پذیرش اختلاف قرائات زمینه‌ساز بی‌اعتباری قرآن است
کد خبر: 3945846
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۹ - ۲۱:۰۱
حجت‌الاسلام نصیری:

پذیرش اختلاف قرائات زمینه‌ساز بی‌اعتباری قرآن است

استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: وقتی قائل به اختلاف قرائت شویم، دقیقاً اختلاف را به قرآن راه داده‌ایم و حتی اختلاف را در حد تعارض راه‌ داده‌ایم. آیا این درست است؟ بنده معتقدم در قرآن هیچ اختلافی در قرائت و در ساختار و چینش قرآن مورد پذیرش نیست.

پذیرش اختلاف قرائات زمینه برای سستی حجیت قرآن است/ اختلاف قرائات وحی منزل نیستبه گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین علی نصیری، 16 دی‌ماه در پاسخ به شبهه کمال الحیدری درباره اینکه قرآن روایت فردی به نام حفص از عاصم است و چنین شبهه‌های زمینه برای از اعتبار انداختن قرآن است، گفت: نکته اول اینکه لفظ و معنای قرآن از خداست؛ دوم، تحلیل معجزه بودن قرآن، ذاتی و درونی است؛ یعنی ذات آن در حد و قواره‌ای است که کسی امکان تحدی ندار،د نه اینکه صرفه درست باشد و سوم اینکه، قرآن کنونی همان قرآن نازل بر پیامبر است.

وی با اشاره به آیه 67 مائده «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ»، افزود: قطعاً «مَا أُنْزِلَ» قرآن نیست، بلکه وحی بیانی و اعلام امامت امام علی(ع) است؛ جبرئیل وقتی سوره توحید را آورد، در انتها گفت «کذلک الله ربی» که معلوم است این تعبیر قرآنی نیست؛ یا جبرئیل فرموده که وقتی سوره رحمان را می‌خوانید و به آیه «فبای آلاء» می‌رسید، بگویید «لا بشیء من آلاء رب و کذب»؛ مسلما هم این تعبیر قرآنی نیست و بیانی است.

نصیری با بیان اینکه به همین دلیل برخی بزرگان وقتی در مورد مرحوم محدث نوری قضاوت می‌کنند، از تعابیر تندی استفاده کرده‌اند، اظهار کرد: خیلی‌ها به صدرا اهانت می‌کنند، ولی شیخ عباس می‌گوید من اهانت را روا نمی‌دانم و حتی اگر در جایی کسی عالمی را کوبید، دلیلی ندارد که ما اهانت‌های او را نقل کنیم.

استاد حوزه علمیه با تأکید براینکه قرائت قرآن، وحیانی است، اضافه کرد: مایه تعجب است که از صدر اسلام تاکنون مسئله اختلاف قرائات را همه پذیرفته‌اند، در حالی که این اشتباه بزرگ است؛ مجمع البیان و تبیان تا المیزان به این موضوع پرداخته‌اند و اگر بخش قرائات مجمع را برداریم، دو جلد آن کم می‌شود. فقها هم آن را پذیرفته و جواز آن را در نماز صادر کرده و در کتب اصولی ما هم راه یافته است.

اختلاف قرائات پذیرفتنی نیست

نصیری افزود: شیخ انصاری در مورد پاکی زن از حیض و غسل بعد از آن، دو نظر بر اساس اختلاف در قرائت واژه «تَطَهَّرْنَ» ارائه کرده است، در حالی که قرآن یک آیه نازل کرده و ما دو حکم متناقض از آن دربیاوریم؟ شیخ دچار خطا در اینجا شده است، زیرا خدا یکی است و مطمئناً دو جور حرف نمی‌زند؛ خود قرآن فرموده که آيا در [معانى] قرآن نمى‏‌انديشند. اگر از جانب غير خدا بود، قطعاً در آن اختلاف بسيارى مى‏‌يافتند: ... «وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا». بنابراین وقتی قائل به اختلاف قرائت شویم، دقیقاً اختلاف را به قرآن راه داده‌ایم و حتی اختلاف را در حد تعارض راه‌ داده‌ایم. آیا این درست است؟. 

