به گزارش ایکنا از اصفهان، چهارمین نشست از سلسله نشستهای «عصرهای رسانه» با موضوع «جنبش سلبریتیها»، روز گذشته، ۲۰ بهمن در کتابخانه مرکزی شهرداری اصفهان برگزار شد.
این نشست با پخش مستند «تروکاژ» ساخته محمدهادی نعمتی آغاز شد و پس از آن، احسان شاهقاسمی، پژوهشگر ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با اشاره به عملکرد مدیران سیاسی کشور در مواجهه با سلبریتیها اظهار کرد: حدود ۱۲ سال پیش، پروژه مطالعات شهرت را آغاز کردم و تا امروز، این پروژه را پیش بردهام، اما با وجود این فعالیتها، تا همین چند ماه پیش در ارکان مدیریتی دچار مشکل بودیم و به ما میگفتند: «سلبریتیها در جامعه هوادار دارند و شما با حرفهایتان آنها را آزرده میکنید. در نتیجه، این افراد و هوادارانشان از انقلاب فاصله میگیرند.» من بهعنوان یک پژوهشگر و معلم در فرهنگ شهرت با سلبریتیها مسئله دارم، اما به همان اندازه با مسئولان و نگاهشان به سلبریتیها نیز دچار چالش هستم.
وی به از دست رفتن جایگاه حقیقی دانشگاه پرداخت و تصریح کرد: متأسفانه در کشور ما، دانشگاه بهعنوان یک نردبان دیده میشود و شما برای دریافت مسئولیت سیاسی، حتما باید در دانشگاه کرسی تدریس داشته باشید. مسئولیت شما از کرسی دانشگاهی نمیآید، اما به شما اعتبار سیاسی میدهد. وظیفه دانشگاه تولید مسئول نیست و کسانی که مسئولیتهای غیرپژوهشی و غیرآموزشی دریافت میکنند، باید دانشگاه را ترک کنند. دانشگاه کارکردی دارد، اما بهدلیل همین مسائل کارکرد خود را از دست داده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: متأسفانه همین مسئولان در یک دهه گذشته فکر میکردند باید در مسائل سیاسی از سلبریتیها استفاده کنند. این در حالی است که زیست و تفکرات این سلبریتیها هیچ نوع هماهنگی با وضع مطلوب مدنظر مسئولان ندارد. سلبریتی در کل برای جلب توجه مخاطبان اینستاگرامی، باید سطحی، احساساتی و جنجالگرا باشد. متوسل شدن به تأثیر سلبریتیها برای رسیدن به هدفهای فرهنگی و سیاسی، کاری اشتباه است و همیشه به ضد خود تبدیل میشود. ممکن است جامعه از سلبریتیها تأثیرات فرهنگی و سیاسی بگیرد، اما دولت نباید پول بیتالمال را خرج این گروه کند.
وی در خصوص مشوش بودن سیاستگذاری در حوزه فضای مجازی گفت: سیاستگذاریها در کشور ما اصول خاصی ندارد و مطابق میل هر مسئول تغییر میکند. تلگرام به دلایلی فیلتر شد، اما تصمیمگیرندگان این طرح یک بار هم پیش خود فکر نکردند که بعد از این فیلترینگ چه اتفاقی رخ میدهد. درک و پیشبینی اتفاقات آینده، به مدیر باهوش نیاز دارد. اگر مدیریت فرهنگی در اختیار جوانان باسواد بود، اتفاقات بسیار بهتری رخ میداد؛ زیرا آنها درک بهتری از فضای جامعه دارند و بر اساس این درک بهتر سیاستگذاری میکنند.
شاهقاسمی افزود: من فردی بدبین و تندرو در حوزه فرهنگی بهشمار میروم، اما باید بگویم ما نمیتوانیم فضای مجازی و شبکههای اجتماعی را به کلی محدود کنیم. تنها کاری که از دست ما برمیآید، این است که ضررهای رسانهها را کاهش دهیم. تلگرام و رسانههای شبیه به آن، از این نظر که ساختار گفتوگومحور و متنمحور دارند، تأثیر بد کمتری بر جامعه میگذارند. در مقابل، شبکههای اجتماعی عکسمحور مانند اینستاگرام، شخصمحور هستند و به برجستهتر شدن سلبریتیها کمک میکنند، اما متأسفانه این درک میان مسئولان وجود ندارد و آنان مدام به سلبریتیها بها میدهند.
