حجتالاسلام سیدناصر میرمحمدیان، مدیرعامل بنیاد هدایت در گفتوگو با ایکنا، به تبیین جزئیات و اهداف طرح امام محله، پرداخت و گفت: بنیاد هدایت با شعار تعالی شبکه امامت کار خود را آغاز کرده و تلاش دارد با توانمندسازی شبکه امامان جماعت سراسر کشور، کاری کند که آنها شعاع چهار کیلومتری اطراف مسجد را حیطه فعالیت خود بدانند و فقط به برگزاری مناسک در مسجد بسنده نکنند.
وی با توجه به شئون مختلفی که برای مسجد در نظر گرفته میشود، «مسجدِ اجتماعی» را نگاه حداقلی دانست و گفت: حتی به معنای پارسونزی نیز این سطح از کارکرد برای مسجد کم و کوچک است. مسجد یک نهاد سیاسی و محور حکمرانی محلی است؛ البته این مهم به این معنا نیست که مسجد بناست که سیاستمدارانه برخورد کند.
مدیرعامل بنیاد هدایت به تبیین جایگاه مسجد و امام در عرصه تمدن نوین اسلامی پرداخت و گفت: تمدنها یک بخش سخت افزاری، یک بخش نرم افزاری و یک سیستم عامل دارند؛ سیستم عامل مهمترین رکن تمدن است. سیستم عاملِ تمدن، الگوی اداره است که برای خانواده، جامعه و جهان طراحی میشود. سیستم عامل تمدن اسلامی، «امامت» است؛ در واقع تمدن اسلامی یک الگوی امامت دارد که همه سطوح اجتماعی باید با همان الگو اداره شود. این سیستم عامل تمدن را اگر درست درک کنیم بقیه اجزای تمدن را می توانیم متناسب با آن بچینیم.
حجتالاسلام میرمحمدیان امامت را یک الگوی قابل تکثیر برای اداره جامعه دانست و گفت: درست است که مصداق کامل امامت در وجود ائمه اطهار(ع) است اما امامت سطوح مختلف دارد؛ امامت عام جاری است و برخلاف امامت خاص، منحصر در ۱۲ نفر نیست؛ امامت نه فقط در مقیاس کلان بلکه در مقیاس میانی و خُرد نیز وجود دارد؛ این نگاه فصل جدیدی را مقابل ما میگشاید.
وی مدل امامت را همان چیزی دانست که در تمدن اسلامی باید تحقق پیدا کند و تصریح کرد: اینکه رهبر معظم انقلاب فرمودند برای نیل به تمدن نوین اسلامی باید جامعه پردازی کنیم، یعنی باید امامت از پایین به بالا در سطوح مختلف بازتولید شود. این فرد با تعیین و انتصاب، نمیتواند امام شود بلکه هرگاه مردم او را به عنوان امام پذیرفتند، امامتش در عالم خارج تحقق پیدا میکند. پس الگوی امامت در تمامی سطوح اجتماع، از جمله در محله، قابل پیادهسازی است.
مدیرعامل بنیاد هدایت به تبیین وظایف امام محله پرداخت و گفت: امام سه نقش مهم دارد؛ اولین آن تربیت است. مهمترین کسی که امام باید در این مسیر تربیت کند، خود امام است «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ إماماً فَلْیَبْدَأ بِتَعْلیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلیمِ غَیْرِهِ» برخی این تقدم را تقدم زمانی میدانند در حالی که این تقدم رتبی است. یعنی امام بیش از آنکه به تربیت مردم توجه داشته باشد باید مراقب تربیت خودت باشد؛ جنس تربیت و رشد در اسلام اینطور نیست که کسی بخواهد ۱۰ یا ۱۵ سال در گوشه عزلت، روی خودش کار کند و بعد به سراغ مردم برود؛ این نگاه به رهبانیت میانجامد.
