در طول تاریخ، عالمان دین شاگردان مكتبی بودند كه پیشوا و امام آن امیرالمؤمنین علی(ع) است که دردها و رنجهای مردم را رصد میكرد و خود را برای چارهجویی مسئول میدانست. بنابراین، رسالت عالمان دینی بهعنوان یک سرمایه اجتماعی و ادامهدهندگان خط پیامبران درک درست نیاز، درد و مشکلات جامعه و همدردی، همزبانی و کمکرسانی به مردم است. اما، شواهد میدانی حکایت از آن دارد که روحانیون بهعنوان یک صنف که ادبیات دینی، سرمایه حرفهای آنان بهشمار میرود، تعامل و همزبانیشان افت کرده است و در این شرایط مردم احساس میکنند روحانیت درد آنان را درک نمیکنند. برای واکاوی بیشتر ابعاد این مسئله و ضرورت همراهی و حمایت عالمان دینی از مردم و ارائه راهکارهای برونرفت از مشکلات به دولتمردان خبرنگار ایکنا از قم در بخش چهارم گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا مهدویارفع، پژوهشگر نهجالبلاغه به آن پرداخته است.
در بخش اول گفتوگو با این پژوهشگر نهجالبلاغه که پیش از این در خبرگزاری ایکنا با عنوان «اولویتبندی اقتصادی بین مردم و دولت در نهجالبلاغه» منتشر شد، این موضوع مطرح شد که اولا «تنها فقر پسندیده در کلام امام علی(ع) فقر معنوی به خداوند متعال است و هر نوع دیگر فقر از منظر ایشان منفور است» و ثانیا «براساس توصیه امام علی(ع) به مالک اشتر، در شرایط نابسامان اقتصادی دولت از نظر درآمدزایی ضعیف شود بهتر از فقیر شدن مردم است و لذا حکومت باید تمام تلاش خود را بهکار بگیرد و سختیها را به جان بخرد تا ملت فقیر نشوند و به احساس شکست مالی دچار نشوند.» همچنین در بخش دوم گفتوگو «شفافیت مالی، عامل پیشگیری از بیعدالتی اقتصادی است» به مفهوم عدالت اقتصادی در نهجالبلاغه و توصیه اکید امیرالمؤمنین(ع) بر «ممنوعیت پُست و مقام دادن به نزدیکان صاحبمنصبان حکومتی» پرداختیم و این پژوهشگر نهجالبلاغه، جریان شفافسازی اطلاعات که سالهاست به مرحله اجرا نرسیده است را یکی از عوامل پیشگیری از فساد و بیعدالتی اقتصادی دانست و برای گواه این مطلب به روایتی از امام علی(ع) استناد کرد که به مردم میفرمایند: «حق شما بر من بهعنوان حاکم آن است که تمام اطلاعات حکومت را برای شما شفاف و واضح بیان کنم به جز مسائل امنیتی زیرا مورد سوءاستفاده دشمنان قرار میگیرد» و «فقیر در وطن خودش هم غریب است»، این تعبیر قاطع از امیرالمؤمنین(ع) است که در سومین بخش از گفتوگو «فقیر در وطن خودش هم غریب است» با این پژوهشگر مطرح شد و به آثار و تبعات اجتماعی و فرهنگی فقر از منظر نهجالبلاغه اشاره شد و به این نکته رسیدیم که نیمی از مردم کشورمان امروز در فقر و نداری به سر میبرند و برخی از مردم به علت فقر، دین خود را از دست دادهاند. لذا، توصیه و نصیحت کردن مردم و دعوت آنان به قناعت و سادهزیستی از سوی مسئولان نظام بدون رعایت این اصل توسط آنها راه به جایی نمیبرد؛ همانگونه که امام علی(ع) علیرغم اینکه دارای نخلستانها و قناتهای فراوانی بود و در زمره ثروتمندان بهشمار میرفت، اما در دوران حکومت خویش، لباس وصلهدار و کهنه بر تن میکرد، در روایتی آمده است: «شخصی از ایشان پرسید شما حاکم جامعه هستید، چرا این لباسها را بر تن میکنید؟ حضرت فرمود: اولا پوشیدن این لباسها، دل انسان را خاشع میکند، ثانیا مؤمنان از آن پند میگیرند و با خود میگویند اگر آنها فقیر هستند، حاکم آنها هم لباس کهنه بر تن میکند» اما آیا حاکمان جامعه اسلامی امروز اینگونه هستند؟» همانگونه که مطرح شد در این قسمت از گفتوگو از مفهوم فقر و فقیر از منظر نهجالبلاغه فاصله گرفتیم و نقش و مسئولیتهای مراجع عظام تقلید و عالمان دینی نسبت به معیشت مردم مورد بررسی قرار گرفت. مشروح این بخش از گفتوگو تقدیم مخاطبان ایکنا میشود:
مهدویارفع با اشاره به ضرورت تأکید عالمان دینی بر بهبود معیشت مردم و همراهی کردن با آنان، گفت: عالمان دینی در حوزه مسائل اجتماعی چندین وظیفه بر عهدهشان است که موفقیت و نقشآفرینی آنها در این حوزه در تاریخ به اثبات رسیده است.
