مسعود جانبزرگی، استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سلسله جلسات «تربیت فرزند براساس رویکرد درمان معنوی» که به همت ایکنای قم تولید شده است، به مصادیق تربیت معنوی میپردازد. در ذیل متن و ویدئوی هشتمین درس ایشان از نظر میگذرد:
خداوند، برنامه ذهنی و به تعبیر بهتر، تقویم تحولی انسانها را از آغاز تولد در فطرت او قرار داده است و انسانها در هر بازه زمانی از زندگی قرار داشته باشند فرقی نمیکند که در سن کودکی و نوجوانی یا در جوانی و میانسالی باشند، بدون شک امکان بازگشت به برنامه فطری خویش را دارند و مجالی برای ناامیدی نیست.
اگر توجه به برنامه فطری انسان در آغاز تولد و از دوران تربیت کودک و از سوی والدین رعایت شود، خسارات کمتری بهوجود میآید و مسیر زندگی فرد بهدرستی پیش میرود، اما این به آن معنا نیست که در صورت انحراف از مسیر تربیت فرزند، امکان بازگشت وجود ندارد و درباره این موضوع والدین ناامید نشوند.
بیشتر بخوانید:
بهطور مثال، اگر کودک در سه سالگی یا حتی در سنین بالاتر دارای اضطراب جدایی باشد، والدین میتوانند با برنامه تربیتی مناسب، این مسئله را برطرف کنند. برخی از تکنیکهای برنامه تربیتی را والدین میتوانند اجرا و پیادهسازی کنند و مراجعه به مشاوره ضرورتی ندارد.
همواره در بین همکاران و دانشجویانم میگویم که «من با مشاوره مخالفم» مگر اینکه ضرورت داشته باشد؛ زمانی که تلاش والدین در تربیت کودک بینتیجه بماند میتوان گفت مراجعه به مشاوره برای کمک در امر تربیت فرزند ضرورت دارد. در ابتدا والدین باید برنامه تربیتی خود را برای فرزندان اجرا و پیادهسازی کنند و اگر نتیجه رضایتبخشی حاصل نشد، آنگاه به مشاوره مراجعه کنند.
در فرهنگ جامعه، مراجعه به مشاوره و روانشناس بهمعنای بیمار بودن شخص تلقی میشود و این کلیدواژه و مفهوم نباید در ذهن کودک قرار بگیرد. بنابراین، در ابتدا والدین تلاش کنند تا فرزندشان را بر مدار ذهنی و برنامه فطریاش قرار بدهند و در مراحلی که نسبت به آن آگاهی ندارند و یا فرزندشان مطابق برنامه ذهنی پیش نمیرود از مشاوره و روانشناس کمک بگیرند.
انتهای پیام