حجتالاسلام والمسلمین حسین درودی، پژوهشگر علوم تربیتی و مدرس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش طی یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: برای شناخت واقعه عاشورا نیاز است از باطن این بخش از اسلام به ظاهرش پرداخته شود، چراکه این حادثه تاریخی در هر زمان و مکان میتواند کاربرد تمام ساحتی داشته باشد و موقعیت و وظیفه مظلوم و ظالم و همچنین حق و باطل را معین و مشخص کند.
امروز بسیاری از مردم جهان با توجه به نبرد مقتدرانه ایران اسلامی با نظام استکباری و نیروی نیابتی آن یعنی رژیم جنایت پایه صهینونیستی در انتظار این هستند که بدانند مردم ایران به ویژه مقام معظم رهبری، آن شجاعت مثلزدنی در برابر این دشمنان بیخرد و بیرحم را از کجا و چه کسی الهام گرفتهاند، از همینرو لازم ضروری است جهت عمق باطنی این نظام تربیتپیشه به باطن عاشورای حسینی از زاویه و منظر صحیفه امام سجاد(ع) پرداخته شود.
۱- تدریس باطن عاشورا در قالب مناجات لطیف و عرفان اصیل اسلامی مانند شعار باطنشناختی حضرت زینب(س) در جواب عبیدالله بن زیاد «مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا.»
۲- گزارشگری از وقایع سهمگین کربلا و به زبان امروز روضهخوانی بدون واسطه در مدت ۳۰ سال برای مردم کوچه و بازار.
۳- رمزگشایی از برخی صحنههای کربلا مانند مناجات پدر بزرگوارش با خداوند در بحبوحه نبرد مانند نماز ظهر عاشورا و حالت استیصال و تنهایی با خالق یکتا مانند بیرحمیهای دشمن به کودکان حضرت سیدالشهدا(ع) و تدریس درس بندگی و تبیین اوج گرفتن حضرت از فرشتگان مقرب الهی مانند مناجات حضرت «الهی رِضاً بِقَضائِکَ.»
۴- تبلیغ خون امام حسین(ع) از طریق سجده بر تربت پاک و پاکیزهکننده پدر مهربان خویش و نیز برکات کنار زدن پردههای هفتگانه حجاب در مناجات با خداوند متعال توسط نمازگزار.
۵- بوسیدن رگهای گردن حضرت اباعبداللهالحسین(ع) و نیز دلنوشته افشاکننده درباره علل ستیز یزید با حضرت و نگارش بر روی قبر که این قبر کسی است که میان دو نهر آب به شهادت رسیده است.
۶- تبیین و پاسخگویی چندوجهی به انتشار شبهات و تهمتهای دستگاه اموی به حضرت سیدالشهدا(ع) مانند خروج بر خلیفه و چشمداشت بر حکومت و عدم آگاهی از شکست در کربلا.
۷- افشای یزید و یزدیان در شام با سخنرانی الهامگرفته از آثار آباء و اجداد خویش و نیز فقرات اذان نماز بر بالای منبر در حضور سفرای خارجی و امرای داخلی و آگاهسازی مردم عالم و هدایت بشر به سوی صراط امامت.
۸- هدایت علاقهمندان به اهل بیت(ع) مانند جمعیت توابین و انتقامخواهی مختار بن ابی عبیده ثقفی و همچنین متقاضیان تبعیت از امامت.
صحیفه سجادیه گنجی است که برای اهل توحید و آزادمنش پایانپذیری ندارد، چراکه این کتاب ادبیات با خالق هستی و نیز زبان ملائکه الله را به بشر آموزش میدهد و از همه مهمتر تفاوت میان امام و امت را در سختترین نبرد انسان با شیطان انسی و جنی تفسیر و تبیین میدانی میکنند و سبک کارگشایی در پیچ و خمهای زندگی مؤمنان را به زیبایی ترسیم کردهاند؛ از همینرو است که مقام معظم رهبری و امام جامعه اسلامی جهت غلبه بر دشمن دونپایه رژیم غاصب صهیونیستی دستور به قرائت سوره مبارکه فتح و دعای ۱۴ صحیفه سجادیه را دادهاند.
