به گزارش ایکنا، قاسم جوادی، استاد دانشگاه ادیان و مذاهب، اول دی ماه در نشست علمی ملل و نحلنگاری در تمدن اسلامی در سخنانی با موضوع قرآن و فرقهگرایی، گفت: اساساً قرآن جایگاه شایسته خود را بین مسلمانان ندارد و یکی از موضوعات مهم قرآن هم نگاه قرآن کریم به فرقهگرایی و بحث وحدت جهان اسلام است که مورد غفلت مسلمانان قرار گرفته است.
وی افزود: علامه طباطبایی در جلد 5 المیزان فرموده است که همه علوم اسلامی در طول تاریخ اسلام شکل گرفتند تا ما در آن مجتهد شویم در حالی که اصلاً قرآن را لمس هم نمیکنیم یعنی یک نفر میتواند مجتهد شود بدون اینکه به قرآن رجوع چندانی داشته باشد؟ ایشان در ذیل آیه 65 سوره انعام فرموده است: بدترین کوتاهی این است که «آیات وحدت جایی بین مسلمانان نداشته است» و واقعا هم این آیات در کتب کلامی و در کتب اصولی و فقهی ما بحث نشده است.
وی افزود: ایشان حدود 28 آیه در مورد وحدت را مورد بحث قرار داده و برخی آیات را در مجلدات مختلف مورد تأکید قرار داده است. شاید آیه 65 سوره انعام یکی از محوریترین آیات در این بحث باشد زیرا فرموده که گروهگروهشدن، عذاب الهی است. «قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ»؛ الان مسلمانان از فرقهگرایی خیلی لذت میبرند و گاهی میگویند ما 50 کتاب علیه فلان فرقه نوشتیم و دیگری علیه فرقه دیگر، در صورتی که فرقهگرایی، عذاب الهی است.
جوادی بیان کرد: آیه 159 انعام «إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ»؛ نمونه دیگری از آیات در این باره است، فرموده است: ای پیامبر(ص) تو هیچ ربط و نسبتی با کسانی که فرقهفرقه و گروهگروه شدند، نداری یعنی جز هیچکدام نیستی. از مرحوم راشد نقل است که من در سفری به مصر رفتم و طوری لباس پوشیده بودم که فکر کردند از استادان الازهر هستم ولی وقتی نماز خواندم فهمیدند، شیعه هستم و پرسیدند شما شیعه بودی و ما نمیدانستیم و جواب دادم: حضرت محمد(ص) نه یهودی بود و نه نصرانی و مسلم حنیف بود و شیعه و سنی هم نبود ولکن کان حنیفا مسلما.
جوادی با اشاره به آیات 31 و 32 روم «مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ» تصریح کرد: الان هیچ کسی از مسلمانان ناراحت نیست که چرا در یک فرقه و گروه قرار دارد و همه از گروهگروه بودن خوشحالاند. در آیات 104 و 105 آل عمران هم راهکار برای رفع فرقهگرایی ارائه کرده و فرموده است به حبل الهی اعتصام بورزید.
وی افزود: در این آیه، یک امر و یک نهی کرده است و اگر امر دال بر وجوب و نهی دال بر حرمت است، پس فرقهگرایی حرام خواهد بود. لذا سخن کاشفالغطاء که گفته «کلمه التوحید و توحیدالکلمه» در اینجا معنا مییابد.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب اضافه کرد: بخشی از آیات، رسالت انبیاء را بیان کرده از جمله در آیه 213 بقره فرموده است: كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ؛ اختلاف کردند بعد از اینکه بینات برای آنها آمد و در آیه دیگری فرموده است بعد از اینکه علم برای آنها آمد، دچار اختلاف شدند. وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ.
وی افزود: علامه طباطبایی سه علت را در بحث اختلاف ذکر کرده است؛ نفاق، محکم و متشابه و بغی و به تعبیر ایشان بغی مربوط به افراد عادی امت نیست بلکه متوجه دانشمندان است یعنی اگر بغی عامل اختلاف بود، از ناحیه عالمان ایجاد شده است. در اواخر عمر پیامبر(ص) آیاتی نازل شد و فرمود که الان هیچ چیزی از جمله دشمن خارجی شما را تهدید نمیکند و آن چیزی که شما را تهدید میکند، فرقهگرایی و اختلاف است.
