به گزارش خبرنگار ایکنا، سومین نشست تخصصی «آینده علوم انسانی» امروز چهارشنبه 31 خرداد از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد. حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی، رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در این نشست با موضوع «آینده تحول در علوم انسانی» سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
آیا میتوانیم از علوم انسانی مطلق صحبت کنیم؟ آیا علوم انسانی داریم و سپس زیرمجموعه آن، علوم انسانی اسلامی است؟ نمیتوانیم از علوم انسانی مطلق صحبت کنیم، چون دارای علوم انسانی لیبرالیستی، کمونیستی، فمینیستی و اسلامی و... هستیم و این پروژهها در همه جای دنیا دنبال میشود، زیرا علوم انسانی در سه بخش از چهار ساحت اثرگذار علم شامل جهانبینی، باید و نبایدها و آرای ارادی، سبک زندگی، رویکرد هنجاری و ارزشی دارد؛ یعنی جهانبینی بر ایدئولوژی و ایدئولوژی بر سبک زندگی تأثیر میگذارد. حوزه چهارم نیز مهارتهاست که تجربه سهم بسیاری در آن دارد. البته اسلام بهرهگیری از تجارب را منع نکرده است.
صحبت کردن در مورد آینده کار سختی است، چون با پیچیدگی زیادی مواجه هستیم، اما میتوانیم با برخی مبانی و تلفیقی از رویکرد قیاسی و استقرایی، سناریوهایی را در مورد آینده پیشبینی کنیم. نکته اول این است که هرکدام از علوم انسانی، وقتی با اقبال روبهرو میشوند که جوامع مختلف احساس کنند برای مشکل آنها راه حل ارائه داده است. به عبارت دیگر توفیق یک رویکرد دانشی، ارتباطی وثیق با تأمین نیازهای واقعی جوامع انسانی دارد. از این منظر، در ایران معاصر و در دویست سیصد سال اخیر، در رقابتی که بین نظریات علوم انسانی اسلامی با علوم انسانیهای غیر اسلامی وجود داشته، پیوسته این علوم انسانی اسلامی موفق شدهاند که برای دردهای جامعه ایران راه حل ارائه دهند. مردم هم از این راهحلها استقبال کردهاند؛ مثلاً وقتی به دوره صفویه نگاه میکنیم، به این نتیجه میرسیم که مکتب اهل بیت(ع) است که نیازهای نرمافزاری صفویان را برآورده میکرد.
در زمان جنگهای ایران و روس هم فتوای جهاد جامعه را به حرکت درآورد. همچنین حکم مراجع جلوی بسیاری از قراردادهای استعماری همانند قرارداد تنباکو را گرفته است. در انقلاب مشروطه هم اندیشههای برخاسته از رویکردهای غیر اسلامی نمیتواند توفیق پیدا کند و آیتالله نائینی و جمع دیگری از علما با رویکرد اسلامی به نظریهپردازی میپردازند و به توفیق مشروطیت کمک میکنند. در انقلاب اسلامی نیز نظریه ولایت فقیه و حکومت اسلامی حضرت امام(ره) مورد اقبال قرار گرفت.
با این کارنامه اجمالی، اگر بخواهیم آینده را پیشبینی کنیم، با چند شاخص میتوانیم درباره آینده قضاوت کنیم که تعیینکننده خواهند بود کدام علوم انسانی مورد استقبال قرار بگیرد. اولین خصوصیت، فرابخشی بودن است. آن علم انسانی مورد اقبال قرار میگیرد که تعداد بیشتری از انسانها را پوشش دهد و قرائتهایی از علوم انسانی که جامعه را به دو بخش تقسیم میکنند؛ مثلا علوم انسانیهایی که بر تبعیض نژادی تأکید میکنند توفیقی نخواهند داشت. لذا علوم انسانی اسلامی به این دلیل که مخاطب خود را انسان در مقیاس جهانی قرار داده است توفیق بیشتری خواهد داشت.
خصوصیت دیگر عادلانه به نظر رسیدن است؛ یعنی رویکردی مورد اقبال قرار میگیرد که مردم آن دانش و نظریه را عادلانه تلقی کنند. کارآمد بودن، پاسخگویی به مسائل جدید، اعتبار داشتن و در دسترس بودن، دیگر مواردی هستند که در آینده علوم انسانیها از جمله علوم انسانی اسلامی مؤثر هستند. کسانی که در این عرصه گام برمیدارند نباید ناامید شوند، چون اگر کار خود را به درستی انجام دهیم، نصرت الهی شامل حال ما خواهد شد.
