به گزارش ایکنا از قم، نشست «شهید سردار سلیمانی؛ تقدسگرایی یا الگوبرداری» بهمناسبت فرارسیدن دهه بصیرت و پنجمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین محمد شجاعیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، دوشنبه، ۱۰ دیماه در تحریریه ایکنای قم برگزار شد. مشروح این نشست را در ادامه میخوانیم و میبینیم:
فرارسیدن دهه بصیرت و سالروز شهادت سردار قاسم سلیمانی را تبریک و تسلیت عرض میکنم و امیدوارم جامعه ما و نیروهای مقاومت در جهان اسلام از مسیر و حرکت ایشان درس بگیرند و آن را ادامه بدهند.
در ابتدا بهتر است به مفهوم الگو از منظر قرآن کریم و سپس معاصر اشاره کنیم، یکی از فضائل پیامبر(ص) که در قرآن کریم بارها مورد تأکید قرار گرفته، اسوه بودن ایشان است؛ خداوند متعال در آیه 21 سوره احزاب میفرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَالْیَوْمَ الْآخِرَ وَذَکَرَ اللَّهَ کَثِیرًا؛ قطعاً براى شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقى نیکوست براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مىکند.» مراد از آیه آن است که پیامبر(ص) و امامان و اهل بیت(ع) الگوی مطلوبی برای جهانیان هستند، اگرچه ما نتوانیم به عصمت و علم الهی آنان دست پیدا کنیم.
اگر شخصیتهای بزرگ جهان اسلام در طول تاریخ مانند امام خمینی(ره)، شهید سلیمانی و شهید سیدحسن نصرالله بهعنوان الگو برای جهانیان معرفی میکنیم بهمعنای آن نیست که این شخصیتهای بزرگ مانند امامان و اهل بیت(ع) دارای عصمت هستند بلکه مقصود آن است که این حرکت و جریان انتخابی آنان، درست بوده و قابلیت الگوبرداری و تبعیت را دارند.
سردار سلیمانی مانند همه ما یک انسان بودند، اما انسانی که درست میاندیشید، درست سخن میگفت و مطلوب عمل میکرد و اینگونه با تلاشی مستمر به سمت اهداف خود حرکت میکرد؛ به این دلیل شخصیتهایی همچون ایشان میتوانند الگو باشند.
محبوبیت شهید سلیمانی در ایران و جهان گواه اسطوره بودن ایشان برای جهان اسلام و جامعه ایرانی است و اسطورهها برای پیشبرد و تقویت حرکت رو به رشد و تعالی یک جامعه تأثیرگذار هستند و میتوانند جوامع را قدرتمند کنند.
معنویت و ارتباط سردار سلیمانی با خداوند باعث شد تا هدیه شهادت را از معبودش دریافت کند و این جایگاه عالی و متعالی سردار نزد پروردگار امری مطلوب است و میتوان از ایشان الگوبرداری کرد، اگرچه ممکن است نتوان مانند قاسم سلیمانیها و سیدحسن نصراللهها به قله یعنی درجه رفیع شهادت نائل شد، اما میتوان به قله نزدیک شد.
حیات فردی و اجتماعی سردار سلیمانی برای جهان اسلام الگو و اسوه است، اما تعالی و مطلوب بودن شخصیت ایشان بهمعنای آن نیست که نتوان الگوبرداری کرد.
کتب و مقالات مختلفی درباره سبک زندگی سردار سلیمانی در طی این پنج سال پس از شهادت ایشان به چاپ رسیده است که مخاطبپسند هستند یعنی بسیاری از آنان روایت خاطراتی از همرزمان سردار شهید است که با زبانی ساده بیان شده و عموم مردم میتوانند از آن بهرهمند شوند.
سبک مدیریتی توأم با عطوفت، سادهزیستی، مهربانی و لطافت در کلام سردار سلیمانی، او را به چهرهای دوستداشتنی نزد مجاهدان تبدیل کرد. شیوه و سبک رفتار ایشان با اهل سنت در سوریه و عراق الگویی مناسب برای جهان اسلام میتواند باشد.
