دستاوردهای فقهی هوش مصنوعی مطلقا اعتبار شرعی ندارد
کد خبر: 4199466
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۱
آیت‌الله قائنی مطرح کرد:

دستاوردهای فقهی هوش مصنوعی مطلقا اعتبار شرعی ندارد

استاد حوزه علمیه ضمن تاکید بر اینکه نتایج حاصل از هوش مصنوعی اعتبار شرعی ندارد تصریح کرد: اگر ما به نظر فقیه اعتماد می‌کنیم از باب امضای شریعت است ولی ماشین‌های عصر ما سیره مستحدثه است و سیره مستحدثه هیچ ارزشی ندارد چون امضای شریعت در کنارش نیست.

دستاوردهای فقهی هوش مصنوعی مطلقا اعتبار شرعی نداردبه گزارش ایکنا، نشست «بررسی فقهی حقوقی هوش مصنوعی با محوریت پیشرفت» دوشنبه 23 بهمن با حضور آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، آیت‌الله محمد قائنی؛ استادان درس خارج حوزه علمیه قم و بهروز مینایی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت در پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر برگزار شد.

در ابتدای نشست بهروز مینایی سخن گفت که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

فقه و حقوق دو دانش همگن و از دانش‌های رفتاری و دستوری هستند. تفاوت فقه و حقوق این است فقه ساحت آسمانی دارد ولی حقوق رویکرد زمینی را وجهه همت خودش قرار داده. فقه نیک‌بختی دنیا و آخرت را طلب می‌کند ولی حقوق به سعادت دنیا توجه دارد. فقه بر متون دینی تکیه می‌کند ولی حقوق بر قانون و عرف پافشاری می‌کند. رابطه بین فقه و حقوق رابطه پیچیده و چندوجهی است و هر دو که می‌خواهند رفتار انسان را تنظیم کنند نگاه‌های متفاوتی درباره وظیفه خودشان بیان می‌کنند. فقه و حقوق غالبا درهم‌تنیده هستند. فقه از طریق تبلیغ و فشار اجتماعی و عذاب الهی اجرایی شدن دستورات خود را دنبال می‌کند ولی قانون از طریق زور اجرا می‌شود. فقه توسط فقها تفسیر می‌شود ولی حقوق توسط قضات و کارشناسان حقوقی تفسیر می‌شود.

اگر بخواهم در یک نگاه کوتاه هوش مصنوعی را معرفی کنم هوش مصنوعی ماشین عاملی است که به صورت خودمختار با محیط تعامل می‌کند، از محیط می‌فهمد وضعیتش چیست و رفتاری که باید انجام دهد را خودش تعیین می‌کند. هوش مصنوعی عادی یادگیری ندارد و بر اساس سلسله قوانین و قواعد، تصمیم‌گیری خودش را انجام می‌دهد که از قبل توسط طراح مشخص شده ولی برخی با سعی و خطا در محیط خودشان قواعد را پیدا می‌کنند یا منهج‌شناسی می‌کنند. در مجموع فعالیت‌های مختلفی برای ربات‌های هوشمند بدون کنترل انسانی متصور است.

هوش مصنوعی قطعا در مسائل فقهی و حقوقی تاثیر قطعی و مشخص دارد. امروز هیچ پدیداری در مسائل مختلف اجتماعی نیست مگر اینکه یک بعد حقوقی و فقهی دارد و از طرفی گستردگی هوش مصنوعی باعث شده به شکل افقی در همه ساحت‌های زندگی، مسائل بسیاری برای فقها و حقوقدانان ایجاد کند. اگر هوش مصنوعی به مثابه ابزار فقه و حقوق مطرح شود توانایی این ابزار برای اینکه اتخاذ تصمیم فقهی و حقوقی سریع‌تر و دقیق‌تر شود قابل توجه است اما اینکه با احتیاط باید به کاربست هوش مصنوعی در فقه و حقوق توجه کنیم بحث عمیقی است.

 

خدمات متقابل هوش مصنوعی به فقه و حقوق

یکی از خدماتی که هوش مصنوعی می‌تواند به فقه و حقوق ارائه دهد از طریق تجزیه و تحلیل بر اساس سوابق و تاریخچه داده‌ها است؛ مثلا هوش مصنوعی در فقه آنچه در گفت‌وگوها و مباحث فقهی در طول تاریخ فقه مطرح شده است، همه را کنار هم می‌گذارد و انواع منهج‌ها را ارائه می‌دهد. همچنین در حقوق می‌تواند یک مدل تصمیم‌گیری و پیش‌بینی در حوزه مسائل حقوقی ایجاد کند. در مورد جست‌وجوی ادله نیز هوش مصنوعی می‌تواند با سرعت زیاد به فحص و بررسی بپردازد. در عین حال ما باید متوجه باشیم هوش مصنوعی بدون داده نمی‌تواند کار خاصی انجام دهد و داده‌ها برایش تعیین و تکلیف می‌کنند لذا هرچه داده دقیق‌تر باشد می‌تواند از هرگونه سوگیری و خطا جلوگیری کند.

