حضرت فاطمه زهرا(س) در تاریخ اسلام جایگاهی بیبدیل دارند؛ جایگاهی که نهتنها در منابع شیعه بلکه در منابع معتبر اهل سنت نیز مورد تأکید قرار گرفته است. محبت پیامبر اکرم(ص) به ایشان، عصمت و طهارت ایشان، و نقش بیبدیلشان در خانواده و جامعه، همگی نشاندهنده اهمیت و ارزش والای حضرت زهرا(س) است. این شخصیت برجسته نهتنها الگوی کامل زن مسلمان و بانوی خانواده است بلکه آموزهها و سیره عملی ایشان میتواند بهعنوان زبان مشترک میان مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان توحیدی، در جهت همگرایی، گفتوگو و کاهش اختلافات مذهبی مورد استفاده قرار بگیرد.
با توجه به فضایل اخلاقی و رفتاری حضرت زهرا(س)، از جمله معنویت، صبر، مقاومت در برابر ظلم، دفاع از حق و ولایت و خدمت به مردم، میتوان ایشان را نمادی از عدالت، کرامت انسانی و اخلاق نیکو دانست. مطالعه سیره حضرت زهرا(س) و بهرهگیری از آموزههای تربیتی و خانوادگی ایشان، نهتنها میتواند وحدت مسلمانان را تقویت کند، بلکه الگویی جهانی برای گفتوگو میان ادیان، احترام به انسان، ترویج اخلاق و عدالت فراهم میآورد.
از اینرو، خبرنگار ایکنا از قم با طیبه ربانی، استاد جامعةالزهرا(س) به گفتوگوی تفضیلی نشست، تا با بررسی جایگاه حضرت زهرا(س) در منابع مشترک اسلامی و سیره اخلاقی، اجتماعی و خانوادگی ایشان، نشان دهد چگونه شخصیت این بانوی بزرگ میتواند نقطه اتکایی برای تقریب مذاهب و ایجاد وحدت میان امت اسلامی باشد و بهعنوان الگویی عملی و اخلاقی برای همگان معرفی شود. در ادامه، بخش دوم این گفتوگو را با هم میخوانیم:
حضرت زهرا(س) الگوی دفاع از عدالت و کرامت انسانی است. ایشان با دفاع از عدالت، دفاع از کرامت انسان و دفاع از ولایت، الگویی وحدتبخش برای همه امت اسلامی ارائه دادند؛ الگویی که بر محور حقطلبی، اخلاق و همزیستی استوار است و ظرفیت آن را دارد که مبنای گفتوگو میان مذاهب اسلامی قرار بگیرد.
رویکرد جمهوری اسلامی از همان آغاز انقلاب، بحث تقریب مذاهب اسلامی بود، در طول این سالها، کنفرانسهای تقریب با حضور علما از سراسر جهان اسلامی برگزار و چه جلسات پرباری و چه کتابهای ارزشمندی از دل همین نشستها منتشر شده است.
بیشتر بخوانید:
یکی از نکات مهم در این زمینه، دفاع از عدالت بهعنوان اصل مشترک میان همه مسلمانان است. حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه، با صراحت از حق خود و خاندان نبوت دفاع و ظلم را آشکار کردند، اما در عین حال، از خشونت و تفرقه پرهیز کردند. این دفاع از ولایت، یکی از برجستهترین نقاط تاریخ اسلام است. امروز نیز امت اسلامی باید از سیره حضرت زهرا(س) درس بگیرد و بفهمد که دفاع از حق، میتواند و باید همراه با اخلاق، گفتوگو و منطق باشد.
این رفتار حضرت زهرا(س) نشان میدهد عدالتخواهی میتواند با اخلاق و آرامش همراه باشد؛ الگویی که برای شیعه و اهل سنت، هم قابل فهم و هم قابل پذیرش است. اگر منطق و عقلانیت بر گفتوگوهای تقریبی و مذهبی حاکم باشد، دیگر خشونتی باقی نخواهد ماند. چه نیازی به اعمال تروریستی، به انفجار مساجد و حسینیهها است، در حالی که خداوند در آیه 18 سوره مبارکه زمر میفرماید: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ آنان که سخن را میشنوند و از بهترینش پیروی میکنند، اینانند کسانی که خدا هدایتشان کرده، و اینان همان خردمندانند.»
هیچکس مجبور نیست اعتقاد دیگری را بپذیرد. اساساً قرآن میفرماید: «لا إکراهَ فی الدین»؛ یعنی در امر اعتقادی، اکراه و اجبار نیست نه اینکه هرکس هر دین بخواهد انتخاب کند، بلکه یعنی پذیرش ایمان، باید از سر آگاهی و اختیار باشد.
این آیه قرآن درباره اکراه در دین، پلورالیسم را ترویج نمیکند بلکه میخواهد تأکید کند که اعتقادات اساساً اکراهبردار نیستند، هیچکس نمیتواند به زور کسی را معتقد کند یا باور او را به اجبار شکل دهد، اعتقاد حقیقی تنها با منطق، عقلانیت و حقمحوری حاصل میشود؛ اگر کسی قانع شود، خود به خود میپذیرد. بنابراین، مبنای گفتوگوی ما باید منطق و حقمحوری باشد، نه خشونت. اگر این اصل رعایت شود، دیگر هیچ خشونتی در امت اسلامی نباید وجود داشته باشد. رویکرد جمهوری اسلامی در طول ۴۶ سال گذشته، همواره همین بوده است.
