به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، یحیی یثربی، استاد فلسفه و عرفان دانشگاه علامه طباطبایی و مفسر قرآن در همایش «قرآن و معرفتشناسی» که صبح امروز دوشنبه، پنجم آبانماه، با حضور برخی از اساتید و صاحبنظران و مسئولان و اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، به بیان نکاتی در باب موضوع همایش پرداخت.
بنا براین گزارش، یثربی در ابتدا با توصیه به بیان و تبیین قرآن به زبان مردم، گفت: قرآن را که خداوند به زبان مردم فرستاده است ما هم به زبان مردم و به گونهای که مردم بفهمند آن را بیان کنیم و مطالبی که میگوییم سخنانی در آسمان نباشد.
توقف مردمان در معرفت/ گرفتاری ما در دانستن است/ داعش هم میداند
یثربی در ادامه با اشاره به اهمیتی که در غرب به معرفتشناسی داده میشود، به تبیین تفاوت معرفتشناسی و معرفت پرداخت و گفت: دانایی یک مرحله خام از آگاهی انسان است و هر کسی چشم باز میکند یاد میگیرد که این خورشید است، آن زمین است، آن درخت است. همه مردم در معرفت متوقف میمانند و معرفت غرور میآورد. در دعواها گفته میشود «من میدانم»؛ این «میدانم» در بحثهای علمی هم و در بحثهای دینی هم همینطور است. داعش میداند و گرفتاری ما در دانستن است.
معرفتشناسی فصل مبارکی است که به روی انسان گشوده شد
وی با اشاره به طرح معرفتشناسی در مرحلهای بالاتر، عنوان کرد: انسانها در یک مرحلهای از رشد به این مرتبه رسیدهاند که «من میگویم میدانم، اما آیا واقعاً میدانم؟». این استارت معرفتشناسی است؛ این که بیاییم دانسته خودمان را در ترازو بگذاریم و ارزیابی کنیم که آیا خورشید را که به این اندازه میبینیم، آیا همین قدر است، ستاره را که این قدر میبینم، آیا همین قدر است؟ درباره خدا داوری میکنم، آیا واقعاً همین است که من داوری میکنم. این فصل مبارکی بود که به روی انسان باز شد و لذا تا انسان فرهیختهتر، باهوشتر و روشناندیشتر باشد بر این قسمت حساستر میشود. همه تکیهای که بر معرفتشناسی میشود نشان این است که «من میدانم»ها به این سادگی نیست که ما میگوئیم.
دانش به زیان دین درست نیست
یثربی با اشاره به اوج معرفتشناسی در اندیشه کانت، گفت: معرفتشناسی در اندیشه کانت به اوج خود میرسد و یک روشنفکری بالایی میآید و دانش بشر را خیلی زیر سؤال میبرد و مابعدالطبیعه را به آن شکلی که آنها میشناختند کلاً غیرممکن میداند. ما از اینها فرار میکنیم اما فرار نکنیم و بدانیم که دانش هیچ وقت به زیان یک دینِ درست نیست.
اندیشمندان غربی دین تحریفشده ارا از قدرت پایین کشیدهاند/ روشناندیشی غربی شمشیر را از دست کلیسا گرفت
وی از دو کار خوب اندیشمندان غربی پیش از ما سخن گفت و ضمن توصیه به استفاده از این دو اقدام آنان، بیان کرد: آنها آمدند و دینی را که در اثر تحریف قدرتگرا شده بود نقد کردند و کلیسا را از قدرت پایین کشیدند و این برای اسلام فضای جدیدی ایجاد کرده بود. ما آنها را ملحد مینامیم در حالی که نباید این کار را انجام دهیم.
دلالت آیه «فَبَشِّرْ عِبَادِ»
وی با اشاره به آیه کریمه «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ؛ پس بشارت ده به آن بندگان من که به سخن گوش فرامىدهند و بهترین آن را پیروى مىکنند» (زمر/ 17 و 18)، گفت: این آیه درباره مسلمانان نیامده بلکه این بشارت به چند جوانی است که دست از بتپرستی کشیده بودند و میگفتند که ما چرا اینها را بپرستیم. آنها مسلمان هم نشده بودند. کسی که از باطل دلسرد بشود رویش بیشتر به طرف حق برمیگردد . خطر آن جاست که شخصی صلیبی باشد و اسیر باطل باشد.