در اینجا پرسش اصلی این است که چرا کتاب صحیفه سجادیه را اختالقرآن، زبور آل محمد و انجیل اهل بیت(ع) مینامند؟ از آنرو، که یکی از ضروریات و ملزومات در مثلث اندیشهشناسی، اندیشهسازی و اندیشهنمایی بشری، تعریف انسانشناختی بهصورت تمامساحتی است که تفکیک میان جسم و جان آدمی پدید نیاید، به این سبب باید زیرساختسازی انجام شود تا مرز میان انسان با حیوانات بهگونهای مشهود شود که انسان قیمت خویش را فقط فردوس برین بداند و بس و منکر زیست ابدی نشود.
کتاب انجیل اصیل اگر بدون تحریف و تصحیف باشد مملو از مناجات آسمانی است، بر خلاف کتاب تورات اصلی که منطوی احکام توحیدی است؛ بنابراین قرآن حکیم به سبب معجزه مانا بودن و ساختار محیط بر زمان و مکان قادر است، تمام کتب آسمانی را در چتر حمایتی همهجانبه خود داشته باشد.
فهم دو کلیدواژه ابتداع و اختراع در دعای اول صحیفه سجادیه آمده است: «وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِینَ اِبْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِیَّتِهِ اخْتِرَاعاً ثُمَّ سَلَکَ بِهِمْ طَرِیقَ إِرَادَتِهِ وَ بَعَثَهُمْ فِی سَبِیلِ مَحَبَّتِهِ؛ آفریدگان را به قدرت خود ابداع کرد و به مقتضای مشیت خویش جامه هستی پوشید و به همان راه که ارادت او بود روان داشت و رهسپار طریق محبت خویش گردانید.» پیام تربیتی این دعا عبارت است از اینکه انسان نسبت به خالق هستی به قیاس باطل دچار نشود و به انکار قدرت خداوند گرفتار نشود؛ اینکه انسان خداوند بینیاز و خودش را در یک سبد همسطح و همقرینه معادلسازی میکند، نتیجه شوم، این میشود که خالق هستی را برای خواهشها و تمنیات خویش با عقیده بر محتاج بودن خداوند متعال موردخطاب قرار میدهد و این سرمنشأ تمامی ناامنیها و جنایات بشر در طول تاریخ انسان بوده و خواهد بود.
انسان در برخوداری از نعمات الهی، خداوند را کریم و در امتحانات، ابتلائات، ناکامیها و تلخیهای زیست خویش حق تعالی را دشمن و اهانتگر به خود تلقی میکند که این سبک خداشناختی سبب میشود محبت خداوند به انسان را انفعالی و فقیرانه در ذهن خود مهندسی میکنند، از همینرو سبک زندگی آدمی مشرکانه و شیطانسالار میشود.
کتاب قیم صحیفه سجادیه، مباحث غیرتوحیدی اناجیال را درخور زبان توحیدی و در شأن یک پیامبر برگزیده الهی نمیداند، زیرا آن ادبیات در انجیلها سبب آلودگی به شرک و اسیر و بنده شیطان شدن میشود و در عوض غنای محتوایی و شکلی مناجات امام سجاد(ع) در پساعاشورای حسینی میرساند که در کدام بخشهای مناجات حضرت عیسی بن مریم(ع) و در اناجیال (انجیلهای چهارگانه)، تصرف و تحریف انجام شده است.
برای اثبات این مدعی میتوان از مضامین دعای یکم صحیفه سجادیه مستنداتی را برای اهل تحقیق تبیین کرد، در فرازهایی از دعای تطهیرکننده اول صحیفه سجادیه آمده است: «اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلاَ أَوَّلٍ کَانَ قَبْلَهُ وَ الْآخِرِ بِلاَ آخِرٍ یَکُونُ بَعْدَهُ اَلَّذِی قَصُرَتْ عَنْ رُؤْیَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِینَ وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِینَ اِبْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِیَّتِهِ اخْتِرَاعاً ثُمَّ سَلَکَ بِهِمْ طَرِیقَ إِرَادَتِهِ وَ بَعَثَهُمْ فِی سَبِیلِ مَحَبَّتِهِ؛ حمد و سپاس خدای را، آن نخستین بیپیشین را و آن آخرین بیپسین را، خداوندی را که دیده بینایان از دیدارش قاصر آید و اندیشه واصفان از نعت او فروماند. آفریدگان را به قدرت خود ابداع کرد و به مقتضای مشیت خویش جامه هستی پوشید و به همان راه که ارادت او بود روان داشت و رهسپار طریق محبت خویش گردانید.» از فراز دعای امام زینالعابدین(ع) میآموزیم که کلیدواژه ابتداع، قدرت و اختراع مشیت است و نیز لازم و ضروری است که این موضوع در مراکز آموزشی برای انسان موحد و اهل ایمان تفسیر و تبیین شود تا معنای عظیم و عمیق «هیهات منا الذله» عاشورا بهعنوان یک سلاح شکستناپذیر درک و دریافت شود.