حجتالاسلام میرمحمدیان وظیفه دوم امام را تقویت ولایت عرضی دانست و بیان کرد: اگر ولایت عرضی در جامعه تقویت نشود ولایت طولی شکسته میشود؛ ولایت عرضی در صله رحم، همسایگی و اخوت متبلور است؛ اخوت ولایت بین عموم مؤمنین است «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ». طبق روایات اگر در جامعه این پیوندهای اجتماعی برقرار شود، شهر شما آباد میشود؛ در نتیجه پیوندهای اجتماعی قوی، جامعه قوی شود.
مدیرعامل بنیاد هدایت افزود: رشته اخوت، همسایگی و صله رحم، سه مؤلفهای هستند که پیوند اجتماعی - ولایی انسانها را از نظر دینی به یکدیگر گره میزند؛ جنس این پیوند «محبت» است که نقش امام جماعت در این سه مؤلفه بیش از پیش پدیدار میشود.
وی سومین وظیفه امام محله را مبتنی بر آیه «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند»(آیه 25 سوره حدید)، تبیین کرد و گفت: امام باید مردم را پای کار بیاورد. «ناس» در این آیه، فاعل است نه مفعول؛ اگر بخواهیم این آیه را طوری ترجمه کنیم که نقش مردم را فاعل در نظر بگیریم، دشوار است. این نقشه الهی است که تا مردم خود را در مقام قیام نبینند، حرکت اتفاق نمیافتد.
حجتالاسلام میرمحمدیان با تأکید بر اینکه ساختاربندی مدل امامت با ساختارهای مدیریت مدرن متفاوت است، گفت: غربیها تلاش میکنند مردم در چارچوب و ساختاری قرار بگیرند که قابل کنترل باشند؛ سیستمهای مدرنیته آدمها را کاملا منفعل میکند تا هیچ حرکت و قیامی شکل نگیرد؛ برخلاف مدل امامت که موجب قیام و حرکت مردم میشود. اینجا امام دستور نمیدهد، فقط راهبری میکند و سعی میکند مردم را اقناع کند تا خود آنها حرکت کنند.
مدیرعامل بنیاد هدایت با بیان اینکه اجرا و تحقق مدل امامت - امت در جایگاه مسجد معنا مییابد، اظهار کرد: در اسلام هم مکان مقدس و هم زمان مقدس داریم؛ نمیتوان این دو را از طراحی تمدن اجتماعی جدا کنیم، پس وقتی مکان موضوعیت دارد طراحی مکانپایه نیز معنا مییابد؛ خداوند برای مساجد مکان در نظر گرفته، محلی که با تمام آن جهانبینی سازگار است. از منظر زمان نیز روایت داریم اوقاتی را که فرد در مسجد حضور دارد، جزو عمرش حساب نمیشود.
وی افزود: اگر مسجد را از امام بگیریم او کجا به ایفای این نقشها بپردازد؟ در حسینیه؟! در پارک؟! اگر مسجد را حذف کنید، نمیتوانید با حسینیه جامعه را بگردانید چون مکان حسینیه چنین تقدسی ندارد؛ در حسینیه روضه برپا میشود، اما میتوان همین مجلس را در منزل هم گرفت. وقتی مفاهیم اصیل تمدنی را به هم بریزید مجبور میشوید در زمین تمدن غرب بازی کنید که زمان و مکان مقدس در آن معنا ندارد در حالی که در اسلام مسجد زمان و مکان مقدس است.
حجتالاسلام میرمحمدیان در پایان با تأکید بر اینکه امام محله در مسجد، توسعه انسانی در بُعد اجتماعی را رقم میزند، گفت: بنابراین مسجد باید اجتماعی باشد؛ چراکه آخرین سنگر دفاع از اسلام و مردم سالاری دینی است؛ مسجد آخرین سنگر دفاع از انسانیت است و اگر از مسجد اجتماعی خارج شویم یعنی از اسلام خارج شدهایم؛ چنین مسجدی با کنیسه یهودیها و کلیسای مسیحیت تفاوتی ندارد.
انتهای پیام