محمدعلی مجاهدی، ملقب به پروانه، پدر شعر آیینی کشور در گفتوگو با ایکنا از قم، به پیشینه تاریخی شعر آیینی، بایدها و نبایدهای شاعران و اشعار آیینی و عاشورایی میپردازد. در ذیل متن و ویدئوی اولین بخش از گفتوگوی وی از نظر میگذرد:
پیشینه مکتوب شعر آیینی در زبان فارسی بیش از 11 سده است. درواقع حدود 1200 سال از عمر شعر آیینی در زبان فارسی میگذرد. همانطور که مستحضر هستید در سدههای اول و دوم و تا نیمههای سده سوم چیزی به نام زبان دری در زبان فارسی که رایج باشد، نداشتیم. از سال 265 هجری قمری به بعد سلسله صفاریان بر قسمتهایی از ایران تسلط پیدا میکنند. صفاریان، خاندان ایرانی بودند که محبت به اهل بیت(ع) را در دل داشتند، بنابراین، تلاش کردند تا تمدن دیرپایی را بنیانگذاری کنند. بزرگترین عنصر تمدن زبان است. در آن دوران، در ایران، لهجهها و گویشهای مختلفی در سراسر کشور متداول بود و یک گویش و لهجه خاصی وجود نداشت که همگی از آن تبعیت کنند تا به زبان واحد دست پیدا کنند.
عمرو لیث صفاری، دومین حاکم سلسله صفاریان بود که در حدود سال 265 هجری قمری و پس از مرگ برادرش جانشین شد. عمرو لیث در دوران حاکمیت خود تلاش کرد تا زبان فارسی رایج در دربار صفاریان را در تمام گستره حکومتیاش رایج کند و با منشورهای تاریخی به تمام عوامل حکومتی خود دستور داد تا تمامی مکاتبات و سخنان آنان به زبان فارسی دری باشد که زبان رایج امروزی ما ایرانیان بهشمار میرود. بنابراین، با حاکمیت یک زبان واحد در سراسر ایران، گویشها و لهجهها کمرنگ شدند، اگرچه از بین نرفتند اما حاکمیت زبان دری تحقق پیدا کرد و امروز ما شاهد آن هستیم که پس از گذشت حدود 1200 سال این زبان در مسیر تاریخی خود در حال حرکت است.
باتوجه به پیشینه تاریخی حاکمیت زبان فارسی در کشورمان، نباید انتظار داشته باشیم که تا سده 265 هجری قمری شعر آیینی در زبان کشورمان متبلور شده باشد، زیرا زبان واحد وجود نداشت و لذا با سکوت معناداری در دو و نیم قرن آغازین هجری مواجه بودیم. رویش و گسترش زبان دری و اقبال مورخان، شاعران و دانشمندان فارسی زبان از زبان فارسی دری باعث شد تا نگرش ادیبان و شعرای بزرگ آن زمان به این زبان معطوف شود و آثار ماندگاری را با این گویش منتشر کنند. امروز، قدیمیترین و کهنترین اشعار عاشورایی به زبان فارسی دری که بهعنوان یک سند تاریخی میتوان از آن یاد کرد، اشعار کسایی مروزی، از شاعران قرن چهارم است.
پس از تحول اساسی که در زبان فارسی بهوجود آمد، حرکت مکمل اتفاق افتاد و باعث شد که زبان فارسی دری در ذهن تاریخی هر ایرانی ثبت شود و آن حرکت صدور منشور تاریخی احمد بن دیلمی در سده چهارم بود. براساس منابع و گزارههای تاریخی، احمد بن بویه دیلمی که از سلسله دیلمیان ایرانینژاد و محبان اهل بیت(ع) بهشمار میرفت، هنگامی که بر قسمتهایی از جنوب و غرب ایران و عراق امروزی تسلط پیدا میکند، دستور میدهد که از محرم سال 320 هجری قمری باید بهصورت آشکارا و فراگیر برای شهدای کربلا عزاداری بهصورت عمومی انجام شود و بازارها و آشپزخانهها را تعطیل کنند و حتی بانوان را ترغیب کنند تا از خانهها بیرون آیند و در معابری که سینهزنان حسینی عبور میکنند حضور پیدا کرده و با لطمه زدن به سر و صورت خود، سوگواری کنند و به تعبیر بهتر این پیشینه بزرگ را احیا کنند.