یثربی ادامه داد: روشناندیشی غرب آن تابو را شکست و شمشمیر را از دست کلیسا گرفت و گفت که ما نمیتوانیم این را بپذیریم. خب فضا آماده شد که ما بگوئیم ما خوب آن را داریم. این جا جایی بود که ما باید میگفتیم آن را نمیخواهید ما خوب آن را داریم.
هیچ کس دشمن حقیقت نیست/ اومانیسم دشمنی با دین درست نیست
وی با بیان این که انسان هیچ وقت با حقیقت دشمن نیست، اظهار کرد: این که میگویند اومانیسم یعنی دشمن دین درست نیست. اومانیسم یعنی دشمنی با آن دین و خدایانی که بر سر مردم سوار شده بودند. کسی دشمن حقیقت نمیشود. یک حقیقت فیزیکی را هر کسی که کشف کند به او احترام میگذارند. یک نکته ریاضی را یک خانم ایرانی کشف کرده بود و تجلیلها از او کردند. هیچ کس با حقیقت دشمن نمیشود. بنابراین این یک خدمت بود که سد کلیسا را از جلوی اسلام برداشتند و ما باید تجلیل از آنها بکنیم و تحقیرشان نکنیم.
برانداختهشدن الهیات انتزاعی و خودکامه توسط اندیشمندان غربی
وی کار خوب دیگر اندیشمندان غربی را برانداختن الهیات هپروتی عنوان کرد و گفت: اینان آمدند و گفتند که الهیاتی که اساس نداشته باشد دچار خودکامگی میشود. ذهن در آن جا خودکامگی میکند و هر چه خواست میبافد؛ چنان که بافتند تا رسیدند به آمرزشنامه فروختن. اندیشمندان پی این الهیات را زدند و ما باید فرصت را مغتنم بدانیم و الهیات متکی بر واقعیت تحویل بدهیم.
پای الهیات و مابعدالطبیعه ما در طبیعت است
وی با اشاره به آیه «أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ؛ آیا به شتر نمىنگرند که چگونه آفریده شده» (غاشیه/17)، بیان کرد: پای الهیات ما و پای مابعدالطبیعه ما در طبیعت است. هنوز بعضی آقایان ما فکر میکنند که باید انتزاعی مطلق باشد، در حالی که برای سادهترین مسائل فلسفی و منطقی مانند نسب اربعه هم باید به واقعیت و طبیعت مراجعه کرد. ما خودمان مطالب را انتزاعی و از واقعیت جدا کردهایم و بعد میگوئیم که فلسفه اگر به علم نزدیک شود خراب میشود.
وی با بیان این که زحمت علمی را از تلاشهای استعماری باید جدا کرد، گفت: باید به رهنمود نبی مکرم اسلام زحمات علمی را در چین هم اگر بود قدر بشناسیم و استفاده کنیم، اما ما هنوز در مرحله دانایی گیر داریم.
ما باید روزی بیدار شویم/ نقد ملاصدرا او را نابود نمیکند/ نگران خودمان باشیم
وی ادامه داد: ما باید روزی بیدار شویم. ملاصدار خیلی عزیز است اما ببینیم که چقدر حرفش استدلالی و درست است و چقدر درست نیست. نگوئیم نقد بیاحترامی است، ما قرار نیست که نقد میکنیم تا او را نابود کنیم. او دیگر هست. ارسطو را هزار جور نقد کردند و فیزیک و شیمی و ستاره شناسی او را باطل کردند اما هنوز در اوج عظمت است. ما نگران ابنسینا نباشیم، نگران خودمان باشیم که نمیتوانیم کار کنیم؛ وگرنه عظمت آنها با نقد ما شکسته نمیشود.
قرآن رهنمود است/ ما باید کار کنیم
وی در ادامه با بحث در باب قرآن پرداخت و گفت: ما باید مشخص کنیم که آیا قرار است ما بنشینیم و قرآن برای ما کار کند یا قرار است خودمان برای خودمان کار کنیم. آیا قرار است مانند بنیاسرائیل که میگفتند «موسی تو برو با خدا کارت را انجام بده ما این جا هستیم» باشیم یا قرار است به این درک برسیم که رابطه وحی با ما رابطه هدایت و پشتیبانی است، نه این که او به جای ما کار کند. قرآن رهنمود است و ما باید کار کنیم.