وی تصریح کرد: عالمان دینی باید از فاصلهگیری از مردم مبرا باشند و سادهزیستی و مردمی بودن را در اولویت قرار بدهند. یکی از مسائلی که امروز سبب ایجاد فاصله فیزیکی و روانی بین مردم و علما شده است، همانگونه که سالها پیش بین مردم و مسئولان ایجاد شد، کمرنگ شدن حضور آنان در بین مردم است. بسیاری از فقیران انتظار دریافت کمکهای معیشتی یا حمایتهای زبانی از عالمان و مراجع دینی را ندارند و درخواست آنان صرفا همنشینی و همصحبتی با آنان است؛ برای مثال آیتالله حسنزادهآملی و آیتالله مشکینی در زمان حیات خویش با حضور در اماکن عمومی و قدم زدن در معابر شهری به صحبتهای مردم جامعه گوش میدادند و دسترسی به آنها برای مردم بسیار آسان بود.
مهدویارفع با اشاره به اینکه حضور پررنگ مراجع و عالمان دینی در اماکن عمومی و اجتماعات مردم، سبب جلوگیری از بروز بسیاری از توهمات فرصتطلبان و سودجویان میشود، تصریح کرد: پیش از انقلاب اسلامی حضور مراجع در بین مردم برای احقاق حقوق آنان از حکومت باطل و حل و فصل کردن مشکلات و درگیریهای آنان و جلوگیری از مراجعه به حکومت ظالم و بیعدالت پررنگتر بود، اما پس از انقلاب و با توجه به اینکه همه امور به دستگاههای دولتی سپرده شد، گویا مراوده مردم با مراجع کمرنگ شد و آهسته آهسته با تحریک بیگانگان و خطاهای مسئولان، مردم احساس کردند که علما درد آنان را درک نمیکنند و یا در رفاه و آسایش زندگی میکنند.
وی ادامه داد: مردم تا زمانی که خود از نزدیک زندگی ساده و به دور از تجملات مراجع و عالمان دینی را نبینند، باور نمیکنند همانگونه که امام علی(ع) در نهجالبلاغه فرمود: «النَّاسُ أَعْدَاءُ مَا جَهِلُوا؛ مردم دشمن هستند نسبت به چیزی که به آن جاهل هستند.»
پژوهشگر نهجالبلاغه بیان کرد: پس از انقلاب اسلامی یک تصور باطلی در جامعه متدین افراطی شکل گرفت که هر نوع انتقاد از حکومت و مسئولان به منزله تضعیف نظام است؛ در حالی که امام علی(ع) در خطبه 216 نهجالبلاغه، در یکی از سخنرانیهایش پس از پذیرش حکومت فرمود: «مردم! از پستترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است كه گمان برند آنها دوستدار ستايش هستند، و كشوردارى آنان بر كبر و خودپسندى استوار باشد، و خوش ندارم، در خاطر شما بگذرد كه من ستايش را دوست دارم، و خواهان شنيدن آن هستم. سپاس خدا را كه چنين نبودم و اگر ستايش را دوست مىداشتم، آن را رها میكردم به خاطر فروتنى در پيشگاه خداى سبحان، و بزرگى و بزرگوارى كه تنها خدا سزاوار آن است.»
