به گزارش ایکنا از قم، به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه مطالعات تقریبی، هشتادوپنجمین نشست علمی پژوهشگاه مطالعات تقریبی با موضوع «نقش حزبالله و سیدحسن نصرالله در تعامل با مذاهب» و با سخنرانی غازی یوسف حُنینه، رئیس مجلس علمای مسلمان لبنان، روز گذشته، هفتم آبانماه برگزار شد.
غازی حُنينه به نحوه شکلگیری «تجمع علمای مسلمین لبنان» و نقش خود در این تجمع پرداخت و مهمترین وظیفه این تجمع را حفظ وحدت ملی شیعه، سنی، مسلمان و مسیحی در لبنان دانست که مشروح سخنان وی در ادامه میآید:
نقش سیدحسن نصرالله در تعامل با مذاهب لبنان با همه پیچیدگیهای سیاسی و مذهبی که دارد، بیبدیل بوده است. وقتی میگویم سیدحسن نصرالله یعنی حزبالله و این دو یک شیء واحد بودند و مانند آن در جای دیگر پیدا نمیشود که رئیس حزب و خود حزب و اعضای آن اینقدر متحد و همرأی و یکپارچه باشند.
حزبالله از سال ۱۹۸۵ تا سال ۱۹۹۲ میلادی دوران سختی را پشت سر گذاشت؛ در آن زمان حزبالله حتی در بین شیعیان لبنان هم جایگاه مقبولی نداشت تا جایی که بعضی از علمای شیعه لبنانی حزبالله را بهعنوان یک حزب شیعی قبول نداشتند. زمانی که سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله شد در سه جبهه باید مبارزه میکرد.
جبهه اول و اصلی جبهه مواجهه نظامی با صهیونیست بود، در آن زمان صهیونیستها به صور و صیدا حمله و به خاک لبنان نفوذ کرده بودند و حزبالله آنها را عقب راند.
جبهه دوم، اختلاف شدید میان شیعیان بود. شیعیان دارای دو گروه بودند؛ گروه مایل به حزبالله و گروه مایل به جبهه امل. تا جایی که این اختلاف به بعضی از خانههای شیعی کشیده شده بود و اعضای خانواده با هم اختلاف داشتند.
جبهه سوم، امور سیاسی و جایگاه حزبالله در سیاست لبنان بود او تلاش کرد تا در ساختار سیاسی لبنان اثرگذار باشد، البته یک حوزه دیگر هم بود که بحث تعامل با اهل سنت است و من آن را جبهه نمینامم و حزبالله در این حوزه راه دقیق و آرامی پیمود.
سیدحسن نصرالله اهتمام ویژهای به نظم بخشیدن به جامعه شیعی داشت و تمام بحرانها و فتنهها را خنثی کرد. او با جمهوری اسلامی ایران ارتباط خود را قوی کرد. ارتباط بسیار خوبی را با نبیه بری، رئیس جبهه امل ایجاد کرد و با او به توافق رسید که در عالم سیاست با هم همکاری کنند. حزبالله توانست به مجلس شورای ملی لبنان راه یابد و طبق توافق با نبیه بری بهصورت مساوی اعضای خود را در مجلس گماشتند.
در ارتباط با اهل سنت و گروههای مقاومت سنی سنگ تمام گذاشت. او بود که بشار اسد را قانع کرد تا با حماس همکاری کند و در سوریه به آنها جایگاه دهد.
علیرغم اینکه مسیحیت لبنان معتقدند که لبنان برای مسیحیان و حق آنان است، حزبالله با آنها ارتباط قوی برقرار کرد. علیرغم همه فشارهای داخلی و خارجی در توافق و تعامل با مسیحیت به میشل عون وعده داد که از او حمایت خواهد کرد تا رئیسجمهور شود و به وعده خود وفا کرد.
من یک مسلمانم و قرآن میخوانم به نظر من همه اخلاق و فضایلی که در قرآن آمده همه در سیدحسن نصرالله متجلی شده بود. سیدحسن نصرالله قله علم، صدق، وفا، انضباط، ثبات، صبر، تعهد و در یک کلام قله همه ارزشها بود. انتقام خون او جز آزادی کل فلسطین و بازگرداندن همه ملت فلسطین به وطن خود نیست.
سیدحسن که رحمت خدا بر او باد در وصف شهید عماد مغنیه گفت: «شهید مغنیه هزاران مغنیه از خود بهجای گذاشت.» بنده نیز در مورد سیدحسن میگویم که او هزاران سیدحسن نصرالله، نه تنها در شیعه بلکه در اهل سنت، علویها، دروزیها و مسیحیان بهجای گذاشت. حزبالله یک حزب و ساختار و تشکیلات سیاسی نیست که با رفتن اشخاص و فرماندهان آن از بین برود؛ بلکه یک شریعت، روح، رسالت و مکتب است.
انتهای پیام