رابطه امر و خلافت انسان در زمین از منظر قرآن کریم
کد خبر: 4156221
تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۶
محمدتقی سبحانی بیان کرد:

رابطه امر و خلافت انسان در زمین از منظر قرآن کریم

رئیس بنیاد امامت گفت: اگر به نظام خلافت توجه کنیم، ذیل آن خداوند در قرآن از «امر» صحبت می‌‌کند که گاهی آن را به خودش و گاه به اولیا یا به همه انسان‌ها نسبت می‌دهد.

محمدتقی سبحانی

به گزارش ایکنا، ششمین نشست از سلسله‌نشست‌های علمی «درآمدی بر مسائل الهیاتی حکمرانی در ایران» امروز چهارشنبه 28 تیر از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس بنیاد امامت، در این نشست به سخنرانی پرداخت. در ادامه گزیده سخنان وی را می‌خوانید:

به دلیل تحول معنایی و مفهومی در حکمرانی و مفاهیمی همانند امامت، خلافت و ولایت، برای گریز از این فضای هژمونی معرفتی دورانِ معاصر، باید با یک تبارشناسی، به این معانی و معارف در قرآن بازگشتی داشته باشیم. قبلاً با نسبت میان دین و انسان و نسبت آنها با امامت بحث خود را شروع کردیم و از دریچه مفهومِ نظام خلافت، وارد عرصه‌های حکمرانی شدیم. یکی از مباحثی که ما را به مسئله حکمرانی در قرآن کریم نزدیک می‌کند کلمه گسترده و عمیق «امر» در قرآن کریم است.

تقسیم عالم هستی به خلق و امر در قرآن

بنده این واژه را با دو مفهوم دیگر با عنوان ولایت و اطاعت پیوند می‌زنم تا چهارچوب نظری حکمرانی را از قرآن کریم استخراج کنیم؛ یعنی اگر به نظام خلافت که خداوند آن را برای انسان قرار داده است توجه کنیم، ذیل آن خداوند در قرآن از «امر» صحبت می‌‌کند که گاهی آن را به خودش و گاه به اولیایش یا گاهی به همه انسان‌ها نسبت می‌دهد. اگر عمق و گستره و ضریب نفوذ این مفهوم در قرآن شناسایی شود، تصویری که از حکمرانی به دست می‌آید با آنچه در دوره مدرن یا در طول تاریخ داشته‌ایم متفاوت خواهد بود.

برای اینکه این مسئله روشن شود بنده  چند نکته در باب امر در قرآن مطرح می‌کنم تا به مسئله ولایت و اطلاعت در قرآن برسم. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ؛ پروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد، آن گاه بر عرش (فرمانروایی) قرار گرفت، روز را به پرده شب (و به عکس) در پوشاند که با شتاب در پی آن پوید، و نیز خورشید و ماه و ستارگان را مسخّر فرمان خود آفرید. آگاه باشید که ملک آفرینش خاص خداست و حکم نافذ فرمان اوست، بس منزه و بلند مرتبه است خدای یکتا که پروردگار عالمیان است»(اعراف/ 54)؛ یعنی تمام حرکت عالم و نظام هستی به خلق و امر تقسیم می‌شود و خداوند هم خلق را در اختیار دارد و هم امر در اختیار اوست. البته پاره‌ای از مفسران گفته‌اند که عالم خلق به معنای عالم طبیعت و عالم امر، عالم عقل است، اما این تفسیر با ادبیات قرآن هماهنگی ندارد.

گره خوردن امر با ولایت در قرآن

آیه 3 سوره یونس هم چنین مضمونی دارد و به خوبی نشان می‌دهد منظور از خلق و امر چیست؟ در این آیه آمده است: «إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ ۖ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ؛ خالق و پروردگار شما به حقیقت خداست که جهان را از آسمان‌ها و زمین در شش روز (یعنی مقدار زمان شش روز یا شش مرتبه وجودی) خلق فرمود. آن گاه ذات مقدسش بر عرش فرمانروایی قرار گرفت، امر آفرینش را نیکو ترتیب می‌دهد، هیچ کس شفیع و واسطه جز به رخصت او نخواهد بود، چنین خدایی به حقیقت پروردگار شماست، او را به یگانگی پرستید، چرا متذکر نمی‌شوید؟» این تعبیر «ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ» چند بار در قرآن تکرار شده و پس از آن تعابیری آمده که وجوه تعبیر امر را هم نشان می‌دهد و از جمله گره خوردن مسئله امر با ولایت را نشان می‌دهد.