در ادامه این نشست میثم مهدیار، جامعهشناس و معاون پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات گفت: قطعاً بخشی از مسئله سلبریتیها به درک و فهم مسئولان بازمیگردد، اما نباید فراموش کنیم که سلبریتیها اقتضای این عصر و جهان هستند. سلبریتیها نسبت خاصی با تکنولوژیهای ارتباطی و سرمایهداری دارند و هنگام تحلیل این پدیده باید به این اقتضائات توجه کنیم. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، جزوی از دهکده جهانی محسوب میشویم و خیلی زود تحتتأثیر موجهای جهانی قرار میگیریم.
وی با ذکر این نکته که غیر از مردم و مسئولان، دانشگاهیان هم فهم درستی از مسئله سلبریتی ندارند، تصریح کرد: دانشگاه در خصوص این مسئله، نگاهی ابزاری و سیاسی دارد و اصطلاحاً سلبریتیزده است. برای نمونه، حدود چهار سال پیش، دکتر یوسف اباذری که از چهرههای مطرح جامعهشناسی است، بحثی در خصوص نقد نئولیبرالیسم در ایران شروع کرد و با جریان راست اقتصادی درگیر شد. وی چند سال قبل، سخنرانیای در پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات درباره سوژههای نئولیبرال داشت و بعد از آن شاگردانش به تولید ادبیاتی در خصوص سوژه نئولیبرال پرداختند. سوژه نئولیبرال، انسانهایی هستند که در این فضای اقتصاد بازار ویژگیهایی مثل مصرفزدگی، لذتگرایی و فردگرایی دارند. این انسان، موجودی منفعل در برابر القائات رسانهها و شبکههای اجتماعی است.
معاون پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات افزود: دکتر اباذری و حلقه اطراف ایشان نقدهای زیادی نسبت به شرایط جامعه و سوژه نئولیبرال داشتند. این طیف در مسائل و اتفاقات اخیر، کلاً مسئله سوژه نئولیبرال را ساکت رها کردهاند. تصویری که جامعهشناسان از افراد حاضر در اعتراضات اخیر برای ما میسازند، سوژههایی آگاه، بااراده و جدی هستند، در حالی که همین افراد ماهها قبل، نظام را متهم میکردند که با سیاستهای نئولیبرال، در حال ساخت سوژههایی منفعل با رفتارهایی تودهوار است. یعنی کسانی که نظام را بابت تولید سوژه نئولیبرال نقد میکردند، بعد از چند ماه مدافع همین سوژههای نئولیبرال شدند. این افراد در این مدت حتی یک کلمه هم در خصوص تأثیر سلبریتیها بر ماجراهای اخیر بیان نکردهاند. این مثال نشان میدهد که حتی اساتید مشهور دانشگاه نیز درک درستی از مسئله سلبریتی ندارند.
وی به نقش هر گروه اجتماعی در خصوص مسئله سلبریتی پرداخت و بیان کرد: همانگونه که ما مردم باید نسبت به تأثیرات سلبریتیها آگاهتر شویم و مسئولان نیز باید این آگاهی را کسب کنند و تصور نکنند با سلبریتیها میتوانند تأثیر فرهنگی و اجتماعی بگذارند، دانشگاهیان نیز باید نگاه ابزاری خود به سلبریتیها را تغییر دهند.
مهدیار به مسائلی که با ظهور رسانههای بزرگ و شبکههای اجتماعی پدید آمد، اشاره کرد و گفت: با ظهور رسانههای جدید، این بحث شکل گرفت که رسانههای جمعی، جمعیت تودهوار میسازند. با پدید آمدن شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و فیسبوک، این خوشبینی نزد اهالی علوم ارتباطات بهوجود آمد که این رسانهها، عدالت رسانهای ایجاد میکنند. اکنون دیگر همه شنونده صرف نیستند، بلکه میتوانند خودشان نیز تولیدکننده باشند، اما اتفاقی که رخ داد، خلاف این ایده بود و ما در این فضا شاهد رفتارهای تودهوارتری هستیم. در واقعیت و در این نظام اقتصادی سرمایهسالارانه، پدیده سلبریتی رشد پیدا کرد که رفتارها و فرهنگهای تودهوار را در شکل رادیکالتری بازتولید میکند.
مسعود احمدی
انتهای پیام