فضای اقتصادی باید به گونهای ترسیم شود که فعالان اقتصادی در آن احساس رضایت و امید به آینده داشته باشند. متأسفانه در سال 1401 گرانی ارز، افزایش تورم و دیگر موارد سبب شده بود تا فضای اقتصادی توأم با عدالت و امیدبخش را شاهد نباشیم لذا ضروری است در سال 1402 عدالت اقتصادی و امیدآفرینی به منظور افزایش سرمایهگذاری و جذب سرمایهها و هدایت سرمایه به سمت تولید مدنظر دولت و تصمیمگیران و تصمیمسازان قرار داشته باشد.
در گفتوگویی که خبرنگار ایکنا با حسین امیرزاده، نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران داشته، الزامات تحقق امیدبخشی در فضای اقتصادی سال 1402، تقویت آمایش سرزمینی و ارتباط آن با افزایش ثروت ملی و تأثیر انحصار در از بین بردن انگیزه تولید مورد بحث و بررسی قرار گرفته که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ایکنا – مردم نسبت به فضای اقتصادی سال 1402 ابهامات و نگرانیهایی را دارند و واهمه از این دارند که مبادا روند تورمی شدت بیشتری یابد. به نظر شما آیا این فضای ابهام حاکم خواهد شد یا اینکه دولت با انجام یک سری اقدام اصلاحی افسار تورم را خواهد کشید؟
شرایط، بستگی به نگرشها و نگاهها به اقتصاد دارد. مسیری که در این مدت در همه زمینهها طی شده مسیر اطمینانبخشی نبوده است. ما باید پوشش قضایی خوبی داشته باشیم تا بخش خصوصی کشور احساس امنیت کند و لذا در دستگاههای قضایی تعاریف طوری باشد که امیدآفرینی کند.
امیدبخشی از جلوههای عدالت اقتصادی است. اگر انگیزه و امید در جامعه کاهش پیدا کند نمیتوان از انجام موفقیتآمیز برخی کارها سخن گفت. پس اعتمادبخشی گام اول در راستای بهبود فضای اقتصادی در سال 1402 محسوب میشود.
من به فضای اقتصادی سال 1402 خیلی خوشبین نیستم، چون روندهای سیاسی است که میتوانند زمینهساز اطمینانبخشی اقتصادی باشند. روندهای سیاسی در کشور باید به سمت گسترش تعاملات با دنیا هدایت شوند. من کشوری را سراغ ندارم با دنیا دچار تنش و اختلاف باشد و همزمان بتواند توسعه اقتصادیاش را فراهم کند و هرکه هم میگوید میشود، شعار و حرف است. اولین پیششرط امیدآفرینی این است که روابط عادی جهانی داشته باشیم.
در روابط بانکی، FATF را امضا نکردهایم و تنها تعداد اندکی از کشورها آن را امضا نکردهاند. مثلاً فرض کنید برای توسعه تجارت با روسیه و عراق بدون امضای این معاهده چگونه میخواهیم ارتباط بانکی برقرار کنیم.
در مباحث اقتصادی نباید شرقی و غربی فکر کرد و اصلاً چنین موضوعی وجود ندارد. به عنوان مثال در خود کشورهای شرقی شدت آرمانخواهی سیاسی تندتر و بیشتر از ماست ولی با تمام دنیا روابط اقتصادی دارند اما متأسفانه نگرش ما به اقتصاد نگرش سیاسی است و حتماً باید اثرات تصمیمگیریهای سیاسی در اقتصاد تبیین و مشخص شوند که قرار است تا کجا ادامه پیدا کند.
ایکنا – امیدآفرینی در جامعه ما چقدر به مباحث بودجهای گره خورده است؟
اصلاً کل اقتصاد بر مبنای بودجه، نگرش و حرکت مالی کشور است. فعالان اقتصادی به گرایشهای بودجه توجه دارند، یعنی مثلاً بررسی میکنند گرایش بودجه سمت و سوی کشاورزی دارد یا صنعت و معدن. به باور من بودجه باید با ثروتآفرینی همراه باشد و اگر نتوان به واسطه وجود امکانات، همافزایی ایجاد کرد، امکان موفقیت وجود نخواهد داشت.
به عنوان مثال در استان خوزستان تعداد زیادی کشت و صنعت وجود دارد که شاخههای نیشکر نمونهای از آن هستند و ثروت بزرگی برای کشور محسوب میشوند و همه چیز را در خود جای داده ولی در اثر نداشتن طراحی و فناوری بهروز امکان بهرهبرداری از ضایعات نیشکر فراهم نبوده و در نهایت ضایعات نیشکر را میسوزانند و در سایر مناطق کشور هم چنین خلأیی احساس میشود.
