به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «موقعیتیابی دولت هوشمند؛ فناوری یا نظریه» امروز چهارشنبه 5 مهرماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
احسان کیانخواه؛ رئیس مرکز مطالعات فضای مجازی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در ابتدای این نشست گفت: به نظر میرسد در بیست سال گذشته دولتها متناسب با تغییرات فناورانه متحول نشدهاند در حالیکه به گونهای کسب و کارها، نقشه ارزش خاصی برای خود تدوین کردهاند هرچند دولت دوست داشته از این دیجیتالسازی فعالیتها استفاده کند اما در عین حال به نظر میرسد مایل است ساختار اداری و اجرایی خود را حفظ کند. امروزه لفظ دولت هوشمند را به میزان زیادی میشنویم و که ترکیب عجیبی است ولی سوال این است که منظور از دولت هوشمند چیست؟ اگر قرار است دولتی الکترونیکی شود چه خصوصیاتی باید کسب کند؟
وی ادامه داد: معمولا در نگاه جهانی، چهارچوبهایی برای ارزیابی وضعیت دولتها وجود دارد اما همچنان توقعی که از دولتها داریم محقق نشده است بلکه تحولات بخش خصوصی و حوزههای کسب و کاری، عمیق است اما وقتی با دولت مواجه میشویم به نظر میرسد دنبال حفظ ساختار خود است. سؤال این است که اساسا مفهوم دولت چگونه شکل گرفته و چه نسبتی با تحولات فناورانه دارد. دولت بعد از قرارداد وستفالی شکل گرفت اما سوالی که پس از آن به وجود آمد این است که آیا دولت اصالت دارد یا خدمات آن؟
حسین بابایی مجرد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه این نشست گفت: تفکری وجود دارد که معتقد است اگر دولت همه خدمات عمومی را به نحو احسن ارائه دهد اعتماد مردم به دولت افزایش پیدا میکند اما در تئوریهای مدیریت دولتی، نقیض این امر به میزان زیادی وجود دارد چراکه دولت بیش از ارائه دهندهِ صرفِ خدمات است. چون ممکن است گاهی همانند یک پدر خانواده ضعیف باشد که نتواند نیازهای خانواده را به خوبی تامین کند اما باز هم باید اقتدار این پدر در درون خانواده حفظ شود لذا ما نیاز به دولتهایی داریم که در عین تامین نیازهای مردم، اگر در جاهایی برای تامین نیازهای آنها دچار مشکل شدند همچنان اقتدار آنها در جامعه حفظ شود.
وی افزود: یکی از پارادایمهای نظریه عامه در مدیریت دولتی این است که دولت همانند یک شرکت سهامی است که مردم سهامدار آن هستند و دولت باید ارزش این سهام و دارایی پایه آنها را دائما را بیشتر کند. در این شرایط هر وقت مردم احساس نیاز میکنند دولت باید نیازهای آنها را تأمین کند اما آیا اعتمادی که بین دولت و مردم برقرار میشود صرفا با تأمین نیازهای آنها ایجاد شده است. بنده با دو شاخص و ملاک پارادایمی، شامل عدالت و مردم پایهبودن، نقشهای دولت را بررسی کردهام و معتقدم بر همین اساس میتوان نظریات حکمرانی را مورد بررسی قرار داد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: مردم بیش از اینکه مایل باشند نیازشان برطرف شود که البته همین موضوع هم برایشان مهم است دنبال این هستند که مسیر رفع نیازهایشان هموار شود. معتقدم اگر بنای دولتهای الکترونیک این باشد که صرفا دنبال رفع نیازهای مردم باشد با سایر دولتها تفاوتی ندارد بلکه صرفا نحوه عملکرد آن الکترونیکی شده است و همچنان عدم اعتماد به این دولت در میان مردم وجود دارد و همچنان مردم معتقدند همه منابع ما دست دولت است و باید با استفاده از این منابع، بیشترین منفعت را برای ما در پی داشته باشد لذا برای هوشمندسازی دولت، اول باید ساختار ارتباطی دولت و مردم تغییر پیدا کند.
