به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از قم، امروز سالروز فتوای تاریخی امام خمینی(ره) در مورد اعدام سلمان رشدی مرتد است؛ فتوایی که به ظاهر چند سطر بیشتر نبود اما تمامی خوابهای غرب برای ایجاد موج جدیدی از جنگهای صلیبی را آشفته ساخت.
پیشینه افسانه «غرانیق»
افسانه غرانیق یا آیات شیطانی ماجرایی تاریخی است که چند تن از تاریخنویسان و مفسران اهل سنت از جمله طبری، واقدی و دیگران آن را در کتب خود نوشتهاند البته بر طبق دیدگاه مفسران و علمای شیعه هیچکدام از این روایات یادشده درباره آیات شیطانی روایت صحیح و مرفوع نیست و تمامی روایات یا منقطع، یا ضعیف و یا از این دست است و تنها روایتی که اسناد آن صحیح است به ابن عباس میرسد که آن هم از دید بسیاری از علمای شیعه چون به معصوم(ع) نمیرسد روایت صحیح نیست.
آیات شیطانی چیست؟
در تفسیر طبری نقل شده است که در سالهای چهارم و یا پنجم بعثت و در حالی که پیامبر(ص) دچار زحمات فراوانی در تبلیغ اسلام شده بود و به علت آزارهای فراوانی که دیده بود از تبلیغ دین خسته شد و روزی در کنار کعبه و در حالی که آیات ابتدایی سوره مبارکه «نجم» بر ایشان نازل میشد برای کم کردن آزار مشرکان به تمجید از بتهای آنان پرداخت و آنان را «غرانیق العلی» نام نهاد و وقتی نوبت به آیات «افرایتم اللات و العزی و مناهْ الثالثهْْ الاخری( آیا دیدید لات و عزی و منات را که سومین آن دو بود) رسید ناگهان شیطان به زبان او دو جمله دیگر جاری کرد: «تلک الغرانیق العلی و ان شفاعتهن لترتجی» (اینها مرغان آبی بلند پروازند که شفاعت آنان امید میرود) بعد از تلاوت آیات فریاد شادی مشرکان بلند شد و گفتند: محمد خدایان ما را به نیکی یاد کرد و همه سجده کردند.
این خبر به خارج از مکه و حتی حبشه رسید و مسلمانهایی که به آنجا هجرت کرده بودند با خوشحالی به مکه برگشتند. اما پس از مدتی جبرئیل نازل شد و به پیامبر(ص) گفت: آن دو جمله را شیطان بر زبان تو رانده و من هرگز چنین آیهای نیاوردم! پیامبر(ص) غمگین شد و گفت من چیزی را که خداوند نفرموده است به او بستم!» این داستان از آنجایی که در کتبی مانند تاریخ طبری، تفسیرطبری، طبقات ابن سعد و اسباب التنزیل واقدی نقل شده، مورد استناد برخی نویسندگان و مورخین و مفسرین بعدی و بالاخص مستشرقین قرار گرفته است.
رد افسانه آیات شیطانی
اجماع علمای شیعه و سنی بر آن است که قرآن برخلاف کتب دیگر آسمانی تحریف نشده و حجیت آن قطعی است از این رو بیان چنین افسانهای در برخی کتب تاریخی و تفسیری عاملی برای تحریف قرآن نیست و نخواهد بود. از طرفی این داستان نه با عقل، نه با خود قرآن، نه با روایات و نه حتی با سایر منابع تاریخی سازگاری ندارد و از تمام جهات مردود است و سلمان رشدی برخلاف تمام شواهد عقلی و نقلی و به عمد به این موضوع پرداخته و اتهامات ناروا بر قرآن و پیامبر(ص) بسته است.
رد افسانه از نظر تاریخی
این افسانه را بعضی از تاریخ نویسان اهل سنت نقل کردهاند ولی هیچکدام از مورخان و مفسران شیعه و اکثر اهل سنت نه تنها به آن اشارهای نکردند بلکه به شدّت آن را تکذیب کرده و دلایل زیادی بر دروغ و ساختگی بودنش آوردهاند.
واقدی و طبری که این افسانه را نوشتهاند یکی در سال 207 و دیگری در سال 310 هجری قمری وفات کردهاند یعنی هیچکدام خودشان در زمان پیامبر اکرم(ص) نبودند. طبری داستان غرانیق را از محمد بن کعب قرظی نقل می کند که اصالتا از طایفه بنی قریظه بود و بنی قریظه از پرکینهترین یهودیان و دشمنان پیامبر(ص) در مدینه بود. قرظی از صحابه پیامبر(ص) نبوده و حتی در زمان آن حضرت به دنیا هم نیامده بود.