وی در بخش دوم سخنانش به کتاب رسول جعفریان در بحث ملل و نحل اشاره کرد و افزود: ایشان بسیار فشرده و خلاصه، بحث را در مقدمه بیان کرده است در صورتی که جای بحث مفصل دارد؛ همچنین در شروع مباحث کلی ملل و نحل، به فقه ملل هم پرداخته است و این بحث چون چندان بین ما مطرح نیست لذا اینکه در دورهای یکی از عالمان مسلمان درباره احکام ادیان مختلف کتابی بنویسد، مهم است و البته باز نیازمند تفصیل بوده است.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب تصریح کرد: دودستگی میان الحاد باطنی و ایمان ظاهری در جامعه اسلامی از موضوعاتی است که بیشتر باید به آن پرداخته شود، تقسیمبندی فرقهها براساس روش معرفتی آنها، فرقه با منشأ نزاع سیاسی یا کلامی و ایدئولوژی به نام دین هم از موضوعاتی است که بیشتر نیازمند تفصیل است.
وی ادامه داد: در بحث مرجئه هم واقعیت این است که کمتر از ابعاد مختلف مورد توجه قرار گرفته است مخصوصاً مرجئه در متون شیعی و روایات اهل بیت(ع). مرجئه معروف در بین ما بدترین فرض مرجئه است در صورتی که اینها خودشان چند گروه هستند، مثلاً ابوحنیفه، مالک و شافعی هر سه مرجئی هستند و اینطور نبوده که همه جا به عمل بی اعتنا باشند.
جوادی با بیان اینکه در مورد اشاعره هم بحث مجال بیشتری دارد که به صورت گستردهتر تبیین شود، افزود: کتب زیادی از اشعریها معروف است ولی در اینجا برجسته نشده است. در بحث ماتریدی و اشعری هم موضوع جدال وهابیت با اشعریها و ماتریدیها بحث شده است در صورتی که متأسفانه معمولا شیعیان همه سنیها را به یک چوب میرانند و برعکس. ما خیال میکنیم همه اهل سنت یک گروه هستند و اهل سنت فکر میکنند همه شیعیان یک گروه هستند از این رو حتی ابن ابی الحدید معتزلی را جزء شخصیتهای شیعی میآوردند و ابن کثیر او را شیعی غالی میداند.
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب گفت: ما در ایران دائماً کتاب مینویسیم و از ابن ابی الحدید معتزلی مطلب میآوریم ولی آنها او را شیعه غالی میدانند، بنابراین باید بدانیم که اهل سنت جریانات مختلفی است نه یک جریان فکری و مذهبی.
وی تأکید کرد: از افتخارات اسلام و قرآن این است که هیچ فرد شناسنامهداری در جهان اسلام قائل به جسمانیت خداوند نیست. در یک روستای دورافتاده هم آیا دیدهاید یک نفر مجسمه خدا را در اتاق خودش بگذارد و این از افتخارات پیامبر است ولی اگر کتب فرق را باز کنیم، میبینیم مثلاً 200 صفحه کتاب در مورد تجسیم در شیعه نوشته و امام خمینی(ره) را به عنوان چهره مجسمه معرفی کرده است و بعد هم به قطعهای از آداب الصلوة استناد میکند که استنادی کاملا غلط است و بعد چند روایت تجسیمی هم از اصول کافی آورده است.
جوادی تصریح کرد: ماحصل کلام اینکه اگر بنا شد همه همدیگر را بزنیم، فرقه سالمی را پیدا نخواهیم کرد بنابراین مهم این است که فرق را به درستی مطالعه کنیم و اینکه آیا واقعا فلان فرقه فلان عقیده را دارد یا ما به خاطر عدم درک درست به او نسبت میدهیم؟
وی افزود: مثلاً در 18 آیه در مورد حرمت برخی حیوانات داریم که فقط علامه مجلسی همه را مورد توجه قرار داده است همچنین یک نویسنده اباضیه قرن 13 در قاموسالشریعه این بحث را به خوبی بررسی کرده و خیلی از آیات را مورد توجه قرار داده و با استفاده از روایات هم نظری داده که با قرآن خیلی سازگارتر است. بنابراین اگر قرار است در مورد اباضیه نظر بدهیم، باید با نظرات آنها آشنا باشیم یا در مرجئه 5 گروه داریم ولی ما کدام مرجئه را در قضاوتهای خود ملاک قرار میدهیم؟
استاد دانشگاه ادیان و مذاهب بیان کرد: هر مطلب باطلی را که قصد داریم به یک فرقه نسبت دهیم، عمدتاً سراغ چیزهایی میرویم که مدافعی ندارد. ما حتی متون درون شیعه را هم یک خط در میان میبینیم و مطالعه میکنیم؛ مثلاً شهید ثانی 4 دلیل آورده که وقف بر اهل کتاب جایز است ولی چون ما درست آن را نمیخوانیم به آن بیتوجه هستیم و اگر از خیلی از ما بپرسیند که نظر او در این باره چیست، شاید ندانیم چون کتاب او را هم به صورت دقیق مطالعه نمیکنیم و نسبتهای ناروا هم به علما و بزرگان شیعه و هم به بزرگان فرقههای دیگر میدهیم و همین چیزها ملاک قضاوت ما میشود.
انتهای پیام