زنان سرمنشأ تحولات در انقلاب و دفاع مقدس بودند

به گزارش ایکنا از همدان، سردار حمید طایفه نوروز از فرماندهان پیشین سپاه همدان، امروز، 24 آبان‌ماه در آیین نکوداشت خانم مرضیه دباغ با عنوان «بانوی فرمانده» که به همت جهاددانشگاهی همدان در سالن شهدای استانداری همدان برگزار شد، اظهار کرد: در سپاه همدان مدت‌زمان زیادی با خانم دباغ هم‌دوره و همکار نبودم؛ بنده بعد از خانم دباغ به فرمانده سپاه همدان منصوب شدم؛ در مراسم تکریم و معارفعه از وی خواستم که از همدان و سپاه نرود.

وی با اشاره به نقش برجسته و اثرگذار زنان در اسلام، انقلاب و دفاع مقدس به بیان خاطره‌ای پرداخت و افزود: در دوران اسارت در اردوگاه موصل بودیم؛ این اردوگاه به سه قسمت تقسیم شده بود، در یکی از آنها دسته افرادی بودند که بصیرت لازم را نداشتند و مخالف روحیه انقلابی بودند، بنده در اردوگاه موصل یک به همراه حاج‌آقا ابوترابی بودم.

طایفه نوروز اظهار کرد: درگیری‌های شدیدی بین این گروه‌ها وجود داشت؛ یک دسته در پیروی از اسلام دچار افراط شده و از خط خارج شده بودند، دسته دیگر نیز در کفر خود از حد خارج شده بودند، اما یک روز چهار اسیر خانم به اردوگاه آوردند که به بهترین شکل موجب افزایش فهم و بصیرت افراد اردوگاه شدند و در این موقعیت اوضاع تغییر کرد.

این پیشکسوت دفاع مقدس گفت: زمانی که این اسرای بانو با حجاب چادر به اردوگاه آمدند، اوضاع عجیبی برپا شد؛ در اردوگاهی که ما بودیم همه ضجه زده و گریه می‌کردند و سرود دختران زینب را می‌خواندند، فضای سنگین و سختی بر اردوگاه حاکم شده بود، در ناراحتی از اسارات خواهرانمان بودیم که متوجه شدیم از اردوگاه دیگر نیز صدایی بیش از اردوگاه ما می‌آید آنها که ضد انقلاب بودند نیز داشتند برای این دختران اسیر گریه می‌کردند و ضجه می‌زدند.

وی ادامه داد: بعد از صحبت‌هایی که بین اردوگاه ما و آنها انجام شد متوجه شدیم نکات ارزشی بین آنها و ما زیاد وجود دارد، همه همدیگر را در آغوش گرفتند، این تجربه نشان داد خداوند در وجود ما ایرانی‌ها ارزش‌هایی‌ را گذاشته که در شرایط سخت پشت هم هستیم‌ و اگر امروز خدای نکرده تهدیدی علیه کشورمان باشد همه با هم، همچون اتفاقی که آن روز در اسرات رخ داد، متحد می‌شوند.

طایفه نوروز اظهار کرد: فرمانده عراقی گفت می‌خواهم با دختران اسیر صحبت کنم یک فارسی‌زبان بیاید برای ترجمه؛ یک آزاده که لیسانس ادبیات عرب داشت به‌عنوان مترجم رفت، سرهنگ عراقی در صحبت با این دختران اسیر با ناراحتی گفته بود ‌که شما اسیر شدید و اظهار تأسف کرده بود و گفته بود شما دختران من هستید، خانم آباد محکم و راسخ پاسخی کوبنده داده بود و گفته بود تو دشمن ما هستی و به وقتش سرت را بریده و روی سینه‌ات می‌گذاریم. فردای آن روز با وجود این جواب تند و تیز، فرمانده بعثی همسر خودش را به اردوگاه آورده بود تا ببینند نیاز این بانوان اسیر چیست.

این فرمانده دوران دفاع مقدس در پایان با بیان اینکه زنان سرمنشأ تحولات در انقلاب و دفاع مقدس بودند، گفت: خانم دباغ ویژگی‌های خاصی داشت و در دستگیری خرابکاران و ضدانقلابیون در همدان نقش بسزایی داشت. یک بار گزارشی از خرابکاری در منطقه گنجنامه رسید، به همراه خانم دباغ عازم شدیم، برای انجام عملیات لازم بود سیم تلگرافی را از فاصله دور قطع کنیم، خانم دباغ با شلیک یک تیر سیم را قطع کرد کاری که کسی توانایی انجام آن را نداشت. این بانوی فرمانده بعد از فعالیتش در سپاه به نقش تربیتی در آموزش و پرورش مشغول بود؛ هر چند که باید از تجربیات این بانوی مبارز در سپاه بیشتر استفاده می‌شد.