صرفنظر از طبری، ابن سعد هم در کتاب طبقات، داستان غرانیق را از واقدی نقل میکند. واقدی هم از مطلب و پدرش عبدالله بن حنطب روایت کرده و گفته شده عبدالله بن حنطب اصلاً رسول خدا(ص) را درک نکرده است(!)
اصولا در دو قرن اول هجری کوچکترین اثری از افسانه غرانیق وجود ندارد. مورخان و مفسران این دوره(ابن اسحاق، بکالی، ابن هشام، مسلم، بخاری و ...)، هیچ اشارهای به این قصه دروغی نکردهاند. براستی چرا ؟ بدون تردید بی پروایی واقدی و طبری در نقل روایات بدون سند مهمترین علت راه یافتن یک چنین قصه جعلی در کتب آنان است؛ به ویژه طبری که در جمع احادیث مختلف و متنوع حرص زیادی داشته است.
از طرفی این ماجرای فرضی در شدیدترین درگیریهای مشرکان با پیامبر(ص) رخ داده و معلوم نیست در چنین شرایطی پیامبر(ص) چگونه میتوانسته با خیالی راحت در کنار کعبه به قرائت سوره نجم بپردازد.
رد افسانه آیات شیطانی از نظر قرآن و روایات
سؤال این است که علی(ع) که به تعبیر راویان اهل سنت و اهل تشیع داناترین مردم نسبت به قرآن بودند چگونه به مسئله مهمی مثل غرانیق هیچگونه اشارهای ندارد و مهمتر اینکه هیچ کس در این باره سؤالی هم از ایشان مطرح نکرده؟ تنها صحابی که روایت از او نقل شده ابن عباس است که میگوید: گمان میکنم، پیامبر(ص) در مکه بوده ... و قصه را نقل میکند؛ نکته مهم این است که ابن عباس بر اساس گمان در این مورد سخن گفته و مهمتر اینکه خودش در زمان واقعه فرضی، اصلا متولد نشده بوده است.
با دقت در سایر آیات همین سوره و بسیاری از آیات دیگر قرآن کریم هم به وضوح جعلی بودن این قصه را میتوان فهمید. از جمله آیاتی است که میفرماید: پیامبر(ص) از روی هوی و هوس سخن نمیگوید و هر چه بگوید وحی است؛ بتان جز نامهایی نیستند که شما و پدرانتان نامیدهاید و خدا هیچ حجتی دربارهشان نازل نکرده است.
رد افسانه از نظر عقل
چگونه شیطان میتوانسته در جریان عظیم وحی( که به فرموده خود قرآن اگر بر کوه نازل میشد از خشیت الهی از هم میپاشید) حضور داشته و در شخصیت برگزیده پیامبر(ص) نفوذی داشته باشد؟
چگونه میشود پیامبری که تمام مناصب و ثروت قریش را در راه احیای آیین توحید ترک کرده و همه مبارزاتش بر ضد شرک و بتهای ساختگی بود یکباره بیاید و همه زحمات خودش از بین ببرد؛ و دهها دلیل عقلی دیگر وجود دارد که خطا بودن این امر را اثبات میکند.
حکم تاریخی امام(ره)
امام (ره) که در پس این کتاب شیطانی ماجرایی عمیق و سیاسی در مقابله با اسلام را میدید با فتوایی تاریخی به مقابله با آن پرداخت و فرمود:
بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام هستند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است ان شاء الله. ضمناَ اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.
حمایت سایر مراجع
آیتالله العظمی خامنهای در بیاناتی در حمایت از این حکم امام خمینی(ره) فرمودند: این کتاب آلوده و نجس از لحاظ موازین حقوقی عالم صد در صد محکوم است. چون احترام به عقاید و عواطف انسانها یکی از اولیترین و بدیهیترین حقوق بشر است.
آیتالله العظمی جوادی آملی نیز گفته است: حکم اعدام مرتد چیزی نیست که بتوان آنرا تغییر داد.
همچنین آیتالله العظمی گلپایگانی در این باره فرمودند: فتوای الهی ـ تاریخی حضرت امام(ره) نسبت به قتل سلمان رشدی مرتد قابل نقض و یا تغییر نیست و اکنون نیز بر همه مسلمانان اجرای آن واجب است و چنانچه دولت محترم جمهوری اسلامی تصمیم بر مباشرت در اقدام بر اجرای این فتوای نداشته باشد، لیکن باید در ردیف اولین حامیان این فتوا باشد.
یادداشت از علی فرج زاده