یکی از مسائل بسیار مهم بحث مسئولیت‌پذیری حقوقی هوش مصنوعی است که از مسائل کلیدی است و مسئله‌ای که در این رابطه مطرح می‌شود این است که آیا سامانه‌های هوش مصنوعی قابلیت مسئولیت‌پذیری دارند یا نه؟ یعنی آیا می‌توانیم یک ربات که آموزش خود را از محیط می‌گیرد مسئول بدانیم؟ اگر بله، مجازات و تشویقش چیست و اگر خیر، مسئولیت‌هایی که ناشی از عملکرد آن است متوجه کیست؟ باید مشخص شود این مسئولیت به عهده کیست و اگر تعیین و تکلیف درستی برایش در نظر گرفته نشود باید ببینیم غربی‌ها چکار کردند و ما از آنها بگیریم. بنابراین مسئله این است که آیا یک شخصیتی حقوقی می‌توانیم برای هوش مصنوعی در نظر بگیریم و او را مجازات و تشویق کنیم.

در حوزه تجارت الکترونیک خیلی از ربات‌ها معامله می‌کنند و یکی از طرف‌های عقد بیع، ربات است. آیا این معامله صحیح است یا نه و بعد بحث حق خیار و حق شفعه در این رابطه خیلی مهم است. الآن میلیون‌ها معامله توسط ربات‌ها صورت می‌گیرد و کسب‌وکارهای زیادی توسط هوش مصنوعی اداره می‌شود. در صورت استفاده از هوش مصنوعی احکام ربا، غرر، اکل مال به باطل ... باید شناخته شود و معرفی شود و قبل از استفاده از آنها این احکام توسط کاربران مورد لحاظ قرار گیرد. در عین حال باید توجه کرد کشور ما هنوز از هوش مصنوعی استفاده نمی‌کند که بخواهد به احکام سلبی هوش مصنوعی توجه کند و این امر بیشتر مورد استفاده کشورهای غربی است که از هوش مصنوعی به شکل گسترده استفاده می‌کنند.

 

در ادامه نشست آیت‌الله علیدوست به جمع‌بندی سخنان مینایی پرداخت که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

اگر بخواهم در چند شماره عناوین مباحث آقای دکتر را جمع‌بندی کنم باید عرض کنم که ایشان اول مقدماتی درباره رابطه فقه و حقوق، تفاوت فقه و حقوق و خدمات متقابل فقه و حقوق مطرح کردند. وقتی وارد بحث هوش مصنوعی شدند شش مطلب را بیان کردند. ابتدا هوش مصنوعی را معنا کردند، مفهوم‌شناسی کردند و گفتند هوش مصنوعی ماشینی است که خود در تعامل با محیط عمل می‌کند، بدون کنترل انسان. بحث دوم اثر هوش مصنوعی در فقه و حقوق است که ایشان فرمودند مسلما اثر دارد. تقریبا ده مورد را شمردند که هوش مصنوعی برای فقه و حقوق چکار می‌کند از جمله اینکه استدلال‌ورزی می‌کند، ابزاری برای فقه و حقوق است، تشکیل ادله می‌کند و تحقیقات حقوقی دارد. طبیعتا آنچه آقای دکتر فرمودند مثال است نه انحصار.

بحث سوم ایشان این بود که هوش مصنوعی تهدیداتی دارد؛ تهدیدات کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت و در هر کدام از این سه بخش به پنج تهدید و آسیب اشاره کردند. مطلب چهارمشان که جالب بود این بود که فرمودند داده‌ها در هوش مصنوعی خیلی تعیین‌کننده است و اگر در این زمینه سوگیری شود هوش مصنوعی می‌تواند خطراتی به همراه داشته باشد. مطلب پنجم بحث مسائلی بود که در فراروی فقیهان و حقوقدانان وجود دارد و به چند مورد در این زمینه اشاره کردند. آخرین مطلبشان این بود که احکام اربعه یا خمسه تکلیفی بر استفاده از هوش مصنوعی مترتب است و هوش مصنوعی ممکن است حرام باشد، ممکن است واجب باشد یا مستحب و مکروه باشد. در ادامه همین بحث اشاره کردند هوش مصنوعی همانطور که سلبیات دارد ایجاباتی هم دارد.

 

نتایج هوش مصنوعی حجیت شرعی ندارد

قائنیدر پایان نشست آیت‌الله قائنی سخن گفت که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

من نسبت به هوش مصنوعی اطلاعات جامع و کاملی ندارم که بگویم هوش مصنوعی تا این مقدار قابل بهره‌گیری است ولی آنچه می‌خواهم عرض کنم مبتنی بر همه فروض و احتمالاتی است که ممکن است این وسیله نسبت به آن آمادگی پیدا کند یا توانایی داشته باشد.

