اعتراضات ضد نژادپرستی در آمریکا برای سالیان سال وجود داشته و رنگینپوستان در این کشور همچنان به رفتارهایی که دولت، سیستم قضایی و پلیس این کشور با آنها دارد معترض هستند. در هفتههای اخیر و پس از قتل فجیع جرج فلوید نیز این اعتراضات مجدداً در شهرهای مختلف آمریکا شدت گرفته و همچنان ادامه دارد. برای بررسی ریشههای این اعتراضات، ایکنا گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین ابوالفتح دعوتی، محقق و پژوهشگر قرآنی، داشته که متن آن در ادامه منتشر میشود:
ایکنا _ به نظر شما ریشههای شورشهای اخیر آمریکا در کجاست؟
همه کارشناسان تقریباً گفتهاند که نظام سلطه کاخ سفید خودش را در همه صحنهها، پیروز میدان میبیند و خود را کدخدای دهکده واحده جهانی میشمارد. بنابراین در سیاستهای غلط و خشن خود تخت گاز میرود و به خیال خود جلو میرود و هیچ چیز را در برابر خود به حساب نمیآورد. در واقع مبتلا به یک غرور کاذب و خودشیفتگی شده است. به خصوص این رئیسجمهور ایالات متحده که حالت کاسب مسلکی هم دارد و همه چیز را از دید کاسب کاری میبیند و نه اینکه تنها رژیم عربستان را به چشم یک گاو شیرده میبیند، بلکه به دیگر ملّتها نیز کم و بیش به همین دیده مینگرد و به گمان خود به سرعت در تعالی و ترقی و سود آوری کشورش میتازد. این همان تصوری است که رژیم هیتلر را اولاً منزوی کرد و ثانیاً متلاشی نمود، که قهراً با رژیم مغرور کاخ سفید نیز این چنین خواهد کرد.
ایکنا _ چگونه قتل یک سیاه پوست میتواند چنین عکسالعمل تندی را در پی داشته باشد؟
ببینید این قتل یک نفر نیست، بلکه در ادامه یکسری قتلها و جنایات وحشیانه است که در طول چهار صد سال دولتمردان آمریکا آنها را انجام دادهاند. در واقع رژیم فعلی کاخ سفید وارث یک سلسله جنایات و قتل عامهای وحشتناک است؛ رژیم آمریکا و رسانههای تبلیغاتی آن و به خصوص دستگاه تبلیغاتی هالیوود، اولاً، سیاهپوستان و بومیان اصلی این سرزمین را به صورت آدمهای وحشی، بیفرهنگ، بیتمدن و اصلاحناپذیر قلمداد کردهاند که حتی سفیدپوستان را زنده زنده کباب میکنند و میخورند، درست معکوس آنچه هست.
البته با این پیش فرض نژادپرستی به صورت یک اصل درمیآید و با این چنین تبلیغاتی پلیس را آموزش میدهند و شستوشوی فرهنگی میدهند و کشتن سیاهپوستان و قتل عام بومیان در سراسر جهان را یک وظیفه و خدمت تعریف میکنند و پلیس با قساوت و به آسانی و با بیخیالی جان یک انسان را میگیرد که با حیوان هم این حرکت نمیشود و این حالا یکی از آنهاست که پیشرفت تکنیک از آن فیلمبرداری کرد و به گوش هم جهانیان رساند و مانند کبریتی بود که جامعه جهنمی آمریکا را یک باره ملتهب کرد.
این روش وحشتناک در استرالیا و کانادا هم خیلی بدتر و شدیدتر در جریان است. آنان هم با اهل بسیار از جزایر با چنین قساوتی رفتار میکنند. قساوت کاخ سفید نیز مانند داستان شهادت آقامصطفی فرزند امام(ره) بود که رژیم برای زهر چشم گرفتن و قدرتنمایی آن را انجام داد و در واقع این جنایت، کاخ دو هزار و چند صد ساله رژیم شاهنشاهی را برانداخت.
ایکنا _ شما به عنوان نویسنده کتاب «جهان بدون آمریکا» درباره آینده آمریکا چه فکر میکنید؟
ببینید، آئین نجاتبخش اسلام در میان یک جهان دو قطبی مغرور و خورده خوابیده آن زمان ظهور کرد و سرانجام در کمال ناباوری آن هر دو قطب را یعنی نظام شاهنشاهی ساسانی و نظام امپراطوری روم را به کنار زد و وارث هر دو نظام گردید؛ یعنی پیام عدالت و ظلمستیزی، به اسلحه و قدرت و شوکت آن دو نظام در کمال ناباوری غلبه کرد، یعنی خداوند برای اصلاح جامعه بشریت آن دو نظام سلطه و جبار و فاسد را در هم کوبید و این امر در دست قدرت الهی بود.
امروز این تجلی و ظهور اراده الهی است که نظام سلطه مغرور، فاسد، ملحد و خدا ناشناس این زمان را مبتلا کرده است به جمهوری اسلامی ایران، آن طور که نظام سلطه کسری و قیصر را مبتلا کرد به ظهور اسلام و ندای عدالت الهی و اینها دو گونه سلاح هستند و قهراً نظام امپراطوری روم در برابر ندای عدالت عیسی مسیح(ع) قدرت استقامت نداشت و سرانجام سر تسلیم فرود آورد؛ چنانکه نظام کسری و قیصر در برابر حرکت تودهها دوام نیاورد. این سرنوشت محتوم نظام فاسد، جبار، مغرور و فرعونی کاخ سفید و اقمار داخلی و خارجی آن است. مسئله این نیست که جبهه مقاومت چقدر زور بازو دارد و نظام کاخ سفید و اقمار آن چقدر زور بازو دارند؛ حساب ابزار، سلاح، تانک، توپ، بمب و موشک نیست بلکه مسئله اراده الهی است. وقتی حرکت الهی اسلامی در ایران به جهت مقاله توهینآمیزی شکل گرفت و از شهری به شهری سرایت کرد و سرانجام قویترین ژاندارم منطقه را آواره کرد و از بین برد. این امر از فرمولهای ناشناخته خداوند حکایت دارد که مردم از آن غافل هستند.