باباییمجرد تأکید کرد: باید معلوم کنیم وقتی از دولت صحبت میکنیم با چه هویتی مواجه هستیم چون دولت با شخص متفاوت است. دولت مجموعهای از آرمانها، قواعد، آرمانها و امثالهم است و علی القاعده وقتی این دولت با مردم رابطه برقرار میکند کارکردهایی هم دارد. گفته میشود دولت وظایفی همانند سیاستگذاری، تنظیمگری، تسهیلگری، بازتوزیع و بازیابی دارد. لذا وقتی از دولت صحبت میکنیم گاهی در حال صحبت درباره یکسری کارکردها و گاهی درباره یک هویت هستیم. در متون حکمرانی، گاهی در مورد سرشت اعتباری دولت صحبت شده و گفته میشود سازمان یا دولت بر مبنای استعاره و حضور ذهن ایجاد شده است.
وی تأکید کرد: قانون پایانههای فروشگاهی که در کشور ایجاد شده، یک سیستم کامل هوشمند و مانیتورینگ اقتصاد کشور است و در فضای مالیاتستانی، از رویکردهای اولیه فاصله گرفته اما در موقعیت انسانی و اجتماعی ما، به خوبی تحقق پیدا نمیکند. به همین دلیل است که معتقدم بسیاری از سیستمهای هوشمند صرفا بر روی کاغذ محقق شدهاند اما در مقام عمل شاهد تحقق آنها به نحو احسن نیستیم در نتیجه شاهد این هستیم که برخی میگویند این سیستم چون ملی نیست به خوبی اجرایی نشده است و برخی نیز معتقدند باید دست زور و اقتدار وجود داشته باشد تا یک سیستم هوشمند به خوبی در کشور اجرایی شود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: اینکه دولت الکترونیک در کشور ما به خوبی سامان پیدا نمیکند به این دلیل است که شناخت درستی از ذهنیتهای عمومی مردم نداشتهایم. این خیلی بد است که در جمهوری اسلامی در موقعیتی به سر میبریم که صرفا ذینفعان را تحلیل کنیم. در نظام آموزشی ما ساختاری به نام مدارس خصوصی ایجاد شده است لذا وقتی کسی در درون این ساختار قرار میگیرد باید همان نقشی که برای وی تعیین شده را ایفا کند ولو اینکه فردی مهذب هم باشد. به همین دلیل اگر قرار است تغییر ساختار دهیم باید انتفاعات را هم بازخوانی کنیم. در برنامه هفتم توسعه دائما تکالیفی برای سازمانها تعیین کردهایم بدون اینکه انتفاعات آنها را در نظر بگیریم.
وی یادآور شد: بحث خیلی جدی در اینجا این است که در همین برنامه هفتم توسعه نوع مواجه با سازمانهای حاکمیتی، صرفا تکلیفمحور است و انتفاعی برای آنها در نظر گرفته نشده است و معلوم است در چنین شرایطی، تحول و تغییر ساختار اتفاق نمیافتد و الکترونیکی شدن را هم شاهد نخواهیم بود. اگر از بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی صحبت میکنیم حداقل منظور این است که ساختار فرهنگی یکپارچه شود اما در این شرایط بخش زیادی از کارکنان ساختار فرهنگی بیکار میشوند و در نتیجه مخالفتهای زیادی با چنین تغییر و تحولاتی وجود دارد.
باباییمجرد گفت: بسیاری از مخالفتها با هوشمندسازی دولت به این دلیل است که بوروکراسی کوچکتر میشود و به همین دلیل معلوم است که افرادی پیدا خواهند شد که با تحول مخالفت کنند یا نسخهای جعلی برای این هوشمندسازی ارائه دهند که همه آن جریان را منحرف کند بنابراین برای تحول ساختاری، در نظر گرفتن منافع ذینفعان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
انتهای پیام