مسائلی که مطرح شد مثل اینکه مسئولیت ماشین‌خودران بر عهده کیست از نظر فقهی کاملا پاسخ سهل و روان و ساده‌ای دارد. یا مثلا اینکه معاملات ربات‌ها یا وکالت و عقودشان چه حکمی دارد، اگر بخواهم پاسخ آن را عرض کنم بدون معطلی پاسخ می‌دهم و از نظر فقهی این مسائل حل شده است. آنچه می‌خواهم الآن دنبال کنم سه مسئله مهم درباره هوش مصنوعی است؛ یکی مسئله فتوا، دیگری مسئله قضا است و سوم مسئله قول خبره و کارشناس. این سه مسئله از مسائل مهمی است که گفته می‌شود هوش مصنوعی توانایی‌هایی در آن دارد ولو به نحو احتمال که ممکن است منشأ تحولی شود و مثلا استنباط فتوا یا رسیدگی به پرونده‌های قضایی یا کارشناسی مسائل که بر عهده خبرگان است به هوش مصنوعی محول شود. این سه مسئله، مسئله مهمی است.

اول این نکته را عرض کنم ما فرض می‌گیریم هوش مصنوعی آن خطاهایی که گفته می‌شود را ندارد و به گونه‌ای طراحی می‌شود که عصمتی پیدا می‌کند نظیر عصمت انبیا. من فرض را جایی می‌برم که آقایانی که می‌خواهند از هوش مصنوعی تعریف کنند به بالاتر از آن نتوانند برسند. پس ما فرض می‌کنیم در نتایج هوش مصنوعی هیچ خطایی وجود ندارد و از انواع تحریف و خطر و سوگیری مصونیت دارد. همچنین فرض می‌کنیم تمام اطلاعاتی که به هوش مصنوعی داده شده است به گونه‌ای است که اگر به یک فقیه داده می‌شد به همین نتیجه می‌رسید و حتی خطاهایی که ممکن است یک فقیه داشته باشد و مثلا از مبانی خودش در مواردی عدول کند، این مشکل را هوش مصنوعی جبران می‌کند.

آیا معنای سخن این است که فقیه باید خانه‌نشین باشد و این دستگاه وظیفه پاسخگویی به مسائل فقهی را بر عهده بگیرد؟ مثلا اگر هوش مصنوعی بگوید بر اساس نظرات اصولی شیخ انصاری رساله عملیه شیخ انصاری این باید باشد، آیا می‌شود به این نتیجه هوش مصنوعی عمل کرد؟ با قطعیت می‌گویم نه، حتی اگر هوش مصنوعی در حد عصمت باشد نمی‌توان به این نتیچه عمل کرد. چرا؟ سرّش این است داده‌هایی که هوش مصنوعی از آن استفاده می‌کند دو قسم است. یک قسم داده‌هایی که وقتی به دستگاه داده می‌شود نتایجی که حاصل می‌شود به گونه‌ای است که دریافت‌کننده به صحت آنها قطع دارد. مثلا من یقین دارم ماشین حساب همان کار محاسبه دستی را برای من می‌کند و من به نتایج ماشین حساب یقین دارم لذا معنا ندارد بگویم این نتایج اعتبار دارد یا ندارد.

قسم دوم این است شما داده‌هایی به هوش مصنوعی می‌دهید که نتایجش مساوی با نتایجی است که اگر فقیه می‌خواست به صورت مباشر دخالت کند به آن می‌رسید. در این صورت اگر خود فقیه مراجعه کند حجت است ولی اگر دستگاه تحویل شما دهد حجت نیست چون این دستگاه یقین به حکم الهی نمی‌آورد و حتی ممکن است ظن هم نیاورد. علتش این است هیچ عامی به نتایج رساله عملیه فقیه خودش یقین و ظن ندارد و نهایتا شک دارد. خود فقیه یقین دارد ولی عامی یقین پیدا نمی‌کند و عامی از باب احتمال مطابقت با واقع به آن عمل می‌کند. آیا استبعادی دارد شارع بگوید اگر آن کسی که می‌خواهد مباشر در استنباط باشد شخص باشد اعتماد بر او حجت است ولی اگر هوش مصنوعی باشد حجت نیست؟ اگر ما به نظر فقیه اعتماد می‌کنیم از باب امضای شریعت است و شارع، رویه عقلا در اعتماد به قول خبره را پذیرفته است ولی ماشین‌های عصر ما سیره مستحدثه است و سیره مستحدثه هیچ ارزشی ندارد چون امضای شریعت در کنارش نیست. اعتبار سیره به سیره نیست بلکه اعتماد سیره به امضای سیره است و امضای شارع است که به سیره ارزش و اعتبار می‌دهد.

انتهای پیام
captcha