مکتب شهید سلیمانی میتواند برای کشورهای منطقه و جهان اسلام الگویی برای مبارزه و استقلال باشد زیرا در شیوه مبارزه و رهبری او برای مقابله با افراطیگری و دشمنان جهان اسلام تشکلهای مردمی مقاومت ایجاد میکرد که این اقدام به تأسی از امام خمینی(ره) بود.
سردار سلیمانی، مبارزه علیه استکبار جهانی و نظام سلطه را یک ایده اسلامی میدانستند یعنی بر این باور بودند که اسلام با ظرفیت وحدتساز خود مبنای مقاومت و مبارزه علیه نظام سلطه است.
یکی از دلایلی که در سوریه فروپاشی اتفاق افتاده است آن است که نیروهای دفاع مردمی که توسط شهید سلیمانی ایجاد شده بود، توسط دولت سوریه منحل شد؛ برای مقاومت در جهان اسلام این شیوه پاسخگو بوده و هرجا تضعیف شده است، جبهه مقاومت هم آسیب دیده است.
در این مجال لازم است به مفهوم واژه «تقدس» بپردازیم. تقدس بهمعنای آن است که یک شخصیت به درجاتی از کمالات رسیده است و میتواند الگویی برای جامعه باشد و مقصود ما از مقدس بودن یک فرد هم به این معناست که مسیر زندگی آن شخصیت مقدس است و قابلیت الگوبرداری دارد.
یکی از ویژگیهای جهان مدرن، تقدسزدایی است، زیرا ارتباط خود را با خداوند و دین بهطور کامل قطع کرده و بنابراین بهدنبال تقدسزدایی است اگرچه از تقدس در مسیر پیشرد اهداف نظام سرمایهداری و امیال و خواستههایشان سوءاستفاده میکنند.
در تاریخ اساطیری شخصیتهایی غیرواقعی وجود دارد که در فیلم و سریالها و کارتونها بهعنوان اسطوره نمایش داده میشود و در بسیاری از موارد هم اذهان عمومی و مخاطبان را تحتتأثیر قرار دادند، حال بهتر نیست سبک زندگی شخصیتهای واقعی همچون شهید سلیمانی را بهعنوان الگو برای جامعه تبیین کنیم.
یکی از آسیبهای جدی نگاه تقدسگرایانه، دوری جستن از امر مقدس و بیبهره ماندن از آن است یعنی هاله قدسی اطراف یک شخصیت بهوجود میآوریم و آنچنان او را نظر مقام و جایگاه بالاتر از خود و فراتر از بشر امروز میبینیم که نمیتوانیم از او الگو بگیریم.
خداوند در آیه 128 سوره توبه فرموده است: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ؛ یقیناً پیامبری از جنس خودتان به سویتان آمد که به رنج و مشقت افتادنتان بر او دشوار است، اشتیاق شدیدی به هدایت شما دارد، و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.» براساس این آیه پرسش این است چرا پیامبران که بارها از منظر قرآن کریم الگوی بشریت هستند، از جنس مردم بودند؟ برای اینکه خداوند میخواست مردم بدانند که این پیامبران از جنس خودشان است و میتوان از آنان الگوبرداری کرد.
یکی از همکارانم که از پژوهشگران و اساتید مطرح حوزه هستند، در پژوهشهای خود عادت به بهرهگیری از قرآن کریم و نهجالبلاغه نداشتند، زمانی که علت را از ایشان جویا شدم، بر این باور بود که جایگاه آیات قرآن و روایات رفیع است و نمیشود از آنها بهرهمند شد، به او گفتم: رفیع بودن جایگاه آن به معنای آن نیست که نتوان استفاده کرد، چگونه میتوان از آرای روشنفکران دیگر با حفظ احترام و شأن آنان استفاده کنیم؟ از قرآن و نهجالبلاغه میتوان درس گرفت.
