اسارت امام سجاد(ع)؛ نتیجه فراموش کردن فرزندان مکه
کد خبر: 4165208
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۴
یادداشت

اسارت امام سجاد(ع)؛ نتیجه فراموش کردن فرزندان مکه

امام سجاد(ع) به مردم اعلام می‌کند که من فرزند مکه هستم. حرمت مکه و پاسداشت عظمت آن در گرو شناخت و تبعیت و حرمت گذاشتن به من حاصل می‌شود. امام چهارم فرزندی مکه را بر فرزندی پیامبر(ص) مقدم داشته است، زیرا پیامبر(ص) هم برای تبیین و تحقق معارف مکه مبعوث شده است. امام‌(ع) با این بیان درصدد است تا به مردم بگوید، اصولاً فاجعه امروز نتیجه فراموش کردن و بی‌توجهی به فرزندان مکه است؛ در حالی که مردم تصور می‌کردند که حرمت مکه را نگه داشتند.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام علیرضا قبادی، جامعه‌شناس و کارشناس دین به مناسبت ایام سوگواری سیدالشهدا(ع) و یاران باوفای ایشان، به تشریح ادامه خطبه امام سجاد(ع) پرداخته است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

«امام سجاد(ع) در قسمت نخست خطبه، جایگاه اهل‌بیت(ع) و امام معصوم را در نظام اعتقادات و باورهای تشیع بیان فرمودند. در نظام اعتقادی شیعه، امامت مقام و منزلتی انتسابی است و دارای ویژگی‌ها و فضائل اعطایی از سوی خداوند است. امام سجاد(ع) در پایان معرفی اجمالی خود( مبتنی بر باور به امامت) چنین جمع‌بندی و نتیجه‌گیری کرده است. کسی که مرا با اعتقاد به این باور شناخت، پس او مرا شناخته است! اما کسی به  چنین اعتقادی، باور ندارد و حسب و نسب برای او در ارزیابی‌ها اهمیت دارد، اکنون سخن مرا گوش فرا دهد،  تا خود را با حسب و نسب نه فضایل و عطایا، به او  معرفی کنم.

از آنجا که قسمت تفصیلی خطبه بر پایه حسب و نسب استوار است، لازم است، قبل از ورود به بحث از این دو واژه  تعریفی ارائه شود.

نسب، پیوند و قرابت از جمله پیوند و قرابت خویشاوندی است و عمدتاً به ویژگی‌های غیر اکتسابی دلالت دارد. حسب، ویژگی‌هایی درباره شرافت و بزرگی آدمی است که مایه افتخار اوست. چنانچه این دو واژه با هم استفاده  شوند، عمدتاً به قرابت و پیوند(نژادی و تبار) و به شرافت و بزرگی توأمان دلالت می‌کنند؛ به‌مانند آنچه که در متن خطبه امام سجاد(ع) آمده است.

 ملاحظه در  خطبه  نشان می‌دهد که واژه «ابن/ فرزند»، درجای جای خطبه بکار رفته است، از این رو گویا امام می‌خواهد بر اساس نسب، خود را معرفی کند؛ اما نه نسبت‌های «تکاثری»،فزون طلبانه و تفاخری مرسوم میان مردم، بلکه نسبت‌های «کوثری»، با شرافت و  فضیلت‌های انسانی و اسلامی همراه با روشنگری.

امام با مخاطب قرار دادن مردم، این بخش از خطبه را آغاز می‌کند.چنانچه خطبه را مطالعه بفرمایید، ملاحظه می‌فرمایید، امام خود را فرزند مکه، پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسین(ع) معرفی کرده است و در ذیل هر یک از  نسب‌های مزبور  معارف، فضایل و افتخاراتی را برمی‌شمارد که تنها به اهل‌بیت(ع) تعلق دارد. حال ببینیم که امام چگونه حسب و نسب خود را معرفی می‌کند‌ و چه فضیلت‌هایی را برای خود برمی‌شمارد.

حضرت علی بن الحسین(ع)، در گام نخست، خود را فرزند مکه معرفی می‌کند؛ پرسش این است که آیا کسی می‌تواند فرزند مکه و منی یا زمزم و صفا باشد؟ غرض امام از  این استعاره چیست؟ این بنوت (فرزندی) و قرابت به چه معناست؟ مکه قبله‌گاه مسلمین است و هر مسلمان رو  به سمت مکه دارد. از این رو مکه، عام‌ترین، بنیادی‌ترین و اساسی‌ترین نماد مسلمانی است.

مسلمانی هر فردی تابعی از پیروی او از آموزه‌ها و معارف آشکار و مستور از این قبله‌گاه بزرگ و کهن مسلمانان است اما مکه، مکان است و چگونه می‌تواند در حیات اجتماعی و فرهنگی مسلمانان تجلی و تبلور داشته باشد و  مسلمانان چگونه می‌توانند از مکه تبعیت کنند؟ امام با گفتن این جمله که من فرزند مکه هستم از این مهم رمزگشایی می‌کند و این نکته مهم را به مردم یادآوری می‌کند که در مسیر  مکه بودن، مستلزم هم مسیر شدن با حافظان و مدافعان مکه است به عبارت دیگر تعظیم مکه در گرو شناختن و تبعیت از عارفان و عالمان به احوال و معارف مکه است.

بر همین اساس امام سجاد(ع) به مردم اعلام می‌کند که من فرزند مکه هستم. حرمت مکه و پاسداشت عظمت آن در گرو شناخت و تبعیت و حرمت گذاشتن به من حاصل می‌شود. امام چهارم فرزندی مکه را بر فرزندی پیامبر(ص) مقدم داشته است، زیرا پیامبر(ص) هم برای تبیین و تحقق معارف مکه مبعوث شده است. امام‌(ع) با این بیان درصدد است تا به مردم بگوید، اصولاً فاجعه امروز نتیجه فراموش کردن و بی‌توجهی به فرزندان مکه است؛ در حالی که مردم تصور می‌کردند که حرمت مکه را نگه داشتند.

امام با این جملات می‌گوید به اسارت گرفتن ما حاصل فراموش کردن فرزندان مکه است. آری من فرزند مکه و منی، زمزم و صفا هستم. من  وارث حقیقت مکه هستم،  قرابت من با مکه مانند قرابت فرزند با پدر است، با این وجود من  امروز به عنوان اسیر خارجی در اینجا حاضر شدم!»

انتهای پیام
captcha