مهدویارفع تصریح کرد: حضرت در ادامه فرمود: «گاهى مردم، ستودن افرادى را براى كار و تلاش روا مىدانند. اما، من از شما مىخواهم كه مرا با سخنان زيباى خود مَستاييد، تا از عهده وظايفى كه نسبت به خدا و شما دارم بر آيم، و حقوقى كه مانده است بپردازم، و واجباتى كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد ادا كنم، پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن مىگويند، حرف نزنيد، و چنانكه از آدمهاى خشمگين كناره مىگيرند دورى نجوييد» و در پایان فرمود: «زيرا خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمىدانم، مگر آن كه خداوند مرا حفظ فرمايد.»
وی با اشاره به حکمت 59 نهجالبلاغه مبنی بر «مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ؛ آنكه تو را از چيزى بر حذر مىدارد، همانند كسى است كه تو را مژدهاى مىرساند» افزود: مقام معظم رهبری در دیدارهای علنی با دانشجویان مکررا اعلام کردند که نقد دستگاههای زیرمجموعه رهبری باید از خودمان آغاز شود و بر این موضوع تأکید کردند که اگر کسی با کارشناسی کردن یک موضوع به نظری مخالف نظر رهبر جامعه اسلامی برسد، به هیچ عنوان در تضاد با ولایت فقیه و رهبری نیست؛ در حالی که تصور باطل انتقاد از حکومت به منزله تضعیف نظام است در لایههای پایین حکومت شکل گرفت، اما جای تعجب است که چرا به عالمان و مراجع دینی سرایت کرد؟
مهدویارفع تصریح کرد: عالمان و مراجع دینی از نظر تقوا، دیانت، عقلانیت و اشراف بر دین سطح بالایی دارند و در موقعیتهای گوناگون با نقدهای کارساز و بهنگام به حاکمیت میتوانند به مردم کمک شایانی بکنند و یکی از مزیتهای این اتفاق اگر رقم خورد، آن است که مردم بهجای اینکه زیر بیرق معاندین قرار بگیرند، در سایه مراجع و عالمان دینی کشور قرار میگیرند با این تفاوت که نقد خارجنشینان رنگ و بوی تخریب و ویرانی دارد، اما نقد عالمان دین دلسوزانه است.
پژوهشگر نهجالبلاغه ادامه داد: انتظار مردم از واکنشها و انتقادات بهنگام و صحیح از سمت مراجع و عالمان دینی در باب هر موضوع کوچک و بزرگی هم درست نیست؛ در واقع در این مسئله افراط و تفریط نباید وجود داشته باشد؛ هم از یک طرف مردم نباید انتظار داشته باشند که مراجع عظام نسبت به هر موضوعی اعلام موضع کنند و از طرفی دیگر مشاورههای نابخردانه و پرهیزگارانه به عالمان دینی هم که سبب عدم ورود آنان به مسائل جدی مملکت میشود، صحیح و عقلایی نیست.
پژوهشگر نهجالبلاغه با اشاره به اینکه توصیه به زهد و پارسایی از سوی دولتمردان به مردم اساسا برای زمانی کاربرد دارد که مردم در فقر نباشند، بیان کرد: اگر شخصی فقیر باشد نمیتواند زاهد و پرهیزگار باشد، زیرا دلبستگی مادی در زندگی او وجود ندارد. توصیه و دعوت به زهد و بیرغبتی به مال دنیا برای ثروتمندان است که دلبستگیهای دنیوی فراوانی دارند.
وی با اشاره به اینکه جامعه برخوردار میتواند دارای پیوست فرهنگی باشد، یادآور شد: دولتمردان در وهله اول رفاه و معیشت مردم را فراهم کنند و سپس فرهنگسازی انجام بدهند. بنابراین، بسیاری از اندرزهای اخلاقی امروز در جامعه از سوی عدهای پوچ است.
گفتوگو محدثه نعیمیفرد
انتهای پیام