نعمت تناسب میان انسان و خلقت است
کد خبر: 4178666
تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۷
تدبر در سوره نحل/5

نعمت تناسب میان انسان و خلقت است

دارایی‌هایی در نظام خلقت وجود دارد که جلوه‌ای از نظام امر خداست و مظهری از قدرت اوست و تناسبی که میان آنها با ساختار خلقت انسان وجود دارد، نعمت می‌نامند.

هانی چیت چیانبه گزارش خبرنگار ایکنا، نشست پنجم از سلسله‌نشست‌های تدبر در سوره «نحل» به همت مدرسه دعا و فقه حکومتی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت(ع) دانشگاه تهران با سخنرانی هانی چیت‌چیان؛ کارشناس و مدرس قرآنی، شب گذشته یکشنبه 7 آبان در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.

چیت‌چیان در این نشست با اشاره به آیات سی و شش به بعد این سوره مبارکه، با تأکید بر لزوم مبعوث شدن پیامبران بر هر قومی، دلایل آن را ذکر کرد که در ادامه از نظر می‌گذرد؛


بیشتر بخوانید؛


همانطور که در نشست‌های پیشین تدبر در سوره نحل اشاره شد مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر «المیزان»، غرض از نزول این سوره را خبررسانی درخصوص نزدیک شدن امر خدا و غلبه دین حق بر کفار ذکر می‌کند. بی‌تردید این سوره از جمله مهمترین و پربرکت‌ترین سُوَر قرآنی است که ثواب قرائت آن در کلام معصوم(ع) نیز مشهود است، چنانکه پیامبر(ص) فرمود: کسی که این سوره را تلاوت کند همانند کسی است که زمانی که از دنیا می‌رود بهترین وصیت را به بازماندگان خویش کرده باشد.

جای دیگری نیز از امام محمد باقر(ع) نقل شده است که هر کسی ماهی یکبار این سوره را قرائت کند از پرداخت هر نوع غرامتی در دنیا نجات پیدا خواهد کرد و زندگی او بدون تلفات خواهد بود؛ تلفاتی که ممکن است جانی باشد یا تلف کردن عمر و زمان به این معنی که هر لحظه از زندگی او منشأ خیر و برکت خواهد بود.

نقل مشهوری نیز وجود دارد که در زمان ظهور حجت(عج) جبرئیل نخستین آیه از این سوره را می‌خواند؛ آنجا که خداوند نوید می‌دهد امر خدا نزدیک است؛ همچنانکه این آیه در فحوای خود بر آن دسته از افراد هم که به دنبال مطامع خود هستند، نهیب می‌زند که در فرا‌ رسیدن این امر تعجیل نداشته باشند، چرا که وعده الهی محقق خواهد شد که البته شیوه بیان در این آیه به شکلی است و انگار این امر به تحقق رسیده است.

دستورات الهی مفروض و مشکل بر سر پیاده شدن آنهاست

در بخش‌های دیگر این سوره، اشاره به قوانین تکوینی الهی شده است، دستوراتی که مفروض است و البته مشکل بر سر پیاده شدن آنهاست؛ خطاب این سوره امت اسلامی است که باید انتخاب کنند؛ اساساً تابع چه قانونی هستند و قرار است از چه قانونی تبعیت کنند، اگر به سراغ تمکین از دستور غیر خدا بروند این امر شرک است با اینکه ممکن است ادعا موحد بودن داشته باشند.

با تمرکز بیشتر بر روی مسائل عنوان شده در این سوره می‌توان به این نکته نیز متوجه شد که این تبعیت از دستور غیرخدا یا به شکل مطلق است، یعنی در آن به طور کلی خدا نهی و نفی می‌شود که در این صورت تکلیف مشخص است چرا که این عده ولایتی غیر از ولایت خدا را پذیرفته‌اند و یا نه؛ در برخی از امور ولایت الهی را کافی ندانسته و اعتقاد به این دارند که باید بعضاً قائل به امر الهی نباشند که این خود نوعی شرک خفی است.

در هر صورت براساس نظر برخی مفسران قرآن، ناظر بر آیه 89 سوره نحل که می‌فرماید: «نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ» چنین استفاده می‌شود، خداوند همه آنچه را که باید در مواجهه با انسان گفته شود، بیان کرده است و البته برخی دیگر از مفسران هم معتقدند که مباحث به شکل کلی بیان شده است و نیاز به استخراج و احصای مصادیق بنا بر اقتضائات روز داریم؛ در هر صورت در هیچ یک از این موارد باید به این نکته تأکید کرد که خداوند در هیچ موضوع و موردی و از هیچ حیثی، انسان را معطل نگذاشته است.