در زمان امویان و عباسیان حتی نام بردن از اهل بیت(ع) جرمی نابخشودنی بود و برای محبان اهل بیت(ع) شکنجههای فراوانی را در نظر میگرفتند. در شواهد تاریخی موجود از سدههای سوم و چهارم آمده است که 40 شاعر مسلط به دو زبان فارسی و عربی در قم حضور داشتند، اما بهعلت ترس و وحشت از گزمههای حکومتی نمیتوانستند سرودههای خود را در معرض داوری و انتشار عمومی قرار بدهند، اما پس از روی کار آمدن احمد بن دیلمی، طلسم سکوت آنان هم شکسته شد. با شکستن این طلسم تاریخی غربت اهل بیت(ع) تا حدودی در ادبیات فارسی به پایان رسید و شاعران ایرانی توانستند بدون ترس و وحشت سرودههای خود را منتشر کنند.
عدهای گمان میکنند، شاعر بزرگ، کسایی مروزی اولین شاعری است که در وصف اهل بیت(ع) شعر سروده است، در حالی که اینگونه نیست، آثار مکتوب بهجا مانده از گذشته تا به امروز اشعار عاشورایی این شاعر بزرگ است و سرودههای شاعران دیگر در وصف اهل بیت(ع) از بین رفته است. بهطور نمونه شاعران آیینی که در قم حضور داشتند، بسیاری از آثارشان از بین رفته است زیرا برخی از آنان وصیت کردند تا اشعارشان را همراه خود دفن کنند تا به دست عوامل حکومتی نیفتد و بهانهای برای آزار خویشاندان آنان پیدا نکنند. بنابراین، متأسفانه پیش از کسایی مروزی، حداقل از استان قم هیچ شعر عاشورایی و حسینی در حافظه تاریخی زبان فارسی ثبت نشده است.
تاریخ قمی تألیف حسن قمی در سده چهارم که در سده هشتم به زبان فارسی ترجمه شده است، از 25 بخش، حدود 20 بخش آن حذف شده است و تنها پنج بخش آن به یادگار مانده است. حسن قمی، در مقدمه این کتاب آورده است: «بزرگی به من گفت شما فارسیزبانان و قمیون چرا به توارث و میراث فرهنگی بزرگان خویش اهمیت نمیدهید؟ شما اطلاع دارید که در شهر شما در نیمه قرن سوم تا اوایل قرن چهارم، شاعری به نام ابو جعفر محمد بن یحیی عطار قمی میزیست؟ اشعار عربی ابوعطار قمی از اشعار بسیاری از بزرگان عربزبان پرمحتواتر بوده و اشعار فارسیاش به مراتب دلنشین و پرمحتواتر از اشعار رودکی، که امروزه او را پدر شعر فارسی میدانیم، است.» اما یک بیت از اشعار این شاعر قمی در تاریخ ادبیات پیدا نمیشود زیرا محب اهل بیت(ع) بود.
جنایت امویان و عباسیان که در طول سیطره تاریخی خود انجام دادند، از بین بردن فرهنگ اهل بیت(ع) بود و در قم هم این جنایت شدیدتر اعمال شده و بدترین گزمههای حکومتی از سوی آنان در قم صورت گرفته است، زیرا قم از دیرباز بهعنوان یک پایگاه علمی و فرهنگی بهشمار میرفت و لذا این دو حکومت همواره نگران و مضطرب بودند تا مبادا جرقهای از شهر قم زده شده و تمامی بساط حکومت آنان از بین برود.
گفتوگو از محدثه نعیمیفرد
انتهای پیام