بنیانگذار مؤسسه معارف وحی و خرد با اشاره به آیه 28 فاطر، «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»، تصریح کرد: در این آیه اگر الله را با ضم یا فتح بخوانیم، دو معنای کاملاً متضاد خواهد داشت و آن وقت ما اختلاف قرائت را به راحتی می‌پذیریم؛ قرآن به صراحت در سوره فرموده است که در قرائت قرآن شتاب نکن، زیرا ما آن را جمع و قرائت می‌کنیم، بنابراین جمع قرآن هم ربطی به خلفا ندارد؛ در سوره اعلی هم فرموده است که سنقرئک؛ یعنی ما بر تو قرائت می‌کنیم. بنابراین وقتی اقراء و قرائت با من است، پس چرا با اختلاف قرائت به قرآن لطمه می‌زنیم. 

استاد سطح خارج حوزه علمیه گفت: امام باقر(ع) در روایتی صحیح فرموده است که «انّ القرآن واحد نزل من عند واحد، و انا الاختلاف یجیء من القراء...»؛ یعنی اختلاف قرائت از ناحیه قراء است؛ قراء اشتباها لهجه را به پای قرائت قرآن از ناحیه خدا گذاشته‌اند، در حالی که ربطی ندارد؛ متأسفانه برخی در ادای صحیح مخارج حروف قرآن به خصوص در حج سختگیری می‌کنند، در حالی که این کار درست نیست و حج را با ترس و لرز سپری می‌کنند، زیرا ممکن است برخی افراد نتوانند آن طور که مدنظر است، به خوبی مخارج حروف را ادا کنند.    

خلط شدن لهجه و قرائت

نصیری با تأکید بر اینکه اختلاف لهجه ربطی به متن قرآن ندارد، ضمن اینکه پیامبر مبنا را لهجه قریش قرار داد، اضافه کرد: اصلاً سر اینکه قرآن بر کتابت استوار نیست، همین مسئله است؛ الان هیچ کسی نمی‌تواند پاسخ دهد که ما چرا خواهر را این مدل می‌نویسیم، زیرا هیچ زبانی نمی‌تواند صوت را دقیقاً به کتابت درآورد. لذا تأکید قرآن بر این است که قرآن و خواندنی است. در این صورت چطور فقیه ما حکم به جواز اختلاف قرائت می‌دهد، آن هم با تأکید بر روایاتی که خود آن باید بر قرآن عرضه شود.

استاد حوزه علمیه ادامه داد: عثمان وقتی نسخه‌ها را واحد کرد، همسان‌سازی نکرد و همین سبب اختلاف در کتابت شد. همچنین در اختلاف لهجات، به تدریج سوء فهم پیش آمد و نام آن را اختلاف قرائت گذاشتند و برخی هم خود را مجتهد و استاد جا زدند و دستگاهی درست شد که فقط اینها صاحب‌نظر هستند و نان این کار را می‌خوردند. 

وی با بیان اینکه سبعة احرف که پیامبر فرمود لهجه بود، افزود: ابن مجاهد هم آمد و تعداد قاریان را به هفت نفر محدود کرد و علمای بعد از او هم آن را وحی منزل دانستند و امروز قراء مصری قرآن را به هفت قرائت می‌خوانند، در حالی که هفت نفر هم نبود و ده تا و 14 روایت بود. آیت‌الله خویی با اینکه خوب وارد عرصه قرآنی شد، ولی قرائت قرآن را به حفص نسبت داد، اما این حرف اصلاً قابل قبول نیست؛ اینکه قرآن با این عظمت را بند به یک آدم کنیم؛ این مایه تأسف است که قرآن را به قرائت حفص بند کرده و آن را سند کنیم. کافی بود که قرآن بر پیامبر نازل شود تا بر سر زبان‌ها بیفتد. قرآن وقتی نازل می‌شد، در سینه‎های مردم می‌نشست و به تواتر به نسل‌های بعد رسید.

جابجایی سوره‌ها هم قابل پذیرش نیست

وی افزود: بنده با حرف علامه و آیت‌الله معرفت و ... هم مخالفم که می‌گویند سوره‌ها جابجا شده است؛ هر نوع تصرف در قرآن اعم از اسقاط و افزونی و جابجایی و اختلاف قرائت و ... را به هیچ وجه نمی‌پذیریم و معتقدم چیدمان قرآن و الفاظ و آیات و سوره‌ها همگی توقیفی از ناحیه خداست. زیرا هر نوع تصرفی شده باشد، قرآن حفظ  و رصد نشده و در تضاد با وعده الهی مبنی بر حفظ قرآن است. من از علامه می‌پرسم که اگر هیچ تصرفی جز جابجایی نشده باشد، باز همین مقدار تصرف به معنای عدم حجیت قرآن و بهانه‌تراشی نیست؟.

کد
انتهای پیام
captcha