نکته دیگری که باید در اینجا به آن اشاره کرد اینکه در بازگشت به دارایی و موجودیتی است که خدا آن را در این سوره بیان کرده است و همگی آنها جلوه‌ای از نظام امر خداست و مظهری از خلقت او، تناسبی میان آنها با ساختار خلقت انسان وجود دارد و این تناسب میان انسان و خلقت است که نعمت را به وجود می‌آورد؛ نعمات به عنوان دارایی‌های بیرونی در تناسب با ساختار و شاکله درونی انسان موجب شکوفایی می‌شود که پیامد آن شکر الهی است.

همین مقدار که براساس هدایتی، تناسبی میان انسان و خلقت خداوندی به وجود آید و استفاده از آنها به نحوی شایسته صورت پذیرد؛ این امر عین شکرگزاری است و خروجی آن وسعت وجودی است که شامل هر انسان با فرض اینکه به دنبال ارشاد باشد، می‌شود. اینجاست که حتی بلایا هم جزء از دارایی‌هایی هستند که ابتلای انسان به آنها پیامدش همان وسعت وجودی است و به همین دلیل است که به طور مثال در زیارت عاشورا در مواجهه با مصیبتی که بر اباعبدالله(ع) وارد می‌شود، شکر الهی به جای آورده می‌شود. به هر شکل آیات این سوره مبارکه بر این موضع گواه دارند که اگر شکرگزار نعمات الهی باشیم، متقی هستیم و غیر از آن، مستکبر خواهیم بود.

«نحل» از آیه 41، مدنی می‌شود

در جلسات پیشین اشاره شد که سوره «نحل» تنها سوره قرآن است که هم مکی است و هم مدنی؛ تا آیه 40 این سوره مکی است و از آیه 41 آن است که با هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، محتوای آیات آن مدنی می‌شود. اما پیش از آن، با آغاز آیه 36 این سوره اشاره به بعثت پیامبران شده است که این نکته نیز جای تأمل دارد.

نکته قابل توجه اینجاست که اشاره این آیه به این مسئله است که به ازای هر قوم و امت خداوند پیامبری را مبعوث کرده است؛ پیشتر هم گفتیم که مقصود از امت، اجتماعی از انسان‌ها هستند که هویتی مستقل دارند و همگی رو به هدف و جهت خاصی رهسپارند؛ قصد آنها یکسان است حال می‌خواهد امت الهی باشند یا امت کفر. به هر حال هر امتی کتابی دارد و هر فرد از آن امت حتی اگر خود دارای تألیفات و کتاب‌هایی باشد، اما چون در مسیر هدف امتی است که در آن قرار گرفته، لذا باید خود را نیز تابع کتاب امتش معرفی کند.

شناخت هر امت و رسول آنها ضروری است 

براساس بینش معرفتی اسلام شناخت هر امت و رسول و پیامبر آنها ضروری است و اینگونه نیست که مثلاً فردی بگوید که چون من مسلمانم لذا برای من رسول اکرم(ص) کفایت می‌کند و مرا با رسولان دیگر کاری نیست؛ در جلسات پیش در مورد توحید و شرط پذیرش کامل آن به شکل تفصیلی اشاره کردیم، اینجا هم وقتی بخواهیم نظام‌های الهی را به درستی بشناسیم نیاز به فهم و درک تفصیلی امت‌ها و رسولان آنها داریم.

شاید این پرسش پیش بیاید که مثلاً روزگاری قوم لوط بوده‌اند یا قوم ثمود که گرفتار عذاب الهی به جهت نافرمانی و سوء‌رفتار شده‌اند در نتیجه دیگر در این عصر و زمان شناخت آنها به کار ما نمی‌آید که باید گفت این درست که عمر آنها به سر آمده و گرفتار عذاب الهی شده و نابود شده‌اند، اما همچنان ما جماعتی را داریم در همین روزگار که پیرو همان مشی و رفتار قوم لوط و قوم ثمود هستند و همچنان هم مقصد با آنها بوده و لذا برای اتخاذ رفتار درست با آنها باید اطلاع از پیامبر و رسول آنها داشته باشیم تا با آنها همان رفتاری را داشته باشیم که پیامبرشان به امر خدا با آنها داشت. در یک کلام امت‌های بشری متنوع هستند و برای شناخت هر کدام از آنها باید انبیای آنها را به تفصیل شناخت، کاری که قرآن کرده است و هر جا که موضع تبشیری و تنذیری دارد، مثالی از زندگی انبیاء و رفتاری که با قوم و امت خویش داشتند می‌زند.

در این بخش از سوره صحبت از بعثت انبیاء است، نخستین چیزی که به ذهن انسان پس از شنیدن واژه مبعوث شدن خطور می‌کند، قیامت و برانگیخته شدن است، اما پرسش اینجاست که چه چیز قرار است با بعثت پیامبران برانگیخته شود. حق قرار است برانگیخته شود، عقول انسانی که تاکنون نهان بوده‌اند، قرار است برانگیخته شود، وجدان و فطرت انسانی که در برابر ظلم و ستم تاب تحمل ندارد و به مقابله با آنها خواهد پرداخت، قرار است برانگیخته شود.

انتهای پیام
captcha