به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر آیتالله عباسی خراسانی با محوریت سوره بقره، دوم دیماه، در مدرسه فیضیه حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه به تفسیر آیه 29 سوره «بقره» پرداخت. خداوند متعال در این آیات میفرماید: «هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ اوست آن كسى كه آنچه در زمين است همه را براى شما آفريد سپس به [آفرينش] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار كرد و او به هر چيزى داناست».
وی در این جلسه اظهار کرد: در آیه 28 سخن از تولدهای سهگانه انسان یعنی تولد در دنیا، برزخ و قیامت بود و اینکه خداوند تبارک و تعالی به عظمتش انسان را با اینکه جزء اموات بود و اثری نداشت، آفرید و او را زنده کرد و دومرتبه او را میمیراند و دومرتبه او را زنده میکند. در این آیه نعمتهای الهی که برای انسان آفریده شده چه نعمتهای مادی و چه نعمتهای معنوی، ذکر شده است. در این جهت روشن میشود آفرینش برای پرورش است. دو صفت است که متعلق حمد است؛ یکی آفریدگاری و دیگری پروردگاری. این مسئله در این آیه خودش را نشان میدهد که نعمتهای الهی برای پرورش انسان است و آفرینش زمین و زمان و آسمان برای انسان است تا انسان به تهذیب و پرورش برسد.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: یکی از لغات این آیه «استوی» است. این کلمه از ریشه «سواء» است و به معنی توسط همراه با اعتدال است؛ یعنی هم میانه بودن و افراط و تفریط نداشتن. به عبارت بهتر اعتدال یعنی هر چیزی جای خودش است و توسط یعنی میانه بودن. «استوا» از باب افتعال است؛ یعنی انتخاب و گزینش با توسط و اعتدال. استوا در قرآن گاهی با «علی» متعدی میشود و گاهی اوقات با ماده «الی» متعدی میشود. اگر با «علی» متعدی شود یعنی اعتدالی که در آن علوّ لحاظ شده است؛ مثل «ثم استوی علی العرش». اگر با «الی» متعدی شود به معنای اعتدال و توسطی است که به شی برسد. در هر صورت در این آیه شریفه بیان نعمتهای الهی بر انسان است، آن هم با نعمتی که با کلمه «هو» مطرح شده است. هو در اینجا ضمیری است که جانشین اسمای باری تعالی است و حتی بنابر نظر مرحوم طبرسی در مجمع البیان، هو ضمیر نیست بلکه اسمی از اسما است و دلیلیش بر اسمیت آن دعایی از امیرالمومنین(ع) است.
عباسی خراسانی در ادامه یادآور شد: نکته دیگری که از این آیه استفاده میشود عظمت انسان و حتی میتوانیم بگوییم عظمت انسان بعد از خدا استفاده میشود. بزرگترین موجود بعد از حضرت حق، حضرت انسان است چون در این آیه فقط سخن از اوست و آفرینش؛ سخن از اوست و آفرینشی که برای اوست. انسان مسخِر موجودات دیگر است و موجودات دیگر، مسخر انسان است. این تسخیر دو نوع است: تسخیر عام و تسخیر خاصی که برای اولیای الهی است. پس به عبارت بهتر، آیه میفرماید این موجودات برای شماست.
وی در ادامه تصریح کرد: آخر آیه وصف عجیبی دارد و میفرماید: «وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ». اویی که آفریدگار بود به هرچیزی عالم است و قدرت مطلقه، علم مطلقه را لازم دارد. هو اول اشاره به قدرت مطلقه دارد و هو دوم اشاره به علم مطلقه دارد. اگر قرار باشد فلسفه و عرفان و برهان را خلاصه کنیم برای اثبات موحدیت و آفرینش و اثبات خداوند و واجبالوجوب دو واسطه بیشتر نداریم: واسطه قدرت و واسطه علم. نامهای علیم و عالم و علام همه دلالت بر این دارند که وصف علم برای خداوند همیشگی است و علم الهی حادث نیست که لحظهای باشد و لحظهای نباشد.
انتهای پیام