امر در قرآن کریم به معنای تدبیر نظام عالم و حرکت آن بعد از خلق است یعنی خداوند قوانین خلق را در عالم قرار می‌دهد و این نظامِ خلق، نیاز به تدبیر دارد که امر آن به ید خداوند است. وقتی به آیات مرتبط با امر برخورد می‌کنیم متوجه می‌شویم که همه چیز عالم را در بر می‌گیرد. نکته مهم این است که این امر در قرآن بر اساس نظام خلافت و شبکه انسانی و اداره عالم، در افراد و لایه‌های مختلف توزیع می‌شود یعنی امر در یک رتبه به برگزیدگان الهی و انبیا و اولیا و در مراتب بعدی به افراد دیگر می‌رسد اما در نهایت نشان می‌دهد که مردم باید بر اساس منطق استخلاف، حیات خود را تدبیر کنند. 

خداوند برخی خلفای خاص را قرار داده است و به همین دلیل در قرآن از امر اولیای الهی یاد می‌شود. مثلاً در مورد حضرت موسی(ع) گفته شده است: «ربِّ اشْرَحْ لي صَدري و یَسِّرْ لی أمری و احْلل عُقدةً مِنْ لساني یَفقَهوا قَوْلی؛ پروردگارا!‌ سینه‌هایمان را گشاده و کارمان را آسان کن و گره از زبانمان بگشا تا سخنانمان را بفهمند! پروردگارم!‌ سینه‌ام را برایم گشاده و کارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشا تا سخنم را بفهمند! خدایا! سینه‌ام را برایم گشاده گردان و کارم را آسان کن و لکنت از زبانم بگشا تا سخن‌شان را بفهمم! پروردگارا! به من شرح صدر عطا کن و گره در کارم میفکن تا زبان مرا به سادگی بفهمند»(طه/ 25 تا 28). این امر به معنای ولایت و تدبیر است. قرآن کریم در این سلسله صاحبان امر، ترتیباتی قائل می‌شود که پایه اساسی حکمرانی الهی را در عالم شکل می‌دهد و رأس حکمرانی را به خداوند بازمی‌گرداند.

دلایل طلب اطاعت در قرآن

خداوند در آیه 36 سوره احزاب می‌فرماید: «وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا؛ و هیچ مرد و زن مؤمنی را در کاری که خدا و رسول حکم کنند اراده و اختیاری نیست (که رأی خلافی اظهار نمایند) و هر کس نافرمانی خدا و رسول او کند دانسته به گمراهی سختی افتاده است (پیغمبر زینب دختر عمه‌اش را به زید، غلام آزاد کرده خود تزویج کرد و زینب گفت: من از اشراف قریشم غلامی را به شوهری نپذیرم. این آیه نازل شد و پذیرفت)». پس وقتی خداوند امری را متصدی می‌شود و حرکت مبتنی بر تدبیر خداوند در جهان جاری می‌شود نفوذ امر خداوند و امر رسول در تدبیر امور ناس، اصل است. مسئله ولایت در قرآن کریم نیز ناظر به مسئله امر است و هرجا تعبیرِ «امر» آمده قرآن کریم از کلمه ولایت یاد می‌کند. این ولایتی که به دست خداوند است در مرحله بعد به انبیا و اولیای الهی و سپس به مقام امامت می‌رسد. 

در قرآن آمده است: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ؛ ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات می‌دهند»(مائده/ 55). یک سطح از ولایت هم به مؤمنان می‌رسد. البته این ولایت با نوعی محبت و ارتباط قلبی میان ولی و کسی که به ولایت، تولی می‌کند مرتبط است. آنچه بین همه اطلاقات واژه ولی مشترک است این است که کسی که ولایت پیدا می‌کند به سمت نور جهت‌دار می‌شود و قرآن هم بارها کلمه ولی را در این معنا به کار برده است؛ با این مضمون که انسان را از تاریکی به سمت نور می‌برد و ولایت طاغوت هم در جهت عکس این موضوع است. پس نظام اطاعت در قلبِ نام ولایت به دنبال جهت‌دار کردن حرکت انسان است و در جایی از انسان طلب اطاعت شده که باعث جهت‌دار شدن زندگی او می‌شود.

انتهای پیام
captcha