کد خبر: 4277179
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۱
حجت‌الاسلام مهاجرنیا:

وفاق بدون انفاق دروغ است

استاد حوزه و دانشگاه گفت: وفاق بدون انفاق، دروغ است، اگر کسی می‌گوید به دنبال وحدت و برادری است، اما همسایه‌اش از فقر رنج می‌برد و بی‌تفاوت است، درواقع نه اهل ایمان است، نه اهل اخلاق و نه اهل وفاق.

حجت‌الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاهبه گزارش ایکنا از قم، حجت‌الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، استاد حوزه و دانشگاه در چهاردهمین جلسه از سیزدهمین دوره سلسله کرسی‌های آزاداندیشی با موضوع «وفاق ملی؛ پیشران گام دوم انقلاب اسلامی» که امروز، ۳۰ فروردین‌ماه به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم برگزار شد، ضمن تبیین ریشه‌های قرآنی و اخلاق‌محور همبستگی اجتماعی بیان کرد: در منظومه معرفتی اسلام، اخلاق مقدم بر عقل و شرع است و ریشه در نهاد وجودی انسان دارد. البته بخشی از اخلاق دارای پایه‌های عقلی و شرعی نیز است، اما اساس آن در فطرت نهاده شده است.

استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه اظهار کرد: مهم‌ترین بستر تحقق وفاق، اخلاق است، پیش از آنکه عقل یا شرع انسان را به اتحاد و همدلی دعوت کند، این فطرت انسانی و اخلاق دینی است که او را به همزیستی، کمک متقابل و یاری دیگران فرا می‌خواند، این مفهوم ریشه در فطرت انسان دارد، پیش از آنکه به‌صورت قانون، قرارداد یا سیاست مطرح شود.

وی افزود: خداوند در قرآن کریم با نگاهی عمیق و انسانی، وحدت و انسجام را بر محور دل‌ها و ایمان استوار می‌کند، آنجا که می‌فرماید: «وَ أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا؛ خداوند میان دل‌های شما الفت انداخت و شما به واسطه نعمت او برادر شدید. نه قرارداد، نه اجبار، بلکه نعمت محبت.»(سوره آل‌عمران/ آیه ۱۰۳)

مهاجرنیا به بررسی سه مکتب فلسفی و اجتماعی درباره رابطه فرد و جامعه پرداخت و گفت: غرب مبتنی بر «اصالة الفرد» است، جایی که اصالت با فرد است و جامعه صرفاً مجموعه‌ای قراردادی از افراد تلقی می‌شود، در این دیدگاه، وفاق جایگاهی ندارد و منافع فردی بر هر چیز اولویت دارد.

دیدگاه نظام‌گرای اسلام درباره رابطه فرد و جامعه

وی افزود: در مقابل، دیدگاه مارکسیستی مبتنی بر «اصالة الجمع» است؛ جایی که اصالت با جامعه است و فرد در دل جمع حل می‌شود، اما دیدگاه اسلامی، نگاهی نظام‌گرا دارد؛ یعنی هم فرد اصالت دارد، هم جامعه. انسان، مسئول و صاحب اراده است و جامعه نیز شخصیت حقوقی دارد.

مهاجرنیا با استناد به آیه ۹۶ از سوره اعراف که می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ»، گفت: خداوند برکات را به کل جامعه اعطا می‌کند، اگر آن جامعه در ایمان و تقوا حرکت کند و این نشان می‌دهد که در قرآن، جامعه نه‌تنها دارای هویت است، بلکه مشمول مسئولیت و قضاوت الهی نیز است.

رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر با تأکید بر نقش محوری اخلاق در انسجام اجتماعی اظهار کرد: وفاق ملی پیش از آنکه بر پایه عقل، شریعت، قانون یا سیاست بنا شود، بر فطرت و اخلاق انسانی استوار است، در حقیقت وفاق از اخلاق آغاز می‌شود، نه از قانون و قرارداد.

وی تصریح کرد: اساس اخلاق اسلامی در تکریم محرومان و مستمندان است، همان‌طور که خداوند فرمود: «فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَر، وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَر؛ با یتیم با تحقیر رفتار مکن، و سائل را از خود مران» (سوره ضحی/ آیه ۹)؛ قرآن از همان ابتدا در مکه که هنوز ساختار حکومتی شکل نگرفته بود، پیامبر اسلام را به رعایت کرامت یتیم و سائل فرامی‌خواند، زیرا بدون اخلاق و عاطفه، هیچ وفاقی شکل نمی‌گیرد؛ وفاق بدون انفاق، دروغ است، اگر کسی می‌گوید به دنبال وحدت و برادری است، اما همسایه‌اش از فقر رنج می‌برد و بی‌تفاوت است، درواقع نه اهل ایمان است، نه اهل اخلاق و نه اهل وفاق.

