اسماعیل منصوری لاریجانی، پژوهشگر عرفان اسلامی، در گفتوگو با ایکنا؛ به توضیح درباره ظرفیت وحدت حوزه و دانشگاه پرداخت و اظهار کرد: اگر ظرفیت برای وحدت حوزه و دانشگاه وجود نداشت، هیچ موقع بحث وحدت حوزه و دانشگاه مطرح نمیشد. نسبت حوزه و دانشگاه مثل نسبت روح با بدن است؛ یعنی جسم انسان باید با روح او کاملاً هماهنگ باشد. وحدت به معنای آمیختن نیست، بلکه به معنای حاکمیت خاصی است که بر نظام بدن ما وجود دارد. امام خمینی(ره) این ظرفیت را دیده بود و همین دو عامل باعث شد که انقلاب پیروز شود.
وی با بیان اینکه امام(ره) حوزه و دانشگاه را دو بال نامید، گفت: اگر بالهای پرنده با هم هماهنگ نباشند، ما نمیتوانیم پرواز کنیم. اگر حوزه و دانشگاه با هم هماهنگ نباشند، پیشرفت و توسعه در کشور محقق نمیشود. بنابراین نه تنها این ظرفیت وجود دارد، بلکه وحدت حوزه و دانشگاه باید به عنوان یک ضرورت مورد تأکید قرار گیرد. یعنی بعضی از نفسانیات و سوء نظرها باید حذف و جوهره وحدت بعد از چهل سال نمایان شود.
مؤلف «مجموعه رسائل حکمی» افزود: مولوی میگوید: «علمهای اهل دل حمالشان/ علمهای اهل تن احمالشان/ علم چون بر دل زند یاری شود/ علم چون بر تن زند باری شود». فکر میکنم الان علوم حوزه و دانشگاه به جای اینکه یار هم شوند، بار هم شدهاند. این بارسازی برای یکدیگر باید تبدیل به یارمندی شود؛ یعنی حوزه و دانشگاه یار یکدیگر شوند تا اینکه مانند دو بال کشور را به پیشرفت برسانند. پس هم ظرفیت وجود دارد و هم ضرورت؛ اما از نظر امکان وحدت حوزه و دانشگاه باید بگویم که در زمان حاضر این امکان وجود ندارد. الان موانعی به وجود آمده که امکان تحقق وحدت حوزه و دانشگاه را گرفته است.
وی به تبیین ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه پرداخت و گفت: انقلاب ما یک انقلاب اسلامی است؛ یعنی ما باید حکومتی تشکیل دهیم که بر اساس تعالیم و آموزههای اسلام باشد که دینی بشری نیست و آسمانی است. بنابراین امام راحل فرمود که تمام مقصد ما مکتب ماست. همه چیز ما اسلام است و ما همه چیز خود را برای اسلام میدهیم. امام به دنبال ایجاد یک مدل و نمونه ایدهآل از حکومت بشری بود که در آن اخلاق، عدالت، کمال و ... قابل تحقق باشد. هدف امام(ره) معماری چنین بنایی بوده است، والا آسفالت جادهها و راه انداختن بیمارستان و ... در حکومت قبلی هم انجام میشد و از این نظر مشکلی وجود نداشت.
یا باید بگوییم حکومتمان اسلامی نیست، یا اینکه وقتی اسلام را مطرح کردیم باید ملزومات آن را فراهم کنیم. اگر امروز در بدنه اجرایی کشور شاهد ناکارآمدی هستیم برای این است که این نظریهها تولید نشده است و یا تبدیل به روشها و منشهای عملی نشده است
لاریجانی به تعریفی از وحدت حوزه و دانشگاه اشاره کرد و افزود: وحدت حوزه و دانشگاه یعنی برآیند علوم دینی که حوزویان باید آن را بر اساس مقتضیات و نیاز جوامع بشری بین خودشان و علوم طبیعی و تجربی، که در دانشگاهها تولید میشود، به وجود بیاورند یا باید بگوییم حکومتمان اسلامی نیست یا اینکه وقتی اسلام را مطرح کردیم باید ملزومات آن را فراهم کنیم. اگر امروز در بدنه اجرایی کشور شاهد ناکارآمدی هستیم برای این است که این نظریهها تولید نشده یا تبدیل به روشها و منشهای عملی نشده است.
وی با تصریح به اینکه یکی از مباحث چالشی اسلامیسازی علوم است که هیچ مبنای علمی و فلسفی ندارد، اظهار کرد: قبل از ورود به این بحثها باید از چرایی و چگونگی آن بحث کرد. متأسفانه ما این فضا را هم فراهم نکردیم. وقتی مقام معظم رهبری میگویند که فلسفه علم اکبر است، دلیلش این است که برای ایجاد گفتمان به تفکر فلسفی نیاز داریم. این نگاه بسیار حکیمانه است و تا فضای گفتمان فلسفی ایجاد نشود، هر نوع بحث از تعامل عقل و دین و علم و دین و اسلامیسازی علوم از مبنای منطقی گفتوگو برخوردار نیست؛ والا شما هر چه در عالم میبینید برای خداست.
این پژوهشگر عرفان اسلامی با بیان اینکه در عالم چیزی نمیبینید که مشحون از وجود خداوند نباشد، ابراز کرد: بنابراین این طور نیست که در فیزیک الهیات نباشد، در شیمی الهیات نباشد. مگر جز این است که مثلاً در علم فیزیک از آب بحث میشود؟ خود اینها مخلوق خدا هستند و «شهد الله» میگویند. بنابراین اگر مبنای فلسفی وجود داشته باشد، خواهیم دریافت که اینها زلفشان به هم گره خورده است.
وی یادآور شد: به نظر من هیچ تعارضی بین علوم وجود ندارد، اگرچه شعب مختلفی دارند، ولی خاستگاهشان صنعت آفرینش است. وقتی این مبناها تعریف شد یک منظومه معرفتی برایشان ترسیم میکنیم. الان یک استاد دانشگاه به حوزه میآید، ولی زبان حوزه را نمیداند؛ همچنین یک استاد حوزه به دانشگاه میرود، ولی زبان دانشگاه را بلد نیست. چرا؟ چون منظومهای که روشها و منشها را تبیین کند وجود ندارد. باید این منشها و روشها را هم حوزویان رعایت کنند و هم دانشگاهیان.
متأسفانه وحدت حوزه و دانشگاه الآن ویترینی و فانتزی شده است. علاوه بر این بزرگترین مانع وحدت حوزه و دانشگاه این است که این مسئله با انگیزشهای سیاسی درهم میآمیزد و همه سعی میکنند از خودشان سلب مسئولیت کنند و تقصیرات را به گردن دیگری بیندازند
منصوری لاریجانی به موانع وحدت حوزه و دانشگاه اشاره کرد و گفت: این گفتمان دستوری و بخشنامهای نیست که مثلاً شورای عالی انقلاب فرهنگی دستورالعمل صادر کند و وحدت حوزه و دانشگاه ایجاد شود. این وحدت باید بجوشد؛ یعنی استاد حوزه و دانشگاه مقابل هم بنشینند و با هم صحبت کنند. خودشان این مبانی و آن نظام معرفتی را ایجاد و حلقهها را به هم متصل کنند. از ابتدا این جوشش وجود داشت، ولی به مرور کار را به مراکزی واگذار کردند که همایش برگزار میکنند. متأسفانه وحدت حوزه و دانشگاه الآن ویترینی و فانتزی شده است. علاوه بر این بزرگترین مانع وحدت حوزه و دانشگاه این است که این مسئله با انگیزشهای سیاسی درهم میآمیزد و همه سعی میکنند از خودشان سلب مسئولیت کنند و تقصیرات را به گردن دیگری بیندازند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا در زمان حاضر بستر مناسبی برای طرح نظریه وحدت حوزه و دانشگاه در داخل دانشگاهها وجود دارد یا خیر، بیان کرد: با کمال تأسف باید بگویم که هیچ بستری نیست. حتی در بعضی زمینهها تعارض و موضعگیری و سلب یکدیگر وجود دارد. یک فضای ایجابی داریم و یک فضای سلبی. در فضای ایجابی یکی از شئون ایجابی، وحدت است. اینکه با هم چای بخوریم معنای وحدت نیست. اگر آن گفتمان ایجاد شود، ولو ما در تقابل با هم قرار داشته باشیم و همدیگر را مورد انتقاد قرار دهیم، باز هم اصل مثبتی از آن استخراج میشود. به نظر من همان اقدامات اولیه را هم انجام ندادیم. در نتیجه هیچگونه بستری برای ایجاد این گفتمان وجود ندارد و عملاً بین حوزه و دانشگاه فاصله است. این مسئله یک تفرقه عمیق زیر خاکستر است که میتواند منشأ بسیاری خطرات برای حوزه و دانشگاه باشد.
انتهای پیام