کد خبر: 4324210
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۹
یادداشت

یلدا؛ آیینی خانواده‌پایه و تولیدبنیان

یلدا آیینی خانواده‌محور و بر دو پایه و اصل استوار است، یکی اجتماع اقوام و فامیل در سرا و خانه مهتر قوم که بیانگر جایگاه و منزلت خانواده و کرامت بزرگ خاندان و خانواده بود و دیگری مهرورزی با معنای بسیار گسترده‌تر از معنای امروزین آن بوده است که نشان از بزرگی و دامنه خانواده دارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین حمید احمدی، عضو گروه انقلاب اسلامی دانشگاه معارف اسلامیحجت‌الاسلام والمسلمین حمید احمدی، عضو گروه انقلاب اسلامی دانشگاه معارف اسلامی در یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داد، نوشت: شب یلدا آیینی است کهن در سنت سلف ایرانیان، سنتی که در تطور ایام خود را مصون داشت و ماندگار شد. هر چند واژه «یلدا» در متون ادب فارسی از قرن چهارم متداول شد، اما مَطلع و پیشینه تاریخی این آیین را نمی‌توان این دوره دانست بلکه بسی سابق بر این زمان باشد که‌ به واژگان و مفاهیم دیگری همچون شب‌ چله در ادبیات عامیانه جاری بود.

اما در نام‌گذاری‌اش به یلدا نظر صحیح‌تر آن باشد که یلدا به معنای زایش و تولد است، چون در کیش مهرپرستی ایرانیان باستان، روز اول دی که از آن به «خُرم‌روز» یاد می‌شد، روز تولد مهر و خورشید و روز زایش امید و نور است و بنابراین در تقویم عهد باستان، آغاز سال نو بود به مانند نوروز.

شب که مظهر ظلمت در آیین باستانی بود در طولانی‌ترین سایه‌افکنی‌اش بر گیتی، فرجامش زایش خورشید و مهر بود، از این‌رو آیینی برپا می‌کردند تا با سپری کردن این ظلمت طولانی به استقبال روشنی به امید تولدی دیگر به انتظار بنشینند. این انتظار و سپری کردن ظلمت سیاه شب با آیینی همراه بوده است بر دو پایه و اصل، یکی اجتماع اقوام و فامیل در سرا و خانه مهتر قوم که بیانگر جایگاه و منزلت خانواده و کرامت بزرگ خاندان و خانواده بود و همچنین بر پایه مهرورزی با معنای بسیار گسترده‌تر از معنای امروزین آن بوده است که نشان از بزرگی و دامنه خانواده دارد.

احترام و تکریم بزرگان خانواده و نگاه مهر و عطوفت بزرگ خانواده به وابستگان و اهل خانه بزرگ، فرهنگی ارجمند است که پاسداشت و احیای این سنت خالصه ایرانی تقویت منزلت و مقام خانه و خانواده است که با سنت و فضائل اخلاقی اسلامی هم‌راستا می‌شود و هم تکریم پدران و مادران‌ که بزرگ خانه‌اند و نشان عظمت این‌ جامعه‌ پایه که قوام خانواده و مهرورزی و روشنی هر سرایند.

این از فرهنگ عتیق و تراث نیکوی ایرانیان بوده‌است و بنابراین آن را یک آیین کاملاً خانواده‌محور بنا نهاده‌ است و شاید تلاشی بود تا در قالب این آیین این سنت حفظ و ماندگار و درس‌آموز شود. این سنت نیز از اصول بنیادین آموزه‌های اسلامی است، بنابراین در فرهنگ ایرانی ـ اسلامی ما مانا شد.

ظرافت دیگر این آیین آن باشد که بساطی گسترانده می‌شد با همه سادگی‌اش، بازتاب دست‌رنج و ثمره قوم و خانواده و منطقه بود. از محصولات زراعی و باغی خویش که اندوخته بودند و با زحمت برای چنین شبی تدارک دیده و نگهداری کرده بودند، بر سفره زیبای ساده و سنت می‌نهادند تا یادآور نعمت‌ها باشد و مشوقی برای آغازی دیگر در کشت و کار و تولید.

هیچ چیز آن سفره‌های رنگین طبیعی و ساده واردات نبود همه از مزرعه و زراعت، باغ و کشت زار و دست‌رنج ایل، قوم و خانواده و همه حاصل دست پرتوان خودشان بود و بنابراین سفره‌ای گسترده می‌شد بر پایه تولید و تکریم کار و تلاش خویش.

بدین جهت می‌توان گفت که یلدا یک آیین جامعه کشاورزی بود. جامعه کشاورزی و زراعت‌محور، مستظهر به کار و تولید است و تلاش جمعی برای حفظ و ادامه حیات و نسل بود. جامعه تولید بنیاد، وابسته به خود و خودکفا بود، بنابراین اهل خانه و خانواده بزرگ در شب سرد و طولانی به انتظار درخشش طلوع دوباره مهر و امید، می‌نشستند و با مهرورزی در کنار هم، بشارت غلبه بر ظلمت و تاریکی را به نمایش می‌گذاشتند که این مهر و امید با پاسداشت و تکریم خانه و بزرگ آن معنا می‌یافت. این امید و انتظار بر لذت اجتماع پاک خانواده می‌افزود و زینتش می‌داد.

از این‌رو، یلدا در فرهنگ ایران اسلامی نیز دوام یافت و پایدار شد و در متون حماسی، عاشقانه، عرفانی، اجتماعی و حتی مهدوی نیز راه یافته است و آثار متنوع و متعددی خلق شد. چنان‌که ادیب و شاعران پر آوازه و شیرین سخنان فارسی همانند سعدی، فردوسی، مولوی، حافظ و خاقانی و نظامی هریک در آرایه‌های ادبی مختلف و متنوع در سروده‌هایشان از واژه یلدا بهره برده و به‌کار بستند. همانند آن‌چه جناب سعدی سروده است: «روز رویش، چون بر انداخت نقاب از سر زلف/ گویی از روز قیامت شب یلدا برخاست»

 و نیز در اشعار مهدوی چنین آمده است:‌

«ای ماه یلدایی‌ترین شب‌های انسانی/ کی می‌رسی در این خراب‌آباد عصیانی؟

آقا بیا از طعنه نامردمان، مردیم/ این خائنان تشنه افکار شیطانی

دستی بکش بر زخم‌های‌کهنه یاران‌/ ای‌ناجی آیینه‌های رو به ویرانی

هرجمعه بایاد تو دور ازچشم ناپاکان/ مائیم‌ و آه و ندبه‌های ناب عرفانی

ما عابران کوچه‌های شهر بی‌احساس/ تو یوسف گم‌گشته دل‌های کنعانی»

انتهای پیام
دبیر:
محدثه نعیمی فرد
captcha