حجتالاسلام والمسلمین حسین الهینژاد، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، نیز در این نشست با موضوع «جایگاه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در آینده علوم انسانی» سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
برای تبیین نقش و کارکرد پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در علوم انسانی اسلامی با رویکرد پسینی یا پیشینی نیازمند نیازمند تبیین چهار مؤلفه هستیم. ابتدا باید نگاهی به اهداف پژوهشگاه داشته باشیم که برای کارهای علمی در زمینه علوم انسانی و اسلامی چه غایاتی را برای خود در نظر گرفته است؟ دومین مؤلفه این است که خروجیهای پژوهشگاه در این مدت را مورد ارزیابی و مرور قرار دهیم تا مشخص شود چه کارکردی در زمینه علوم انسانی داشته است. مولفه سومی که باید ارزیابی کنیم برنامهها و فعالیتهای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در افق آینده است. چهارم نیز رویکرد پژوهشگاه است و اینکه فعالیتهای علمی و پژوهشی خود را باید با چه رویکردی دنبال کند.
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در فعالیتهای علمی سه هدف را تعریف کرده که شامل تبیین معارف ناب اسلامی و پالایش فرهنگ دینی از پیرایههای جمود و التقاط، دوم تبیین نظاممند اسلام متناسب با نیازهای جهان معاصر از طریق توسعه، تعمیق و توانمندسازی علوم اسلامی و سوم تامین پشتوانه های علمی و نظری برای کارآمدسازی حکومت دینی و انقلاب اسلامی است. سه شاخصه نشان میدهد که فعالیتهای پژوهشگاه به گذشته، حال و آینده مربوط است و محدود به زمان خاصی نیست.
اگر آمار فعالیتهای پسینی پژوهشگاه در زمینه علوم انسانی اسلامی را بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که این اقدامات بسیار قابل توجه بوده است. برای مثال دو هزار طرح پژوهشی در زمینه علوم انسانی اسلامی به سرانجام رسانده و منتشر کردهایم و در حال انجام حدود هزار طرح هستیم. چهار پایگاه اطلاعرسانی، هفده پایگاه پژوهشی و سیزده محصول نرمافزاری را در زمینه علوم انسانی اسلامی ایجاد کرده و شصت همایش ملی و بینالمللی در زمینه علوم انسانی اسلامی، دوازده کرسی تخصصی، پانصد کرسی علمی و ترویجی و دویست کارگاه تخصصی برگزار و صد و پنجاه تفاهمنامه با مراکز مختلف داخلی و خارجی را منعقد کردهایم. همه این موارد نشان میدهد که فعالیت پژوهشگاه در زمینه علوم انسانی اسلامی بسیار درخشان بوده است.
موضوع اصلی بحث بنده نگرش پیشینی و آیندهپژوهانه به موضوع است، یعنی بنا داریم بدانیم پژوهشگاه چه مواردی را در آینده رقم خواهد زد؟ پژوهشکدههای ما برنامهها و فعالیتهای علمی پنج تا ده ساله دارند و این نشان میدهد جهتها روشن است. ما قریب به چهل گروه علمی داریم که دارای کلانبرنامه در افق پنج تا ده ساله در زمینه علوم انسانی اسلامی هستند. در این کلانبرنامهها از تکمحصولی بودن خارج شدهایم و حدود سیزده محصول پیشبینی کردهایم که در این مدت باید اجرایی شوند. از جمله اهدافی که برای این کلانبرنامهها داریم، تمرکزگرایی در علم، مرجعیت هر پژوهشکده در آن کلان برنامه، انسجام فعالیتهای علمی، تربیت و پرورش نیروهای توانمند و متخصص در آن کلانبرنامه است.
مورد دیگر رویکردهاست؛ باید دو رویکرد در فعالیتهای علمی مورد توجه اساتید و مدیران پژوهشکدهها قرار گیرد که اولین مورد کارکردمحوری و توجه به مخاطب است و دومین مورد این است که در چرخه حکمرانی باید نتیجه این کارها را مشاهده کنیم؛ یعنی کارها باید به رفع مشکلات و چالشهایی منجر شود که جامعه و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با آنها مواجه است.
انتهای پیام