مرتضی شیرودی، دانشیار گروه سیاست مرکز پژوهشی تمدن اسلامی پیامبر اعظم(ص) طی یادداشتی که در اختیار ایکنای قم قرار داده است، نوشت: کلمه «آرماگدون» یا «هارمَجِدُّون» واژهاى یونانى است که براساس تعریف واژهنامههاى آمریکایى همچون فرهنگ و بستر به معنای نبرد نهایى حق و باطل در آخرالزمان است.
بیشتر بخوانید:
همچنین این واژه نام شهرى در منطقه عمومى شام است که بنا به آنچه در باب شانزدهم مکاشفات یوحنا در عهد جدید آمده است، جنگى عظیم در آنجا رخ میدهد و زندگى بشر در آن زمان و مکان پایان مىیابد، نبرد مذکور مقدمه تحولى بزرگ است که سرنوشت نهایى آدمى بر روى کره زمین به آن بستگى دارد.
دره مجدو حدود ۵۵ مایلى شمال تلآویو و ۲۰ مایلى جنوب حیفا قرار دارد و فاصله آن از دریاى مدیترانه حدود ۱۵ مایل است و دشت مرتفعى است، از اینرو در زبان عبرىها به معناى تپه و گاه کوه و مجدو یعنى اشراف و بلندى است، پس هارمجدو یا هارمجدون به معناى تپه اشراف یا کوه بلند است.
مجدو در زمانهاى بسیار دور، شهر بسیار مهمى بود که این شهر در محل تقاطع دو جاده مهم استراتژیک نظامى و کاروانی قرار داشت، جاده ماریس، همان جاده باستانى ساحلى که مصر را از راه مجدو به دمشق و مشرق مربوط مىساخت از این دره مىگذشت و این محل همیشه میدان جنگ بوده است، بنابراین برخى تاریخنویسان هم عقیده دارند که در مجدو بیش از هر جاى دیگر در جهان جنگ روى داده است.
فاتحان کهن همواره مىگفتند هر فرماندهى که مجدو را در اختیار داشته باشد در برابر همه مهاجمان پایدارى مىکند، یوشع و بنیاسرائیل در مجدو کنعانیان را شکست دادند، دو قرن پس از آن باز هم بنیاسرائیل، زیر فرماندهى براق، در نبردى بر سیسرا (سردار کنعانیان) چیره شدند، در سال ۱۹۱۸ ژنرال انگلیسى آلن بى در مجدو به پیروزى قاطعى بر ترکهاى عثمانى دست یافت، دره خزرال یا دشت خزرال که بهسوى شمال غربى تا دور دست اشراف دارد، فضایى را ایجاد مىکند که میدان آخرین نبرد بشر است.
واژه «هارمجدون» یکبار در انجیل یا همان مکشفات یوحناى قدیس باب شانزدهم به این صورت آمده است: «و ایشان را به موضعى که آن را در عبرانى هارمجدون میخوانند، فراهم آوردند»، اما در کتاب عهد عتیق هیچ ذکرى از این واژه نشده، مسیحیان صهیونیسم بیشترین اطلاعات خود را از مکاشفه یوحنا مىگیرند و بر آن هستند که او تصویر کاملى از آخرین نبرد بشریت را بهدست داده است.
در بخش دیگری از این کتاب آمده است: «بلدان امتها خراب شد و جزیره گریخت و کوهها نایاب شد، یک ارتش ۲۰۰ میلیونى شرقى ناشى از اتحاد نیرومندى از ملتها طى یک سال به سمت غرب به حرکت درمىآید و پرجمعیتترین نواحى جهان را پیش از رسیدن به رودخانه فرات ویران خواهد کرد. فرشتهاى پیاله خود را بر نهر عظیم فرات مىریزد، آبش خشک مىشود تا راه ارتش بزرگ پادشاهانى که از مشرق آفتاب مىآیند، باز شود. این امر باعث مىشود که پادشاهان، رهبران و سران دولتها سرزمین اسرائیل را درنوردند و بزرگترین ارتش تاریخ جهان را به مجدو آورند، ارتش ملتها زیر فرمان دجال بر ضد عیسى مىجنگند، این جنگ هستهاى است زیرا هیچ مصداق دیگرى براى این گفته حزقیال نبى نیست، بارانهاى سیلآسا و تگرگ سخت و آتش و گوگرد تکانهاى سختى در زمین پدید خواهند آورد، کوهها سرنگون خواهند شد، صخرهها خواهند افتاد و جمیع حصارهاى زمین منهدم مىشود.