نکته بعدی، کرامت انسانی در رفتار خانوادگی و اجتماعی است. حضرت زهرا(س) در تعامل با خانواده، همسایگان و جامعه، همواره کرامت انسان را پاس میداشتند. در نمازها و دعاهای شبانهشان، ابتدا برای دیگران دعا و سپس برای خود دعا میکردند. این روحیه، احترام به انسان را در تمامی مذاهب اسلامی تأکید میکند و میتواند مبنایی برای همگرایی باشد.
از دیگر نکات مهم، پیام وحدت است که از دل مقاومت حضرت زهرا(س) به ما رسیده است. با وجود ظلمهایی که بر ایشان رفت، منابع اهل سنت نیز آن را تأیید میکنند، اما حضرت زهرا(س) هرگز امت اسلامی را به تفرقه دعوت نکردند، ایشان با سکوت حکیمانه و سخن سنجیده، تلاش کردند حقیقت را آشکار کنند بدون آنکه اساس امت را متلاشی کنند.
این رویکرد با آموزههای قرآن کاملاً سازگار است. قرآن میفرماید که اگر مشرکی بخواهد درباره اسلام تحقیق کند، باید مورد احترام و امان قرار گیرد، به جامعه اسلامی راه داده شود، سالها در آن بماند و اسلام برای او توضیح داده شود. سپس خود او آزاد است که بپذیرد یا نپذیرد. اسلام پذیرش اجباری ندارد؛ در اصل، انتخاب اعتقاد بر اساس اختیار و عقلانیت است. آیه ششم سوره مبارکه توبه نیز تعبیر لطیفی در این باره است: «وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ؛ و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آنگاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که حقایق را نمیدانند باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.»
شخصیت حضرت زهرا(س) بهدلیل جامعیت فضایل انسانی، نقش محوری ایشان در خانواده و ایستادگی در برابر ظلم، یک الگوی جهانی و الهامبخش برای پیروان ادیان توحیدی است. این ویژگیها در همه ادیان ابراهیمی مورد احتراماند. حضرت زهرا(س) مظهر عفاف، صداقت، ایستادگی در عدالت و بندگی خالصانه بود، این فضایل، ارزشهای بنیادین مشترک در اسلام، مسیحیت و یهودیت هستند، حتی اگر برخی پیروان این ادیان، مانند صهیونیستها، به این ارزشها عمل نمیکنند، این اصول در دین خودشان نیز وجود دارد.
بنابراین، ابعاد گوناگون شخصیت حضرت زهرا(ع) میتواند الگوی عملی و رفتاری برای همه انسانها باشد؛ نه فقط برای مسلمانان، بلکه برای هر انسانی که آزادی، کرامت و اخلاق را باور دارد.
نکته بعدی، نقش محوری حضرت(س) در خانواده و تربیت نسل است؛ ایشان بهعنوان همسر، مادر و دختر پیامبر، الگوی کامل زن در خانواده را ارائه دادند. این نقش، در همه ادیان توحیدی، بهویژه مسیحیت و یهودیت، جایگاه ویژهای دارد. شخصیتهای بزرگ مسیحی نیز به عظمت حضرت زهرا(س) اعتراف کردهاند و درباره ایشان کتاب نوشتهاند. یکی از معروفترین آنان، کشیش «کریستوفر» است که کتابی با عنوان «فاطمه، دختر محمد» نگاشته و در آن به زیبایی شخصیت الگویی حضرت را شرح داده است.
این بخشی از کتاب اوست: «به هیچ وجه ادعا نمیکنم این کتابها حرف آخر را درباره این دو بانوی بزرگ میزنند، امیدوارم پژوهشگران بیشتری به بررسی ابعاد زندگی آنها بپردازند. بانو فاطمه(س) و بانو زینب(س) الگوی خوبی برای همه زنان معاصر هستند، برای همه زنان و دختران و مادرانی که تحت ظلم و ستم هستند، تمام زنانی که به عزای عزیزانشان نشستهاند و زنانی که خواهان پایان سرکوب و خشونت هستند، همه زنانی که به خاطر سوءاستفاده از قدرت میگریند و روزانه برای احقاقحق و عدالت مبارزه میکنند و امید زنان نسل جوان هستند.»
ویژگیهای حضرت زهرا(س) درباره عدالتطلبی و کرامت انسانی نیز مورد توجه قرار گرفته است. کریستوفر مینویسد: «در این دوران، اگر کسی بخواهد بهدنبال عدالت و کرامت انسانی باشد، بهترین و والاترین الگو برای او حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) هستند.» ایشان درباره حضرت زینب(س) نیز کتابی تألیف کردهاند.
نکته دیگر، ایستادگی حضرت زهرا(س) در برابر ظلم و دفاع از حق است؛ همانگونه که در خطبه فدکیه میدانیم، حضرت علاوه بر دفاع از حق خود و اهل بیت(ع)، در عین حال اخلاق و کرامت انسانی را نیز حفظ کردند. این ایستادگی در برابر ظلم، یک الگوی جهانی برای عدالتطلبی است. امروز، مفهوم مقاومت و عدالتخواهی در سطح جهان مطرح شده و محدود به کشورهای اسلامی نیست بیداری جهانی شکل گرفته است.
انتهای پیام