سازمان همکاری‌های اسلامی «مسجدالاقصی» را از اولویت خارج کرده است
کد خبر: 3917934
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۸
جمعیت دفاع از ملت فلسطین:

سازمان همکاری‌های اسلامی «مسجدالاقصی» را از اولویت خارج کرده است

در سال‌های اخیر با تغییر اسم «سازمان کنفرانس اسلامی» به «سازمان همکاری‌های اسلامی» عملاً مسجدالاقصی و موضوع فلسطین از اولویت آن خارج شده است و همین امر در واقع ارسال یک پیام مهم به صهیونیست‌ها بود تا طرح‌های خود را در ارتباط با بیت‌المقدس و مسجدالاقصی با شتاب بیشتری پیگیری کنند.

به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی جمعیت دفاع از ملت فلسطین، به مناسبت فرارسیدن روز جهانی مسجد و اهانت تاریخی صهیونیست‌ها به مسجد مبارک الاقصی (با به آتش کشیدن آن)، جمعیت دفاع از ملت فلسطین بیانیه‌ای را در این باره صادر کرده است.


بیست و یکم اوت هر سال که مصادف با 31 مرداد است، روز جهانی مساجد نامگذاری شده است. در سال 1348 (1969 میلادی) در چنین روزی مسجدالاقصی که قبله اول مسلمین جهان است توسط صهیونیست‌ها به آتش کشیده شد. این اقدام در واقع با هدف حذف مهمترین نماد هویت تاریخی و اسلامی فلسطین انجام شده است که به عنوان یکی از مهمترین برنامه‌های اشغالگران صهیونیستی قرار دارد.

یک جریان مسیحی صهیونیستی در آمریکا شکل گرفته که اعتقاد دارد ویرانی مسجدالاقصی و ساخت معبد سوم سلیمان شرط ظهور حضرت مسیح(ع) است و الا ظهور نمی‌کند. بر پایه این اعتقاد مسجدالاقصی توسط اشغالگران صهیونیست در معرض انواع تهدیدات تخریبی من جمله به آتش کشیده شدن قرار دارد.

متن بیانیه به شرح ذیل است:

مساجد از اصلی‌ترین نمادهای اسلامی در جوامع مسلمان‌نشین است و به تعبیری نماد و هویت اسلامیت جامعه محسوب می‌شوند. سرزمین فلسطین یک سرزمین اسلامی است و مانند همه جوامع اسلامی مساجد به عنوان بخشی از هویت آن به شمار می‌رود.

مسجدالاقصی به عنوان نخستین قبله مسلمین و محل عروج پیامبر اسلام(ص) در شب معراج بزرگترین نماد اسلامیت سرزمین فلسطین است. صهیونیست‌ها پس از اشغال فلسطین و تأسیس رژیم جعلی صهیونیستی از همان آغاز ضمن تسویه جمعیتی فلسطینی به عنوان یک راهبرد، حذف نمادهای اسلامی و نمادهای تاریخی تأکید کننده بر هویت اسلامی و فلسطینی این سرزمین را نیز به عنوان راهبرد موازی در دستور کار قرار داده‌اند.

بر این اساس بسیاری از مساجد فلسطین یا تخریب شده‌اند و یا کاربری آنها تغییر یافته است. اما مسجدالاقصی به عنوان مهمترین نماد تاریخی و دینی فلسطین همواره بر اسلامی و فلسطینی بودن این سرزمین گواه بوده است.

رژیم صهیونیستی پس از اشغال بیت‌المقدس در سال 1967 تخریب این نماد بزرگ اسلامی را همواره در طرح‌ها و برنامه‌های خود قرار داده است تا جائیکه امروزه بیش از 15 سازمان صهیونیستی با مأموریت پیگیری و تلاش برای تخریب قبله اول مسلمین فعال هستند. آتش زدن مسجدالاقصی یکی از خطرناکترین و مستقیم‌ترین اقدام صهیونیستی در این ارتباط محسوب می‌شود که از قضا خسارات سنگینی را نیز به این مسجد مقدس وارد آورد.

دولت‌های اسلامی پس از این حادثه سازمان کنفرانس اسلامی را ایجاد کردند که مأموریت اصلی‌اش صیانت از مسجدالاقصی در برابر تجاوزات و تهدیدات صهیونیستی علیه این مسجد بوده است. متأسفانه این سازمان تنها در مرحله اسمی باقی ماند و هیچ اقدام عملی در راستای مأموریت تأسیسی‌اش انجام نداده است. در سال‌های اخیر با تغییر اسم «سازمان کنفرانس اسلامی» به «سازمان همکاری‌های اسلامی» عملاً مسجدالاقصی و موضوع فلسطین از اولویت آن خارج شده است و همین امر در واقع ارسال یک پیام مهم به صهیونیست‌ها بود تا طرح‌های خود را در ارتباط با بیت‌المقدس و مسجدالاقصی با شتاب بیشتری پیگیری کنند. گسترش تجاوزات صهیونیست‌ها در سال‌های اخیر به مسجدالاقصی و انتقال سفارت آمریکا به این شهر اسلامی و پایتخت شناختن آن برای رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا و حتی موضوع الحاق قدس و کرانه باختری در چارچوب معامله قرن و در یک کلام یهودی‌سازی سرزمین‌های اشغالی من جمله قدس شریف، در واقع با این عقب‌نشینی کشورهای اسلامی از اولویت فلسطین روی داده است.

زندانی شدن دبیرخانه این سازمان در جغرافیای تحت حاکمیت رژیم وابسته و خائن سعودی عملاً آن را به سازمانی در راستای خواست این رژیم وابسته تبدیل کرده است و سعودی از آن به عنوان ابزاری در راستای سیاست‌های منطقه ای خود تحت دستورالعمل جریان صهیونیستی سلطه استفاده می‌کند.

شکی نیست که آزادی سرزمین فلسطین و مسجدالاقصی به عنوان یک سرزمین اسلامی و دارالاسلام از اشغال صهیونیستی و دارالکفر یک تکلیف همیشگی جوامع مسلمان است و این تکلیفی است که تا تحقق اراده الهی بر اساس نص صریح قرآن کریم « وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» هرگز از مسلمانان در هر نسلی ساقط نخواهد شد.

اما حاکمان خائن عربی دست در دستان دشمن نهاده و دستور خداوندی را بر زمین نهاده‌اند و بی‌تردید آنها از مصادیق نقض کننده آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِیَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ» بوده و به عبارت دیگر نه تنها مؤمن به خدا نبوده بلکه از مصادیق بارز «الظالمین» در آیه محسوب می‌شوند.

اگر دولت‌های عربی حقیقتاً عِرقِ اسلامی داشتند و به جای دوستی و همپیمانی و وابستگی با دشمنان اسلام یعنی یهود و نصارا، بر همبستگی اسلامی تأکید داشتند، بی‌شک اشغال فلسطین هرگز رخ نمی‌داد و غده سرطانی اسرائیل نیز هرگز شکل نمی‌گرفت و جهان اسلام نیز این رنج مستمر ناامنی و حقارت وابستگی را تحمل نمی‌کرد. در این چارچوب اقدام امارات در توافق برای ایجاد ارتباط با اسرائیل اقدامی خلاف قرآن و اسلام و خیانتی بزرگ به امت اسلام است و حکامی این چنین شایسته حکومت بر سرزمین‌های اسلامی و مردم مسلمان نیستند و این تکلیفی بر ملل مسلمان است تا حاکمان ناشایست را از اریکه حکمرانی بر مقدرات جوامع اسلامی پایین کشند.

انتهای پیام
captcha