وقتی اقتصاد را به عنوان یک فعالیت مولد در نظر بگیریم، آن وقت میتوان گفت استعدادها شناسایی و شکوفا خواهند شد. اما وقتی نگاه مالکیتی به بخش صنعت و معدن وجود داشته باشد هرکه به دنبال سود خود خواهد بود و لذا به نظر من بهتر است دولت شرایطی را به منظور افزایش مشارکت جمعی در فعالیتهای اقتصادی فراهم آورد.
متأسفانه ما قوانینی را وضع میکنیم که به مانع اجرای برخی اصول تبدیل میشوند و زمینه مشارکت را سلب میکنند و دست و پای فعال اقتصادی را قبل از رسیدن به تولید میبندیم.
ایکنا – مگر مالکیت امر مهم در اقتصاد محسوب نمیشود؟ چون اگر مالکیت را از افراد بگیریم، انگیزه فعالیت اقتصادی در آنها کاهش پیدا میکند.
بله این حرف درستی است و در دنیا ثابت شده هرگاه به مالکیت احترام گذاشته میشود رشد اقتصادی بهتر و اقتصادی مستحکمتری رقم خواهد خورد. اما منظور من در رابطه با کسانی است که نه تلاشی کردهاند و نه کار دیگری و فقط از رانت و روابط بهره بردهاند تا به منافع خودشان دست یابند. درواقع آن دسته از افرادی که از این طریق به مالکیت میرسند نه تنها به نفع اقتصاد نیست بلکه به زیان اقتصاد هم است. مالکیت باید از طریق کار و تلاش محقق شود نه از طریق رانت.
هنوز متوجه نیستیم کارآفرینی نیازمند برداشتن سنگ پیش روی مردم و آسانتر کردن یک فعالیت اقتصادی است. وقتی کارآفرینی آسان و تسهیل شود مردم برای فعالیت تولیدی تشویق خواهند شد.
متأسفانه نگرشهای توسعهای بخش دولتی منجر به آسیب رساندن به اقتصاد شده است. چندین دهه هست همه مسئولان و بزرگان میگویند بخش خصوصی توسعه پیدا کند ولی کافی است تنها دولت، سازمان امور اداری و استخدامی و سازمان برنامه و بودجه را مأمور کند تا ببیند چند شرکت در بدنه دولت در این مدت تأسیس شدهاند؟ یعنی حرفی که گفته میشود توسعهای است اما عمل، ضدتوسعه! لذا نیاز داریم روی این مباحث و موضوعات کار شود.
ایکنا – آیا ریشه این مشکلات در ضعف قوانین است؟
ما ضعف قوانین نداریم بلکه آنچه که مانع شده ضعف مدیریتی و نظارتی است. اکثر پتروشیمیهای کشور دولتی هستند و فقط تعداد اندکی از آنها در اختیار بخش خصوصی است، آیا در این شرایط بخش خصوصی میتواند کاری انجام دهد و به توسعه صنعت پتروشیمی در کشور کمک کنند؟ انحصار، آفت اقتصاد محسوب میشود و باید به خاطر تولید، بخش خصوصی را وارد کرد. همچنین مدنظر داشته باشیم انحصار؛ فسادآفرین، متوقفکننده و بدون بازده است.
کافی است کمی بیندشیم چرا سال به سال دچار کاهش ثروت در شاخصه کلی اقتصاد کشور میشویم؟ ما که ظرفیت و استعداد اقتصادی فراوانی داریم اما چون در اقتصاد، انحصار وجود دارد کاهش ثروت را شاهد هستیم.
همین بحث مولدسازی که مطرح شده، حرف خیلی قشنگ و زیبایی است و در همه جای دنیا داراییهای دولت را به سرمایه فعال تبدیل میکنند ولی در این بین اگر مدیریت خوب وجود نداشته باشد خلاقیتی هم در کار نخواهد بود و مولدسازی را بینتیجه میکند.
به باور من در اقتصاد انحصاری، مدیریت خلاقانه جایی ندارد. باید پذیرفت در شرایط انحصار، مدیریت و به طور کلی همه چیز فرمایشی است و مدیر براساس روابط و بدون ارزیابی به خدمت گرفته میشود. همچنین انحصار بسترساز فساد است. به عنوان مثال کشورهای آفریقای از نعمت الماس برخوردار بودند و انگلستان هم از نعمت ذغال، اما چون انگلستان بر ذغال خود مدیریت داشت و آن را به صورت انحصاری اداره نکرد به پیشرفت دست یافت ولی کشورهای آفریقایی به دلیل انحصار و نبود مدیریت نتوانستند به پیشرفت دست پیدا کنند.
تا زمانی که جامعه را باز نگذاریم و نظارتها را تقویت نکنیم و مدیران خود را پاسخگوی تصمیماتشان ندانند، قطعاً رویه غلط مدیریتی و فسادزا ادامهدار خواهد بود. متأسفانه شیوه مدیریتی کشور شیوه صحیحی نیست.