این داستان قتل یک سیاه پوست مظلوم فاقد رسانه و فاقد یار و یاور که اینطور از همه رسانهها و تبلیغات هالیوودی شدیدتر عمل میکند و دستگاه تبلیغاتی جهانی استکبار را به عجز درمیآورد، اینها از آن فرمولهای غیرقابل پیشبینی خداوند است. حالا آقای کاخ سفید و دیگر همکاران و همراهانش برای بقای خود بمب و موشک و سلاحهای دیگر میسازند و غافل هستند که خون یک سیاهپوست بینام و نشان میتواند بساط آنان را به هم بزند.
ایکنا _ بنابر این این حرکت منجر به متلاشی شدن نظام سلطه خواهد شد؟
ببینید غیب را هیچکس نمیداند و لیکن سنت الهی چنین است که اگر خداوند به قومی و جماعتی اعلان جنگ داد، دیگر آن رسته ادامه مییابد تا ریشه آن ظلم را بخشکاند. خداوند در قرآن خطاب به جباران و ظالمان قریش میگوید که عذابهایی را برای شما در نظر گرفتهام و خداوند یک ضربه به آنان در جنگ بدر زد و سرانجام آنان در هم شکسته، نابود و تسلیم شدند.
در ایران هم که شما ملاحظه کردید خداوند عذابها را برای رژیم سفاک پهلوی ردیف کرد. یک ضربت در قم به پیکر آنان وارد شد و متوجه نشدند و خواستند جلو آن را بگیرند که ضربه دوم در تبریز به پیکر شاه وارد شد، و همین طور ضربات شدید و شدید شد تا یک مملکت آرام و خاموش تبدیل به یک خطر پرحرارت و پرجنب و جوش شد و شاه خودش را در وسط یک جهنم مردمی دید و سر تسلیم فرود آورد و هلاک شد. در آمریکا هم حالا این یک ضربت است و ضربتهای دیگر در پیش هستند.
ایکنا _ آیا این التهابات آمریکا در حکم هشداری به رژیم صهیونیستی و رژیمهای وابسته است؟
قطعاً جریان التهابات مردمی در آمریکا اولاً ریشه در مبارزه با صهیونیسم دارد و نوک پیکان این حرکات به اذن خداوند متوجه رژیم نژادپرست صهیونیستی میباشد، اگر پلیس نژادپرست آمریکا پای خود را بر گردن یک سیاهپوست میفشارد تا او را خفه و خاموش کند، نظام سلطه آمریکا مدت یک قرن است که چکمه ظلم و ستم خودش را به گلوی ملت فلسطین فشار میدهد و رژیم اسرائیل به نیابت از کاخ سفید هر روز جوانان فلسطینی را از حیات محروم میکند.
نظامهای مرتجع، پلیسهای دژخیم کاخ سفید هستند که چکمه ظلم خودشان را بر گلوی این ملّت فشار میدهند و لازم است که خدای مظلومان فریاد این ستمدیدگان را بشنود و ستمگران را رسوا کند و جماعت آنان را پراکنده بسازد و مستضعفان را جایگزین و وارث آنان بنماید. این تحولات در عالم بارها و بارها واقع شده است. اجازه بدهید این مرتبه هم در زمان ما و در برابر چشمان ناباور مردم این زمان واقع بشود تا ببینیم پایان کار ظالمان با این همه زرق و برق سرانجام چگونه خواهد بود.
ما هم مخالف داریم، مخالفان ما میگویند از روز اول ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم، ما باید در برابر ظالمان و زورگویان، و به قول آنان جهان متمدن و جهان پیشرفته، دستها را بالا ببریم و متوجه رضایت دیگران و به اصطلاح زیباتر روابط بینالمللی باشیم، و رضایت جهانیان را جلب کنیم؛ مانند رژیم سعودی، امارات، کویت و دیگران و در نهایت مانند ژاپن و آلمان، در حالیکه منطق الهی میگوید این ظالم و مظلوم و چپاولگر و چپاول شونده، اینها یک آزمایش الهی است و انسان مؤمن باید در برابر جریان ظلم و ستم و فساد قیام کند و خدا را به حساب بیاورد و قدرت ظالمهای را بالاتر از قدرت خدا نبیند. البته کار دشواری است و سرانجام در این نبرد خداوند حق را به باطل غلبه خواهد داد.
لاجرم مخالفان ما با خدا مشکل دارند و هوادار ظلم ظالم هستند و امید دارند که در سایه ستمگران، زندگی راحتی داشته باشند و اصلاً دوست ندارند زوال ظالم را آرزو کنند. به گفته قرآن اینان مردم را میترسانند از کسانی که قد و بالایشان کوچکتر از خداست و قدرت مقابله با خدا را ندارند و سرانجام شکست میخورند. اینان به آن قدرتهای کوچک یعنی ابرقدرتها ایمان دارند و به قدرت برتر اعتماد ندارند. این است فرق این دو بینش در همه چهرهها و صحنهها.
انتهای پیام