در این جنگ خونینترین نبرد تاریخ، میلیونها نفر از میان خواهند رفت و دجال را به قتل خواهند رسانید و عیسى ظهور خواهد کرد. مسیح در این جنگ، سلاح نوینى بهکار مىبرد، این سلاح همان اثرى را خواهد داشت که یک بمب نوترونى ایجاد مىکند، زیرا در کتاب چهاردهم زکریاى نبى آمده: گوشت ایشان در حالى که بر پاهاى خود ایستادهاند، کاهیده خواهد شد و چشمشان در حدقه گداخته خواهد شد و زبانشان در دهانشان کاهیده خواهد شد. در این جنگ همه مسلمانان کشته مىشوند و آنقدر خون جارى مىشود که خداوند آن را به چرخ شرابگیرى که خون مىگیرد، تشبیه مىکند و تا ۲۰۰ مایل خون تا به دهانه اسبها بالا مىآید.
دکتر عبدالکریم زبیدى در نوشتهاى کوتاه به بررسى اعتقاد غربیان به این حادثه پرداخته و بهطور خلاصه از رابطه این واقعه با حادثه عظیم ظهور حضرت مهدى(عج) پرده برداشته است، این مقاله گرچه در برخى موارد، حاوى تحلیلى سطحى است، اما در عین حال نکات مهمى را در خود دارد: نخست حادثه شریف ظهور، حادثهاى بزرگ است و قدرتهاى بزرگ جهان، سیاست خارجى خود را بر مبناى حوادثى که پیش از آن رخ مىدهد، جهت دادهاند و نقشههاى نظامى خود را به شکلى ساماندهی کردهاند که آمارگیرىهاى لازم براى این حادثه در آن ملحوظ باشد.
این در حالى است که مؤسسات دینى و رسانههاى این دولتها نیز، مردم خود را براى استقبال این حادثه آماده مىکنند. این مؤسسات دینى به همراه رسانههاى دیدارى و شنیدارى دولتى، از سالهاى دهه ۱۹۸۰ میلادى، مردم خود را به ایمان به وقوع حادثهاى بزرگ در سرزمین شام که به نبردى هستهاى خواهد انجامید، توجه دادهاند.
این مؤسسات پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرامىخوانند که بهزودى لشکرى از آنتى کریستها (دشمنان مسیح) که بدنه اصلى آن از میلیونها نظامى تشکیل یافته، از عراق حرکت مىکند و پس از گذشتن از رود فرات که در آن زمان به خشکى گراییده است، بهسوى قدس رهسپار مىشود.
نیروى مؤمن به مسیح راه این لشکر را سد کرده و همگى در آرماگدون با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در جنگ بین آنها، صخرهها ذوب مىشوند، دیوارها بر زمین فرو مىغلتند، پوست تن انسانها در حالى که ایستادهاند، ذوب شده و تنها اسکلتى از آنها مىماند، میلیونها نفر از بین مىروند، سپس مسیح براى بار دوم از جایگاه بلند خود بر زمین فرو مىآید و پس از چندى زمام رهبرى جهان را در دست گرفته و صلح جهانى را برقرار مىکند. او دولت صلح را بر زمین نو و زیر آسمان تازه بنا مىکند و این مهم را از مرکز فرماندهى خود در قدس عملى مىکند.
یک بررسى انجام شده از سوى مؤسسه تلسن که در اکتبر سال ۱۹۸۵ میلادى به چاپ رسیده، نشان مىدهد که در آن زمان ۶۱ میلیون آمریکایى در انتظار واقعه آرماگدون گوش خواباندهاند، به علاوه مؤسسات و رسانههاى فراوانى که آرماگدون را تبلیغ مىکنند، مؤسسات دینى آمریکایى این نکته را روشن کردهاند که سپاهى که از عراق بهسوى قدس رهسپار خواهد شد، بنا به پیشگویى حرقیال (فصل ۳۹-۳۸)، از عراق، ایران، لیبى، سودان و قفقاز در جنوب روسیه خواهند بود.