امیرالمؤمنین(ع) براى بیدار ساختن عثمان بن حنیف و امثال او در بخش دوم نامه ۴۵ نهجالبلاغه مىفرماید: «أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ مَأْمُوم إِمَاماً، یَقْتَدِی بِهِ وَیَسْتَضِیءُ بِنُورِ عِلْمِهِ؛ آگاه باش! هر مأمومى امام و پیشوایى دارد که باید به او اقتدا کند و از نور دانش او بهره گیرد.»
با مشاهده اقدامات و تلاشهای مستمر عملکرد سردار در هر جایگاه و مقامی که در طول حیات خویش بودند، درمییابیم که یک انسان میتواند در زندگی اینگونه حرکت کند تا به سعادت دنیا و آخرت برسد.
مقام معظم رهبری سردار سلیمانی را بهعنوان یک مکتب معرفی میکنند و تلقی حیات شهید سردار سلیمانی به مکتب و سبک زندگی یعنی اینکه حیات ایشان قابلیت تبعیت، پیروی، الگوبرداری و زایش برای همه انسانها در همه حوزهها دارد.
بسیاری از مشکلات حاکم در سوریه، عدم پیروی از مسیر شهدای مقاومت همچون شهید سیدحسن نصرالله و شهید قاسم سلیمانی است.
نگاه شهید سلیمانی به مردم به تأسی از نگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری حفظ کرامت انسانی مردم بود و مهمترین مسئله برای حفظ کرامت انسانی، مسئله مقاومت بود.
سردار سلیمانی اهل عبودیت و بندگی و نماز شب بودند و تعالی روحی شهید شکلدهنده نگاه او به مردم بود. ایجاد تشکلهای مردمی و جهادی یکی از سبکهای مدیریتی جهادی شهید سلیمانی بود که بهویژه در عراق و سوریه انجام شد.
از ظرفیتهای شیعیان افغانستان، پاکستان و ایران برای شکلگیری تشکلهای مردمی و جهادی برای دفاع در سوریه بهرهمند شدند تا بتوانند دیوار دفاعی محکمی برای مسلمانان جهان در برابر تعدی و تجاوز رژیم صهیونیستی و تکفیریها بسازند.
آنچه که این روزها در سوریه رقم میخورد ناشی از کنارگذاشته شدن استراتژی مقاومت است که میبینیم منجر به کشته شدن بسیاری از مردم شد و مصداق بارز زیرپا گذاشتن کرامت انسانی توسط افراطیگری تکفیریها و توطئه اسرائیلی و آمریکاییهاست.
سردار سلیمانی در پی حفاظت از کشورهای جهان اسلام در برابر نظام سلطه میان اهل سنت و شیعه تفکیک قائل نمیشدند و مطلقاً رویکرد وحدتگرایانه داشتند یعنی کاملاً در مقابل تلاش دشمنان برای ایجاد تفرقهافکنی است.
یکی از اصول سیاسی مکتب شهید سلیمانی موضوع وحدت است که هم در عرصه بینالمللی و هم در عرصه داخلی نمود عینی دارد. در عرصه بینالمللی شاهد وحدت بین شیعیان و اهل سنت و کشورهای اسلامی در برابر تهدید دشمنان بودیم.
سردار سلیمانی به هیچ جناح سیاسی خاصی وابسته نبود و زمانی که به شهادت رسیدند از گروهها و جناحهای مختلف سیاسی ابراز همدردی و همراهی کردند که نشان از محبوبیت ایشان دارد که نگاهی ملی توأم با جهان اسلامی داشتند.
جناحگرایی مقابل وحدت است و عمدتاً باعث تفرقه میشود درحالی که رویکرد شهید سلیمانی جذب حداکثری بود که با وحدت رقم میخورد. توجه اصلی به محورهای وحدت و نیز تبعیت کامل از مقام معظم رهبری از اصول اساسی رفتار سیاسی شهید سلیمانی بود.
در پایان باید گفت ماحصل سه شاخصه وحدتگرایی، اسلامی بودن و مردمی کردن مبارزه که سردار سلیمانی به آن پایبند بود، مقاومت اسلامی است که اینگونه جهان اسلام را علیه نظام سلطه برانگیخت.
محدثه نعیمیفرد
فیلم از حانیهسادات حسینیکیا
انتهای پیام