در بحث اول و آخر در دعای نخست این مجموعه بینظیر ارزشمند، میرساند که تثلیث (خدا را به معنای سه دانستن) در اناجیال ساخته ذهن بشری است و حتی در محاورات زبان فارسی هم اصطلاح «اول خدا، دوم شما» رایج شده است که به نظر میرسد از جمعیت مسحیت به میان جامعه مسمانان راهیافته است و بشر پیوسته خدایی را که در ذهن خویش میکند را بهدلیل حب ذاتی که از حس وجودی خلقت خویش دارد، دچار توهم میشود که خودخواهی خویشتن را مقدم بر خالق هستی میداند در صورتی که هستی اولین انسان یا همان حب ذات از آفریدگار وجود است.
از همینرو، به افرادی که به آنان نیاز مادی یا معنوی دارند در رتبهسازی ذهنیاش، مقام دوم را اعطا میکند، یعنی مداوم با تضادی همیشه درگیر بوده و است زیرا خالق بینیاز را با خلق محتاج در ذهنش جمع کرده و جای داده که در نتیجه او را به دوگانگی مزاحم و تحیرآور و تعجبآفرین گرفتار ساخته که علامت و نشان این مدعی سرگشتگی و سیراب نشدن درون انسان خودباخته و منفعل عصر رسانه امروز است که البته این درد بی درمان در جهان معاصر بر هیچ بنی بشری قابل کتمان نیست.
از همینرو، حضرت امام زینالعابدین(ع) بعد از واقعه عاشورا نیاز اصلاح امت جد بزرگوارش را ترمیم و تصحیح اعتقادی ظاهری و باطنی تشخیص داد، زیرا بر این باور بودند که مسمانان نیاز دارند بدانند در کربلا چرا امام حسین(ع) پیشنهاد مذاکره و تسلیم را ذلت و شرک تشخیص دادند، چون حضرت بر این پایه اعتقادی بودند که این خداوند هستی است که قادر است نیازسنجی حقیقی از بندگانش داشته و درنهایت از عزت بیبدیل خویش به آنها اعطا کند و آنها را غنی و قانع کرده و آرامش بخشد، چراکه خدای محتاج نمیتواند به انسان محتاج عزت و قدرتی را بدهد که خود به آن نیاز دارد.
در کربلا هم اثبات شد امام حسین(ع) از خلق اظهار بینیازی کرد، حتی موجودات ماورایی؛ از همینرو، خداوند منان ایشان را عزیز ابدی کرد و این نیاز هر انسانی است که اگر قصد حاجتروایی حقیقی و بینیازی از خلق را دارد باید به حضرت سرور و سالار شهیدان کربلا اقتدا بکند، به همین منظور حضرت امام سجاد(ع) بعد از آن همه مصائب بر خاندان آل الله به تبیین اعتقادی جهت نجات امت رسولالله(ص) در نجات از حیرت ضلالت و گمراهی ترکیبی اقدام کردند.
در اجتماع امروز ما بیگانهپرستی در جامعه علمی، «نه» گفتن دانشآموزان و دانشجویان به وعدههای فریبکارانه دشمنان و حب آنان به وطن آباء و اجدادی خویش یک اصل توحیدی و مؤمنانه است؛ از همینرو اگر دشمنان بشریت و استکبار جهانی بهخصوص رژیم منحوس صهینونیستی در نبرد ۱۲ روزه زمینگیر شدند و عکسالعمل اتحادی در مردم ایران اسلامی را شاهد و ناظر شدند، بدون اغراق میتوان اعلام کرد که عامل اصلی آن محتویات توحیدی و خداطلبانه قلبی ملت ایران بوده است که غیرپذیری در مردم سرزمین امام رضایی از غیریتزدایی کلمه «لا اله الا الله» استنتاج شده است و این سلاح را دشمنان اسلام و بشریت در اختیار نداشته و نخواهند داشت.
باید اعتراف کرد که این اسلحه معرفتی، قدرتی فراسلاح بوده است که مردم ایران را بعد از انقلاب اسلامی سرآمد انقلابهای عالم و دلپذیر برای مردم سایر کشورهای جهان کرده است.
انتهای پیام