دانستن این موضوع ما را در تحلیل سیاست خارجى دولتهاى غربى درباره مردم کشورهاى یاد شده، مدد مىدهد، مدارس انجیلى در آمریکا بر پایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثهاى است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن مىکنند و این واقعهاى بسیار نزدیک است.
آرماگدونى که این عده از آن سخن مىگویند، همان حادثه عظیمى است که پیش از ظهور مهدى(عج) رخ خواهد داد، همان حادثه بزرگى که ائمه ما نام قرقیسیا را بر آن اطلاق کردهاند، ائمه ما(ع) از این نکته خبر دادهاند که میلیونها نظامى از آمریکا، اروپا، روسیه، ترکیه، مصر و دول مغرب عربى به اضافه سربازانى از سرزمین شام شامل کشورهاى سوریه، اردن، لبنان، فلسطین، و اسرائیل همگى در ناحیهاى در این محدوده تحت عنوان قرقیسیا با یکدیگر برخورد کرده و پس از حصول درگیرى، این سفیانى است که در پس آنکه همگى را چونان کشتزارى درو شده درهم مىکوبد، از صحنه نبرد پیروز بیرون مىآید.
از امام باقر(ع) نقل است فرمودند که اى میسّر! از اینجا تا قرقیسیا چقدر راه است؟ عرض کرد: همین نزدیکىها در ساحل فرات قرار دارد. پس فرمودند: اما در این ناحیه واقعهاى اتفاق خواهد افتاد که از زمانى که خداوند متعال آسمانها و زمین را آفریده بىسابقه بوده، چنانکه تا وقتى آسمانها و زمین برپا هستند و واقعهاى همچون آن اتفاق نخواهد افتاد. سفرهاى گشوده مىشود که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر مىشوند (تطابق با سوره واقعه).
حادثه قرقیسیا همان حادثه بزرگى است که پیش از ظهور حضرت مهدى(عج) رخ مىدهد و از آنجا که این حادثه به سفیانى ارتباط دارد و سفیانى از علائم حتمى ظهور امام زمان(عج) است، وقوع این حادثه حتمى است، چه امام مهدى(عج) پس از حادثه قرقیسیا با سفیانى برخورد خواهد کرد و پس از شکستهاى سفیانى و فرو رفتن سپاه او، مابین مکه و مدینه براى دیدار با مسیح(ع) رهسپار قدس خواهد شد.
حوادث سیاسى، اقتصادى و اجتماعى به همراه نشانههاى طبیعى، همگى به نزدیک بودن این حادثه عظیم اشاره دارند و این در حالى است که ما خود و نسل آینده را براى آن آماده نکردهایم، این آمادهسازى در سطوح روانى، عقلى و بدنى بهمنظور استقبال از حادثه شریف ظهور، امرى بىنهایت مهم است.
بىگمان ایمان یک نفر به یک قضیه و پافشارى و ایمان او به لزوم به کرسى نشاندن آن، نقش مهمى در به کرسى نشاندن آن خواهد داشت و این نکتهاى است که روانشناسان آن را تأیید مىکنند، مؤسسات دینى انجیلى آمریکا و اروپا آنچه را روانشناسان گفتهاند، در قضیه بازگشت دوباره مسیح به زمین و در حادثه آرماگدون بهکار بستهاند.
امکان تحقق هر نوع پیشگویى در وهله نخست به ایمان مردم به آن و پافشاریشان بر ضرورت به کرسى نشستن آن و همچنین به شمار نفرات آنها و شمار نفرات کسانى بستگى دارد که رهبرى کاروان تبلیغاتى به راه افتاده، براى تحقق بخشیدن به آن پیشگویى را برعهده دارند.
پیشگویى صادقانهاى که پیامبر(ص) و ائمه(ع) در پاک شدن زمین از انواع ستمها و گرفتارىها و برپایى اسلام فرمودهاند، افق جدیدى از فعالیتها را به روى ما مىگشاید تا اینبار با یک نگاه ژرف به حادثه ظهور حضرت مهدى(ع) بنگریم و خود را آماده حادثهاى کنیم که جهان در انتظار آن است.
انتهای پیام