انفاق؛ سنگ بنای وحدت اجتماعی

مهاجرنیا با اشاره به آیات متعددی که انفاق را مقدمه نیکی معرفی می‌کنند، گفت: خداوند در قرآن فرمود: «لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ؛ هرگز به نیکوکارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید و از هرچه انفاق کنید قطعاً خدا بدان داناست» (آل‌عمران/۹۲)؛ بنابراین انفاق، سنگ‌بنای وحدت اجتماعی است.

وی ادامه داد: خداوند در بخش دیگری از قرآن می‌فرماید: «وَ مَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ... فَکُّ رَقَبَةٍ، أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ؛ و (لی) نخواست از گردنه (عاقبت‏‌نگرى) بالا رود، و تو چه دانى که آن گردنه (سخت) چیست، بنده‏‌اى را آزادکردن یا در روز گرسنگى طعام‏ دادن.» (سوره بلد/ آیات ۱۱ تا ۱۴)؛ انفاق نه‌فقط کمک مالی، بلکه نماد شکستن خودخواهی است که به محبت اجتماعی و نهایتاً به وفاق ملی منجر می‌شود.

مهاجرنیا درباره جایگاه گفتار مهربانانه در حفظ انسجام اجتماعی اظهار کرد: قرآن در آیات متعددی از قدرت زبان در ایجاد صلح و برادری سخن گفته است: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَن؛ بدی را با بهترین شیوه دفع کن.» (سوره فصلت/ آیه۳۴) و در ادامه همان آیه می‌فرماید: «فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛ اگر این کار را کردی، آن‌که با تو دشمنی دارد، دوست صمیمی تو می‌شود.»؛ ما جامعه را با زبان خراب می‌کنیم یا می‌سازیم، اگر زبان‌ها پاک شود، دل‌ها نیز به هم نزدیک خواهد شد.

وفاق به‌منزله پذیرفتن دیگران است نه حذف آنان

استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به طلاق سیاسی بیان کرد: در شرایطی که جناح‌های سیاسی به‌جای تعامل، به حذف یکدیگر می‌پردازند، یعنی ما دچار طلاق سیاسی شده‌ایم. یک جناح که سر کار می‌آید، جناح مقابل را حذف می‌کند، در چنین جامعه‌ای هرگز وفاق واقعی شکل نمی‌گیرد؛ وفاق یعنی پذیرفتن دیگران، نه حذف آنان، حکومت اسلامی باید بر محور وحدت و مشارکت همه اقشار استوار باشد، نه بر انحصارگرایی. حذف نیمی از جامعه، مردم‌سالاری نیست، بلکه گروه‌سالاری است.

مهاجرنیا با استناد به آیه‌ای از سوره نحل، وفاق را نتیجه فرهنگ‌سازی اخلاقی در جامعه دانست و گفت: امر به معروف و نهی از منکر، مسیر الهی وفاق اجتماعی است، همان‌طور که خداوند در قرآن کریم فرمود: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَ إِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى، وَ یَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنکَرِ وَ الْبَغْیِ؛ همانا خدا خلق را فرمان به عدل و احسان می‌دهد و به بذل و عطاء خویشاوندان امر می‌کند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی می‌کند و به شما پند می‌دهد، باشد که موعظه خدا را بپذیرید.»

وی این آیه را «بیانیه اخلاقی وفاق ملی» توصیف کرد و افزود: اگر مردم چنین فرمان‌هایی را اجرا کنند، جامعه به انسجام، عدالت، و برادری خواهد رسید؛ وفاق ملی نه یک پروژه حکومتی، بلکه فرآیندی اخلاقی، مردمی و قرآنی است، بر اساس الگوی پیامبر اسلام(ص)، مهربانی، گذشت، ایثار، ادب در گفتار، حمایت از نیازمندان، و همزیستی محترمانه، ابزار‌های واقعی انسجام اجتماعی‌اند که در گام دوم انقلاب، این ارزش‌ها می‌توانند ریل‌گذار تمدن نوین اسلامی باشند.

انتهای پیام
captcha