بزرگترین رهنمود معرفتشناسی قرآن
وی با اشاره به وجود رهنمودهای بسیار بزرگ در قرآن در زمینه معرفتشناسی، بیان کرد: اولاً خدا در قرآن به ما اطلاع داده است که من که خدای تو هستم میگویم تو را دانا نیافریدهام؛ «وَاللّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ؛ و خدا شما را از شکم مادرانتان در حالى که چیزى نمىدانستید بیرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد که سپاسگزارى کنید» (نحل/78). گفته میشود فطری، اما کدام مسئله با فطرت اثبات شده است؟ فطرت یعنی همین دستگاهی که با تو همراه است؛ یعنی همین چشم و گوش و هوش و ابزاری که در اختیار داریم. این بزرگترین راهنمایی معرفتشناسی است که قرآن به ما میکند و میگوید شما را خالی آفریدهام اما ابزار جستجو به شما دادهایم. بنابراین قرآن ما را به سمت جستجو سوق میدهد، اما ما این درس را نگرفتهایم.
ما مسیحیان را از سرزنش عقل نجات دادیم و خود چراغ عقل را در پشت پرده نهادیم
وی با اشاره به تکیه متون دینی اسلام بر عقل و سرزنش عقل و اندیشه در سنت مسیحی، گفت: ابنسینا در پایان مباحثش درباره سفسطه اظهار نگرانی میکند که ما داریم از عقلانیت به غیرعقلانیت منحرف میشویم. درست همان زمانی که ما مسیحیان را با ترجمه آثار ابنسینا نجات دادیم و به طرف عقلانیت آمدند، خودمان چراغ عقلانیت را در پشت پرده نهادیم و به سمت مکتبهای غیرعقلانی اشعریت و تصوف رفتیم.
چند رهنمود دیگر قرآن در زمینه معرفتشناسی/ قرآن میگوید جستجو را فراموش نکن
یثربی با بیان این که یکی از بزرگترین راهنمایی معرفتشناختی قرآن این است که نباید مقلد باشیم و هر شخصی باید ذهن خود را بسازد، اظهار کرد: اصول دین تقلیدی نیست. شک دکارت گوشهای از این مطلب است منتها غربیها آن را گرفتند و چراغ راه خود قرار دادند، اما ما که این را گرفته بودیم در میانه راه آن را از دست دادیم. جباییها معتقد بودند که نخستین واجب برای انسان شک است، چون تا شک نباشد حرکت فکری اتفاق نمیافتد و تا تفکر نباشد استدلال نمیشود و تا استدلال نباشد انتخاب عقلانی اصول اعتقادی امکان ندارد. ما این چراغ را چندین قرن پیش داشتیم اما خاموش کریم و گفتیم که حتی ریاضیات شیطنت است و نخوانید! خودش ضد دین نیست اما شیفته میشوید و میروید و بقیه را هم میخوانید و ضد دین میشوید. در قرن ششم آنها با چراغ ما از هپروت نجات پیدا کردند و ما با راهنماییهای امثال غزالی غرق شدیم.
وی با اشاره به غروری که دانایی به همراه دارد، بیان کرد : قرآن در این رابطه میگوید «کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ؛ هر حزبى بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند»(روم/ 32) میگویم من، ملاصدرا، کانت... آقا تو باید خودت بدانی! قرآن میگوید گردنت را آن جور نگیر! لفاظی هم نکن! ادا هم در نیاور! «وَمَا أُوتِیتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلًا؛ و به شما از دانش جز اندکى داده نشده است» (اسراء/85)
یثربی ادامه داد: قرآن میگوید تو حقیقت ناب را در اختیار نداری، پس جستجو یادت نرود و فراموش نکن. این چیزی است که آن ارمنی فهیمده است و تو نفهیدهای. کسی ممکن است در نزد خود فکر کند که مگر بالاتر از من هم عالمی ممکن است. قرآن میگوید « فَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ؛ فوق هر صاحب دانشى دانشورى است» (یوسف/76) و «قُل رَّبِّ زِدْنِی عِلْمًا؛ بگو پروردگارا بر دانشم بیفزاى» (طه/114)
وی در پایان افزود: ما خوب است به دنبال واقعگرایی باشیم و البته نه آن واقعگرایی که در مقابل ایدئالیسم است بلکه اساس مسائل را توجه کنیم و در زمین و آسمان تدبر کنیم و جهان را بشناسیم و از آن جایی بشناسیم که دو دست ماست نه از طریق مفاهیم انتزاعی.