفاوتهای فرهنگی و ایجاد وحدت شبکهای، تسهیم دانش، رشد اعضای شبکه، رعایت اخلاق شبکهای از جمله ویژگیهای مدیران شبکهای است که شهید سلیمانی نمونه بارز این نوع مدیریت است.
یاری در پایان سخنان خود تصریح کرد: همچنین، مهمترین موضوع در ساختار شبکهای نیز اعتمادسازی است که وظیفه مدیران شبکهای است تا با ایجاد اعتماد بین اعضا موجبات موفقیت شبکه تحت پوشش خود را فراهم کنند. ما اگر قصد داریم تا در امور خیر پیشرفت کنیم، باید از حکمرانی شبکهای استفاده کنیم تا بتوانیم با بهرهگیری از این نگاه، به توسعه قابل توجهی در گام دوم انقلاب اسلامی دست پیدا کنیم.
انتهای پیام