«اندیشیدن مسئله است و اگر سؤال شود کدام عطای الهی، موجب جلب رضایت پیامبر اکرم (ص) میشود؟ یا چه چیز با عظمتی است که خداوند به وسیله آن، اشرف انبیاء را خشنود کرده است؟(ضحی/5). با تفکّر در قرآن کریم میتوان این چنین پاسخ داد که فقط یک آیه وجود دارد که مصداق «عطای» خداوند به رسولش در آن ذکر شده است.(کوثر/1). خصوصاً اشتراک معنایی دو سوره ضحی و کوثر (در رفع اندوه حبیب خدا) و نیز وحدت اُسلوب آیات آن دو (خطاب همه آیات به رسول) گویای این پیام است که خداوند یک عطای دنیایی(کوثر) و یک عطای آخرتی(شفاعت، بنا بر احادیث)، برای خشنودی پیامبر داشته و اینکه فرودگاه هر دو سوره مکه مکرمه (ترتیب نزول ضحی 11 و کوثر 15) بوده است.
مفسران در تفسیر معنا و چیستی کوثر، اقوال زیادی را گفتهاند: «شفاعت»، «قرآن»، «اسلام»، «نهری در بهشت»، «مقام نبوت»، «خیر کثیر»، «علم و حکمت»، «اولاد رسول خدا (ص)» و ...که نزدیک به 26 مورد است.
این اطلاعنگاشت تصویری(infographic)، سعی دارد، دقیقترین مصداق کوثر را با نگاه تدبری، در کوتاهترین سوره قرآن تبیین نماید. با توجه به اینکه آیه 3 از باب قَصرِ قلب است، چنین بهدست میآید که مصداق اَتَمّ کوثر (خیر کثیر و کثیر الخیر) زیادی ذریّه پیامبر میباشد و اگر مرادِ مسئله، ذریّه به استقلال یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمۀ «إِنَّ» در ابتدای آیه سوم، فایدهای نداشت؛ زیرا کلمه «إِنَّ» علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم میرساند و معنا ندارد بفرماید: ما به تو حوض یا قرآن و یا اسلام و...دادیم؛ چون که بدگُوی تو عقیم است(تقابل آیه 1و 3). روایات بسیار زیادی هم رسیده که این سوره در مکّه در پاسخ کسی (عاص بن وائل) فرود آمده که رسول خدا(ص) را به بیتباری زخمزبان زد، آن هنگام که دو فرزند ایشان (قاسم و عبدالله) از دنیا رفتند (شأن نزول). چون آیه اول، در مقام مِنّت نهادن با سیاق مُتَکلّمِ مَعَ الغیر ضمیر تعظیم«نا»(ما) آمد، که بر عظمت دلالت میکند و نیز منظور از آن خوشدل ساختن رسول خدا (ص) بود، مطلب را با واژه «اِعْطا» که ظاهر در تملیک است، بیان داشت.
بیشک بارزترین مصداق «کوثر»، نسلی فراوان و پرُخیر از طریق حضرت خدیجه(س) است که در راه خدا مال کثیر داد، خداوند هم به ایشان کوثـر محمّدی را هدیه کرد(بقره/261).
خداوند به دختر پیامبر(ص) فاطمه(س)، لقب «کوثر» داد، تا، اولاً بر فرهنگ جاهلی که دختر را به حساب نمیآورد (نحل / 58و59) یا تداوم نسل را تنها از طریق پسر میدید، خطّ بطلان کشد.(نجم22و21) و ثانیاً، به ما بیاموزد که «کوثر» غیر از «کثیر» است؛ زیرا چه بسا اموال فـراوان یا فرزندان بسیار، که مایۀ عذاب باشد(توبه/55). ثالثاً، «کوثر» غیر از «تَکاثُر» است، چون کوثر هدیه خدا و مایه توجّه خالصانه به درگاه اوست (کوثر/2)؛ ولی تکاثر، رقابت منفی در کثرت داشتههای دنیایی و مایه غفلت و فراموشی خداوند است(تکاثر/2و1 - حدید/20). رابعاً، دشمنان پیامبر(ص) و اسلام منقطع و آینده آنان از هرگونه یاد نیک خالی ماند، ولی شجره طیبه پیامبر(ص) (ابراهیم/24) همانند ذکرش (شرح/4) جاودانه ماند.
در نتیجه خداوند پیامبر را به کاملترین نوع سپاسگزاری (نماز) که دربردارنده همه اقسـام شکـر(زبانــی، قلبــی، عملــی ) و نَحر شتر مأمــور کرد (معنای حقیقی وَانْحَرْ) که هر دو از باارزشترین قربانیها به درگاه الهی است. (نهجالبلاغه/خطبه199و حکمت136).
پی دی اف تدبر در سوره کوثر
اشارات:
1- با تدبّر در آیات قرآن، منظور از «وَانْحَرْ» یکی از اقسام زکات (قربانی کردن شتر) میباشد، زیرا اولا ًمعنای واژه نَحر (گودی زیر گلو) با قربانی بیشتر سازگار است؛ ثانیاً، در آیات قرآن مجموعاً 28 مرتبه نماز، همراه زکات و انفاق (در سورهای مکی و مدنی) ذکر شده، که در نتیجه استثناییترین هدیه الهی به پیامبر (زهرا)، نیاز به ویژهترین تشکّر دارد(نساء/86) که همان نماز( ارتباط با خدا) و زکات( ارتباط با جامعه) است.
2 - در احادیث مقصود از «وَانْحَرْ» بلند کردن دستها، هنگام تکبیر گفتن نماز است.(معنای مجـــازی وَانْحَرْ)
3- چنانکه کوثر رسالت، بیمانند است، واژگان این سوره نیز، همانند خود سوره استثناییترین واژگان قرآن است و در هیچ جای قرآن دومّی ندارد.
برای بزرگنمایی روی تصویر زیر کلیک کنید.