ایکنا- آقای امیرزاده موضوع دیگری که همواره مورد تأکید قرار داشته و دارد، بحث آمایش سرزمینی و ارتباط آن با مقوله توسعه و جایگاهی است که میتواند در برنامه هفتم داشته باشد. به نظر شما چقدر آمایش سرزمینی جدی گرفته شده است؟
آمایش سرزمینی بحث مهم و ضروری است اما باید ابتدا مشخص شود چه کسی قرار است آمایش را انجام دهد؟ آیا آن کسی که آمایش سرزمینی را انجام میدهد به مفهوم آمایش ایمان و اشراف دارد؟ آمایش سرزمینی به عنوان یک دفتر راهنما قلمداد میشود و از طریق آن میتوان به شناسایی استعدادها دست یافت ولی فعلاً از نظر فرهنگی آمادگی انجام این کار را نداریم.
باید پذیرفت آمایش سرزمینی به افزایش ثروت ملی منجر میشود اما در کشور ما به دلیل عدم استفاده از آمایش سرزمینی، پولدار وجود دارد ولی ثروتمند خیر. در واقع ثروت از آنجا نشئت میگیرد که زیرساختهای قوی و راهها و خطوط حمل و نقل ایمن وجود داشته باشد.
به طور کلی آمایش سرزمینی به افزایش ثروت و عدالت در توزیع ثروت منجر میشود و از سوی دیگر توانمندسازی اقتصاد، جلوگیری از مهاجرت، افزایش امید به زندگی و دیگر موارد را به دنبال دارد.
ایکنا – آقای امیرزاده کمی هم به نقش اتاق بازرگانی در تقویت روابط دولت با بخش خصوصی بپردازیم. اتاق بازرگانی چقدر در توسعه این پیوند اثرگذار است؟
طبق قانون اتاق بازرگانی مشاور سه قوه محسوب میشود و در اتاق بازرگانی شورایی به نام شورای گفتوگو وجود دارد و در این شورا خیلی از وزرا و رؤسای کمیسیونهای اقتصادی عضویت دارند و وزیر امور اقتصادی و دارایی رئیس آن است و مباحث خیلی خوبی هم در این اتاق صورت میپذیرد.
اتاق بازرگانی و اهمیت دادن به آن میتواند خیلی از تنگناها را رفع کند ولی اکثر مواقع اتاق بازرگانی جدی گرفته نمیشود و به دلیل گرفتاری مسئولان و مدیران جلسات اتاق با تأخیر چندساله برگزار میشود. ما نیاز داریم همه وزرا با دغدغه در شورای گفتوگو حضور داشته باشند و به صورت منظم در جلسات شورا مشارکت داشته باشند نه اینکه یکبار حضور پیدا کنند و حضور بعدیشان معلوم نباشد چه زمانی خواهد بود.
البته وزرای اقتصاد و دارایی در هر دورهای جلسات شورای گفتوگو را با جدیت دنبال کردهاند و در آن حضور داشتهاند ولی این کافی نیست و باید همه همراه باشند.
ایکنا – پس به طور کلی نسبت به ارتباط موجود خیلی رضایت خاطر وجود ندارد؟
تا حدودی بله. ما راجع به ارز و راجع به صنعت نظر دادهایم و معتقدیم باید اقتصاد را واقعی دید تا مانند بقیه کشورها مراودات عادی اقتصادی داشته باشیم ولی متأسفانه این نگاه وجود ندارد و هزینه نگرشهایمان را پرداخت میکنیم و این شرایط را سخت میکند.
باید پذیرفت اقتصاد مانند دیگر علوم از محیط زیست خاص خود بهره میبرد. ارتباطات، حمل و نقل قوی، بانکهای قدرتمند و کارآمد و زمینههای رفاهی قوی از ارکان محیط زیست اقتصادی محسوب میشوند. ما باید تکلیف خودمان را با محیط زیست اقتصادی مشخص کنیم، یعنی اینکه تصمیم بگیریم قرار است اقتصاد به چه سمتوسویی برود.
ایکنا – در پایان نکتهای اگر باقی مانده بیان کنید.
باید شرایط را بهگونهای فراهم کنیم که در سال جدید به درآمدافزایی منجر شود و به سیستم مالی کشور، عایدی را تزریق کنیم. متأسفانه به دلیل ضعف در برخی از حوزههای فناوری خیلی از صنایع با بازدهی کم و اندک مواجه هستند و لذا ضروری است در سال جدید با اعتماد به توان بخش خصوصی، فناوری جدید وارد کشور و بازدهی صنایع افزایش یابد.
در کنار این مورد باید به کشت برونمرزی هم به خاطر صرفهجویی در هزینهها و جلوگیری از اسراف آب و منابع تمرکز بیشتری شود.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام