به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) از ایلام، روحانیت استان ایلام با هدایتگری آیتاله حیدری ایلامی و همراهی سایر روحانیون صدیق استان در طول دوران دفاع مقدس علاوه بر تبلیغ و ترویج معارف اسلامی در بین مردم دوشادوش رزمندگان اسلام و بسیجیان در جبهههای نبرد حضور داشتند که در این مبارزه شجاعانه ۱۱ نفر از روحانیون استان ایلام به درجه رفیع شهادت نایل آمدند که شهید سید برزو کرمی از جمله شهدای روحانی استان ایلام است.
یادآور میشود شهیدان «محمدعلی صالحی»، «عبداله دارابی»، «علی مومنی»، «عباداله همتی»، «علیاشرف نعمتی»، «ابراهیم صادقی»، «برزوکرمی»، «نورالدین خدامرادی»، «محمدرضا قربانی»، « علی عصمت»، «محمدنبی شمسی» از جامعه روحانیت استان ایلام هستند.
به گزارش ایکنا، شهید «علی مومنی» فرزند مرتضی در نهمین روز از اسفند ماه سال 49 در روستای «بیشهدراز» دهلران در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و در دامان مادری عفیف و زیر نظر پدری مومن پرورش یافت.
پدرش فردی متدین و معتقد و یکی از ارادتمندان روحانیت و انقلاب در آن منطقه است و هنگامی که روحانیون برای تبلیغ به آن منطقه میروند ایشان به گرمی از آنان استقبال میکند و همواره به ولایت و روحانیت عشق میورزد.
علی پس از آنکه دوران ابتدایی را در همان روستا به پایان رساند با توجه به علاقهای که به روحانیت پیدا کرده بود در سال 1361 وارد حوزه علمیه ایلام شد تا در مکتب امام صادق (ع) معارف دین را فرا گیرد و به آن عمل کند و به دیگران نیز بیاموزد.
این شهید گرانقدر مدتی در حوزه ایلام به تحصیل علوم دینی پرداخت و دوره مقدماتی را آن جا سپری کرد. در سال 1362 برای ادامه تحصیل راهی مدرسه علمیه صاحبالامر (عج) آشتیان شد و به مدت دو سال به تحصیل و تهذیب نفس پرداخت و با شور و اشتیاق فراوان درسهایش را میخواند.
در حالی که هنوز سنی از او نگذشته بود در تحصیل بسیار کوشا بود و علاوه بر دروس خود کتابهای غیر درسی را نیز مطالعه میکرد، این در حالی بود که دوری از پدر و مادر نمیتوانست تاثیری در روحیهاش بگذارد چرا که هدفش را شناخته بود.
او برای آن که میان جهاد اکبر و جهاد اصغر پیوند ایجاد کند در سال 1364 دعوت مرجع و مقتدای خویش امامخمینی (ره) را لبیک گفت و همواره با کاروان روحانیون اعزامی به جبهههای حق علیه باطل عزیمت نمود و در عملیات والفجر 8 شرکت کرد و از ناحیه پا مجروح شد. پس از آنکه بهبود یافت دوباره از طریق حوزه علمیه آشتیان به اتفاق سایر دوستان طلبهاش عازم جبهه شد و در واحد اطلاعات و عملیات لشکر 17 علیبنابیطالب (ع) مشغول خدمت گشت. این شهید والامقام گر چه کم سن و سال بود ولی شجاعت و بی باکیاش زبانزد رزمندگان شده بود. از ویژگیهای ایشان خوش اخلاقی و نیک رفتار اش بود. در کارها، بصیرتی خاص داشت و صبور و بردبار و اهل تهجد و شب زنده داری بود.
این روحانی سرانجام در دوم خرداد ماه سال 1365 در یک عملیات گشتی رزمی که برای شناسایی منطقهای از جزیره مجنون رفته بودند پس از یک نبرد جانانه با دشمن متجاوز، عشقانه در کوی دوست خلعت سرخ شهادت را پوشید و پیکر پاکش در خاک دشمن ماند و در نهایت یادگاری از جسم مطهرش پس از سالها به خانوادهاش بازگشت و در گلزار شهدای دهلران در جوار امامزاده سید اکبر ماوا گزید.
وصیتنامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین باری الخالق اجمعین و الصلواه و السلام علی عبادااله و رسوله و حبیبه و صفیه و حافظ سره و مبلغ رساله سیدنا و نبینا مولانا ابی القاسم محمد (ص) و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین اعوذ بالله من الشیطان الرجیم و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله و کان الله غفورا رحیما»
چقدر شهادت در راه خدا زیباست مانند گل خوشبوست، من در این سرزمین اینقدر با دشمن میجنگم تا پیروزی و موقعیت نصیبم گردد یا به درجه رفیع شهادت نایل گردم. اگر لیاقت داشته باشم که در راه اسلام و قرآن شهید بشوم به مادرم تبریک بگویید چون که من به مهمانی خدا رفتهام. راستی که مرگ در راه خدا چه خوب و خواستنی است.
والسلام
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار (آمین)